۵ شیوه موثر برای کنترل احساسات قدرتمند
Are-You-Too-Emotional
راهحل افرادی که «بیش از حد احساسیاند» چیست؟ در ادامه ۵ نکته را در این زمینه با شما در میان میگذاریم.
4.62
میلاد شکیب
10271
۵ شیوه موثر برای کنترل احساسات قدرتمند
Vidoal
سوزان دیوید احساس رهایی و آزادی میکرد: او در اتاق یک هتل مجلل لم داده بود. لیست شبکههای مختلف تلویزیونی در جلوی چشمانش صف کشیده بودند و خدمات مختلف و رنگارنگ هتل خودنمایی میکردند. اما روی این روانشناس دانشگاه هاروارد یک بار عاطفی و روانی نیز سنگینی میکرد: عذاب وجدان و احساس گناه از اینکه از شوهر و دو فرزندش دور است.
خوشبختانه تحقیقات سوزان روی مسئله احساسات و عاطفه به او کمک میکرد تا به این احساس گناه با دیدی مثبت نگاه کند. بهجای اینکه فکر کند دور بودن از خانواده دلیل خوبی برای ترک کردن کار است، این عذاب وجدان را بهعنوان نشانهای میدید که به او کمک میکرد ارزش وقتهایی را که در کنار خانواده خود است بیشتر بداند.
سوزان که به دلیل شغلش سفرهای کاری زیادی را انجام میدهد، میگوید: « احساس گناه در من نشانه مهمی برای من بود، اما این نشانه به این معنا نبود که من مادر بدی هستم و باید شغلم را ترک کنم». در حالی که از «بیش از حد احساسی بودن» معمولا بهعنوان یک ویژگی مثبت یاد نمیشود، اما متخصصان معتقدند احساسات و عواطف اهداف زیادی را در زندگی محقق میکند برای مثال احساسات به ما کمک میکند با دیگران ارتباط برقرار کنیم، در تصمیمهای سرنوشتساز و مهم ما را یاری میکند، در انتخاب همسر به ما کمک میکند و از همه مهمتر به ما هویت انسان بودن اعطا میکند.
او میگوید: «وقتی افراد به خودشان لقب احساسی میدهند معمولا چیزهایی از این دست میگویند: دوست ندارم استرس بگیرم. استرس نگرفتن برای یک انسان زنده نیست. استرس نگرفتن فقط در حالت مرگ ایجاد میشود. هیچگاه درخواستهایی از زندگی نداشته باشید که افراد مرده بهتر از شما به آنها میرسند».
علاوه بر این، مدیریت عواطف به شیوهای ناسالم، نتیجه معکوس دارد. در واقع فرار از احساسی شدن (مانند استرس گرفتن) و یا مدیریت اشتباه احساسات هر دو زیانبار است. دیوید میگوید: «هر دو روش تعامل با احساسات هیچ کمکی به سلامت ما نمیکند و همچنین توانایی ما را در ایجاد تغییرات موثر کاهش میدهد». نیکول رابرتز، استاد دانشگاه ایالت آریزونا و محقق این حوزه میگوید، نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد که در موارد شدید، سرکوب کردن احساسات و عواطف منجر به مشکلات جسمانی جدی مانند تشنج میشود. او میگوید: «بیان احساسات و عواطف کار بسیار خوب و موثری است».
مایا تمیر (Maya Tamir)، استاد روانشناسی، معتقد است که برخی مکانها و موقعیتها برای بیان احساسات و عواطف مناسبترند و احساسات قویای که مدتهاست در درون ما مانده، بیش از آنکه موثر باشند مخرباند. او میگوید: «وقتی احساسات بسیار بسیار فشرده و عمیق میشوند، بر انسان چیره میشوند و در این حالت هیچ چیزی دیگری در درون انسان به غیر از این احساسات باقی نمیماند».
با این همه، راهحل افرادی که «بیش از حد احساسیاند» چیست؟ در ادامه ۵ نکته را در این زمینه با شما در میان میگذاریم:
۱- بدانید که «بیش از حد احساسی بودن» امری نسبی است.
