تاثیر الکل بر مغز

الکل، یکی از دارو‌هایی که بیشترین مصرف و سوءمصرف را در جهان دارد. در انواع و اندازه‌های مختلف وجود دارد و یک کار را به سرعت و به خوبی انجام می‌دهد؛ احساس و درک شما را نسبت به دنیای اطراف تغییر می‌دهد.
 اما این احساس رهایی و آزادی را مدیون چه هستیم؟ چطور مکن است که خوردن یک ماده‌ ساده، نه تنها اعمال، بلکه افکار و ادراک شما را به شدت تغییر می‌دهد؟!
هنگامی که الکل وارد بدن شما شده، و به‌سوی مغزتان پیش می‌رود، با اعصاب و سلول‌های مغزی شما درگیر می‌شود. در ویدئوی پیشین، در مورد ماریجوانا -که برای دیدن آن می‌توانید اینجا کلیک کنید-، درباره‌ی فعالیت‌های اعصاب و پیام‌رسان‌های شیمیایی آن‌ها که گیرنده‌های عصبی(‌neurotransmitters) نامیده می‌شوند، توضیح دادیم. ولی 2 نوع گیرنده‌ عصبی وجود دارد، که از این عصب‌ها برای برقراری ارتباط استفاده کرده یا به‌عبارتی سیگنال‌های الکتریکی ارسال می‌کنند. سلول‌های عصبی محرک از نمک اسید گلوتامیک(acid‌ Glutamic) یا گلوتامات(Glutamate‌) استفاده می‌کند،.. درحالی که سلول‌های عصبی بازدارنده از گابا(Gaba) یا گابا آمینوبوتیریک اسید(Gaba amino butyric acid) استفاده می‌کند؛ می‌توان آن‌ها را به ین و یانگ تعبیر کرد. شبیه به صفر و یک در کامپیوتر، این 2 پیام‌رسان قواعد متضادی دارند. گلوتامات، امواج محرک ارسال می‌کند، درحالی که گابا نه‌تنها جلوی جریان این امواج را می‌گیرد، بلکه به مغز کمک می‌کند تا نتایج به‌وجود آمده توسط آن امواج را سازمان‌دهی و از هم تفکیک کند. درست مانند یک کامپیوتر، این علائم، به شکلی پیچیده، با هم تلفیق شده، و به افعال و افکار ما شکل می‌دهند. حالا الکل چطور این 2 علامت را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؟
ظاهرا الکل، پیام‌ها و علائم ارسالی توسط گلوتامات را سرکوب کرده و پیام‌های ارسالی گابا را تقویت می‌کند، بنابراین احساسات شما برانگیختگی کمتر و بازدارندگی بیشتری احساس می‌کنید. به دلیل این‌که فعالیت در محدوده‌ی گلوتامات کمتر می‌شود، جریان رفت‌و‌آمد اطلاعات کند شده و تنها بزرگ‌ترین علامت‌ها می‌توانند عبور کنند، به این معنی که شما کمتر احساس، درک و توجه می‌کنید و کمتر به یاد می‌آورید. در ادامه علائم افزایش‌یافته‌ گابا سروصدای بیش از اندازه‌ فعالیت‌های پس زمینه را ساکت می‌کند، نحوه‌‌ی تفکر شما را تنظیم کرده و افکارتان را تصفیه می‌کند. اما الکل موجب افراط در این فرایند شده و شاید در همین رابطه شنیده باشید که می‌گویند الکل باعث پریشانی می‌شود. ولی سرکوب عصب‌های شما چیزی شبیه به سرکوب اجتماعی نیست. بلکه، فعالیت‌های خارجی را به‌وسیله‌ پاک کردن محرک‌هایی که اهمیت کمتری دارند، تمیز و پاک می‌کند. بدون مخابره‌‌ی پیام‌ها توسط گابا به طور طبیعی، با فعالیت‌ محرک‌های اضافی، به چیزی شبیه به یک حمله‌ صرع مبتلا خواهید شد. در این حالت هیچ‌گونه وضوح و نظم و ترتیبی در افکار شما وجود نخواهد داشت. وقتی مست هستید، مجرا‌های عبوری گابا، به‌طور کامل باز هستند. در این حالت، همراه با عدم وجود گلوتامات، تعداد افکار شما بسیار کم، و با وضوح بسیار بالا خواهند شد. این همان چیزی است که باعث رفتارهای آنی در یک فرد مست می‌شود، که اغلب یک ایده و تصور را بازگو کرده یا چیزی را بارها‌ و بارها تکرار می‌کند. فکر کردن کاملا واضح و روشن درباره‌ تقریبا هیچ چیز!