فرهنگها و محیطهای گوناگون تعاریف مختلفی از احساسی بودن دارند. به همین دلیل ممکن است شما در شهر یا کشوری فردی احساساتی شناخته شوید و در برخی کشورهای دیگر فردی عادی با احساسات نرمال.
همچنین عمق احساسات و عواطف آدمها هم نسبی است و به شکلهای گوناگون بروز میکند. رابرتز میگوید: «برخی افراد در وضعیتهای احساسی ممکن است سردرد بگیرند، برخی دیگر ممکن است گریه کنند و برخی دیگر بخندند». تمام این حالات نرمال است. تمیر میگوید: «هر کدام از ما دنیای عاطفی درونی خود را داریم و بهمرور یاد میگیریم که در برابر احساسات بهترین شیوه رفتار چیست».
۲- قضاوت نکنید.
تمیر میگوید: «مشکل دیگری که در زمینه بیش از حد احساسی بودن وجود دارد، جنبه قضاوت آن است. در فرهنگها، وقتی به کسی بگویند بیش از حد احساسی، یعنی آن فرد انسان نرمالی نیست. این قضیه زمانی بدتر میشود که ما هم چنین نظری در مورد خودمان داشته باشیم».
با خود مهربان باشید. وقتی احساسی به سراغ شما میآید با آن مانند وقتی رفتار کنید که کودکی با همان احساس به سراغ شما میآید. دیوید میگوید: «گاهی آدمها با خودشان مهربان نیستند چون فکر میکنند چنین کاری از آنها انسانی ضعیف و بازنده میسازد». اما این موضوع کاملا برعکس است. او میگوید: «وقتی ویژگیها، شیوه تفکر و احساسات خود را را از سر دلسوزی و مهربانی میپذیرید، میتوانید تغییرات موثری در زندگی ایجاد کرده و آرامش داشته باشید».
۳- احساسات و عواطف خود را تعریف و مشخص کنید.
دیوید معتقد است تفاوتهای زیادی بین احساس خشم، غم و ناامیدی وجود دارد، اما اگر همه احساسات موجود در درون خود را فقط با چند اسم مشخص مانند استرس یا دلواپسی، تعریف کنید، آنوقت حرکت رو به جلو در زندگی دشوار میشود. دیوید میگوید: «تنها زمانی میتوانیم احساسات و عواطف درونمان را با تنوع و تفاوت بیشتری بشناسیم که شروع کنیم به شناختن و دقیق شدن در این احساسات». دیوید معتقد است برای تشخیص و تمایز بهتر میان احساسات، بهترین راه نامگذاری دو احساسی است که دقیقا پس از بروز یک احساس مهم در شما شکل میگیرد.
۴- یک گام به عقب برگردید.
دیوید میگوید هر روز، انسانها حدود ۱۶۰۰ فکر خود را به زبان میآورند و هزاران فکر و خیال را در درون خود نگه میدارند. برای مدیریت و برخورد درست با بسیاری از این افکار، بهترین راه پذیرش و قبول کردن موجودیت آنهاست. دیوید میگوید: «این افکار حقیقت نیستند، آنها واقعی نیستند و آنها نشانهای از اینکه شما انسان خوب یا بدی هستید نیستند. این افکار گاهی ارزشهایی در دل خود دارند، اما در نهایت آنها افکار و احساساتی بیش نیستند».
اما چه راهی برای فاصله گرفتن از این احساسات وجود دارد؟ پیش از آنکه احساس یا عاطفهای به شما آسیب رساند، بهتر است به آن توجه کنید. حتی خودآگاهی نسبت به احساسی که در حال آسیب زدن به شماست، کمک فراوانی در حل و مدیریت آن میکند. در واقع فکر کردن به وضعیتها و شرایط روی نحوه احساس شما در آن وضعیت اثر میگذارد. تمیر میگوید: «با فکر کردن به این رویدادها و اتفاقات از یک زاویه و پرسپکتیو دیگر، میتوانید تاثیرات عاطفی آنها را تغییر دهید».
۵- زمان کمک گرفتن را تشخیص دهید.
تمیر میگوید یکی از کارهایی که افراد هنگام مواجهه با احساسات عمیق و قدرتمند یادشان میرود انجام بدهند پرسیدن این پرسش است که: «آیا الان زمانی است که باید روی احساساتم کنترل بیشتری داشته باشم؟» این احساسات تغییر عمدهای در زندگی ایجاد میکنند و در این دوران شما نیاز به افرادی دارید که از شما حمایت کنند و یا ضعفهایتان را مانند زیاد خوابیدن یا ورزش نکردن به شما گوشزد کنند. رابرتز میگوید: «تمام اینها روی سیستم عاطفی شما اثر میگذارد».
اگر میخواهید بدانید که آیا باید احساسات خود را کنترل کنید یا نه، به بستر و عمق احساسات خود توجه کنید و وضعیتتان را با وضعیت نرمال خود مقایسه کنید. برای مثال اگر در یک قرار کاری دچار عصبانیت شدید، بدانید که باید روی احساسات خود کنترل داشته باشید. در این وضعیت بهترین راه ترک اتاق جلسه، مطالعه چیزی بیربط به کار یا زمزمه یک موسیقی است. تمیر میگوید: «ما هر کدام یاد میگیریم که کدام احساسات و در چه بستری برای ما مفیدند و این مسئله ما را نسبت به کنترل آنها آگاه میکند».
وقتی احساسات و عواطفمان در دورن ما به مدت طولانی میمانند، ما را اذیت میکنند یا با شرایط یا فرهنگی که در آن زندگی میکنیم تناسبی ندارند، حتما باید با فردی حرفهای در این زمینه مشورت کنید. همچنین تست آنلاین سوزان دیوید به شما کمک میکند تا میزان احساسی بودنتان را بفهمید و اطلاعات مفیدی در مورد شخصیت شما و نحوه پرورش آن در اختیار شما قرار میدهد. تمیر میگوید: «استراتژیهای زیادی برای مدیریت و تعدیل احساسات وجود دارد که همه آنها بسیار موثر و کاربردیاند».
منبع: health
خوشبختانه تحقیقات سوزان روی مسئله احساسات و عاطفه به او کمک میکرد تا به این احساس گناه با دیدی مثبت نگاه کند. بهجای اینکه فکر کند دور بودن از خانواده دلیل خوبی برای ترک کردن کار است، این عذاب وجدان را بهعنوان نشانهای میدید که به او کمک میکرد ارزش وقتهایی را که در کنار خانواده خود است بیشتر بداند.
سوزان که به دلیل شغلش سفرهای کاری زیادی را انجام میدهد، میگوید: « احساس گناه در من نشانه مهمی برای من بود، اما این نشانه به این معنا نبود که من مادر بدی هستم و باید شغلم را ترک کنم». در حالی که از «بیش از حد احساسی بودن» معمولا بهعنوان یک ویژگی مثبت یاد نمیشود، اما متخصصان معتقدند احساسات و عواطف اهداف زیادی را در زندگی محقق میکند برای مثال احساسات به ما کمک میکند با دیگران ارتباط برقرار کنیم، در تصمیمهای سرنوشتساز و مهم ما را یاری میکند، در انتخاب همسر به ما کمک میکند و از همه مهمتر به ما هویت انسان بودن اعطا میکند.
او میگوید: «وقتی افراد به خودشان لقب احساسی میدهند معمولا چیزهایی از این دست میگویند: دوست ندارم استرس بگیرم. استرس نگرفتن برای یک انسان زنده نیست. استرس نگرفتن فقط در حالت مرگ ایجاد میشود. هیچگاه درخواستهایی از زندگی نداشته باشید که افراد مرده بهتر از شما به آنها میرسند».
علاوه بر این، مدیریت عواطف به شیوهای ناسالم، نتیجه معکوس دارد. در واقع فرار از احساسی شدن (مانند استرس گرفتن) و یا مدیریت اشتباه احساسات هر دو زیانبار است. دیوید میگوید: «هر دو روش تعامل با احساسات هیچ کمکی به سلامت ما نمیکند و همچنین توانایی ما را در ایجاد تغییرات موثر کاهش میدهد». نیکول رابرتز، استاد دانشگاه ایالت آریزونا و محقق این حوزه میگوید، نتایج برخی پژوهشها نشان میدهد که در موارد شدید، سرکوب کردن احساسات و عواطف منجر به مشکلات جسمانی جدی مانند تشنج میشود. او میگوید: «بیان احساسات و عواطف کار بسیار خوب و موثری است».
مایا تمیر (Maya Tamir)، استاد روانشناسی، معتقد است که برخی مکانها و موقعیتها برای بیان احساسات و عواطف مناسبترند و احساسات قویای که مدتهاست در درون ما مانده، بیش از آنکه موثر باشند مخرباند. او میگوید: «وقتی احساسات بسیار بسیار فشرده و عمیق میشوند، بر انسان چیره میشوند و در این حالت هیچ چیزی دیگری در درون انسان به غیر از این احساسات باقی نمیماند».
با این همه، راهحل افرادی که «بیش از حد احساسیاند» چیست؟ در ادامه ۵ نکته را در این زمینه با شما در میان میگذاریم:
۱- بدانید که «بیش از حد احساسی بودن» امری نسبی است.
فرهنگها و محیطهای گوناگون تعاریف مختلفی از احساسی بودن دارند. به همین دلیل ممکن است شما در شهر یا کشوری فردی احساساتی شناخته شوید و در برخی کشورهای دیگر فردی عادی با احساسات نرمال.
همچنین عمق احساسات و عواطف آدمها هم نسبی است و به شکلهای گوناگون بروز میکند. رابرتز میگوید: «برخی افراد در وضعیتهای احساسی ممکن است سردرد بگیرند، برخی دیگر ممکن است گریه کنند و برخی دیگر بخندند». تمام این حالات نرمال است. تمیر میگوید: «هر کدام از ما دنیای عاطفی درونی خود را داریم و بهمرور یاد میگیریم که در برابر احساسات بهترین شیوه رفتار چیست».
۲- قضاوت نکنید.
تمیر میگوید: «مشکل دیگری که در زمینه بیش از حد احساسی بودن وجود دارد، جنبه قضاوت آن است. در فرهنگها، وقتی به کسی بگویند بیش از حد احساسی، یعنی آن فرد انسان نرمالی نیست. این قضیه زمانی بدتر میشود که ما هم چنین نظری در مورد خودمان داشته باشیم».
با خود مهربان باشید. وقتی احساسی به سراغ شما میآید با آن مانند وقتی رفتار کنید که کودکی با همان احساس به سراغ شما میآید. دیوید میگوید: «گاهی آدمها با خودشان مهربان نیستند چون فکر میکنند چنین کاری از آنها انسانی ضعیف و بازنده میسازد». اما این موضوع کاملا برعکس است. او میگوید: «وقتی ویژگیها، شیوه تفکر و احساسات خود را را از سر دلسوزی و مهربانی میپذیرید، میتوانید تغییرات موثری در زندگی ایجاد کرده و آرامش داشته باشید».
۳- احساسات و عواطف خود را تعریف و مشخص کنید.
دیوید معتقد است تفاوتهای زیادی بین احساس خشم، غم و ناامیدی وجود دارد، اما اگر همه احساسات موجود در درون خود را فقط با چند اسم مشخص مانند استرس یا دلواپسی، تعریف کنید، آنوقت حرکت رو به جلو در زندگی دشوار میشود. دیوید میگوید: «تنها زمانی میتوانیم احساسات و عواطف درونمان را با تنوع و تفاوت بیشتری بشناسیم که شروع کنیم به شناختن و دقیق شدن در این احساسات». دیوید معتقد است برای تشخیص و تمایز بهتر میان احساسات، بهترین راه نامگذاری دو احساسی است که دقیقا پس از بروز یک احساس مهم در شما شکل میگیرد.
۴- یک گام به عقب برگردید.
دیوید میگوید هر روز، انسانها حدود ۱۶۰۰ فکر خود را به زبان میآورند و هزاران فکر و خیال را در درون خود نگه میدارند. برای مدیریت و برخورد درست با بسیاری از این افکار، بهترین راه پذیرش و قبول کردن موجودیت آنهاست. دیوید میگوید: «این افکار حقیقت نیستند، آنها واقعی نیستند و آنها نشانهای از اینکه شما انسان خوب یا بدی هستید نیستند. این افکار گاهی ارزشهایی در دل خود دارند، اما در نهایت آنها افکار و احساساتی بیش نیستند».
اما چه راهی برای فاصله گرفتن از این احساسات وجود دارد؟ پیش از آنکه احساس یا عاطفهای به شما آسیب رساند، بهتر است به آن توجه کنید. حتی خودآگاهی نسبت به احساسی که در حال آسیب زدن به شماست، کمک فراوانی در حل و مدیریت آن میکند. در واقع فکر کردن به وضعیتها و شرایط روی نحوه احساس شما در آن وضعیت اثر میگذارد. تمیر میگوید: «با فکر کردن به این رویدادها و اتفاقات از یک زاویه و پرسپکتیو دیگر، میتوانید تاثیرات عاطفی آنها را تغییر دهید».
۵- زمان کمک گرفتن را تشخیص دهید.
تمیر میگوید یکی از کارهایی که افراد هنگام مواجهه با احساسات عمیق و قدرتمند یادشان میرود انجام بدهند پرسیدن این پرسش است که: «آیا الان زمانی است که باید روی احساساتم کنترل بیشتری داشته باشم؟» این احساسات تغییر عمدهای در زندگی ایجاد میکنند و در این دوران شما نیاز به افرادی دارید که از شما حمایت کنند و یا ضعفهایتان را مانند زیاد خوابیدن یا ورزش نکردن به شما گوشزد کنند. رابرتز میگوید: «تمام اینها روی سیستم عاطفی شما اثر میگذارد».
اگر میخواهید بدانید که آیا باید احساسات خود را کنترل کنید یا نه، به بستر و عمق احساسات خود توجه کنید و وضعیتتان را با وضعیت نرمال خود مقایسه کنید. برای مثال اگر در یک قرار کاری دچار عصبانیت شدید، بدانید که باید روی احساسات خود کنترل داشته باشید. در این وضعیت بهترین راه ترک اتاق جلسه، مطالعه چیزی بیربط به کار یا زمزمه یک موسیقی است. تمیر میگوید: «ما هر کدام یاد میگیریم که کدام احساسات و در چه بستری برای ما مفیدند و این مسئله ما را نسبت به کنترل آنها آگاه میکند».
وقتی احساسات و عواطفمان در دورن ما به مدت طولانی میمانند، ما را اذیت میکنند یا با شرایط یا فرهنگی که در آن زندگی میکنیم تناسبی ندارند، حتما باید با فردی حرفهای در این زمینه مشورت کنید. همچنین تست آنلاین سوزان دیوید به شما کمک میکند تا میزان احساسی بودنتان را بفهمید و اطلاعات مفیدی در مورد شخصیت شما و نحوه پرورش آن در اختیار شما قرار میدهد. تمیر میگوید: «استراتژیهای زیادی برای مدیریت و تعدیل احساسات وجود دارد که همه آنها بسیار موثر و کاربردیاند».
منبع: health
برچسبها:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
سونیا محمدی کشکولی
چهارشنبه، 16 خرداد 1397
مفید بود
0
مهدی جوادنیا
چهارشنبه، 11 اسفند 1395
برام مفید بود ممنون
0
شهریار ناصح
یکشنبه، 19 دی 1395
من این مقاله رو بیشتر از یکبار خوندم و هر بار ازش یاد گرفتم
0
هادي اصفهاني
سه شنبه، 30 آذر 1395
اگه احساسي به سراغ ما مياد، باهاش مهربان باشيم مثل وقتي كه يه كودك با همون احساس به سراغمون مياد.
جمله جالب و بديعي هست.
به نظرم احساسات رو ميشه تحت كنترل خودمون دربياريم و با اونها بهتر به اهداف متعالي دست پيدا كنيم
0
مصطفی کهن
دوشنبه، 29 آذر 1395
متاسفانه بعضی وقتها احساسی بودن دستاویزی میشه برای سو استفاده بقیه
0
مهدی محمدزاده گیوه چی
چهارشنبه، 12 آبان 1395
به تمرین وممارست نیاز داره چون انسان عای بدی همچون فراموشی داره
مترجم
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.