قسمت نوزدهم : طوفان مغزی

آیا می‌دانید که برای چه هدفی نیاز به برگزاری جلسه‌ی طوفان ذهنی دارید؟
 یکی از اولین چیزهایی که برای شروع یک جلسه طوفان ذهنی نیاز دارید این است که دقیقا بدانید هدفتان از برگزاری این جلسه چیست و قرار است چه مشکلی را حل کنید و به چه دست آوردی برسید. جلسات طوفان فکری برای تولید تعداد زیادی ایده و راه‌حل‌های جدید استفاده می‌شود نه برای تجزیه و تحلیل و تصمیم‌گیری. البته شما به تجزیه و تحلیل و تصمیم‌گیری نیاز دارید ولی این مرحله حتما باید بعد از جلسات طوفان فکری انجام شود زمانی‌که ایده ها و راه‌حل‌ها را پیدا کرده باشید و بخواهید از میان آن‌ها یکی را انتخاب کنید. 
یک جلسه‌ی طوفان فکری حتما باید بر یک هدف مشخص متمرکز باشد، در غیر این صورت باید ریسک این را بپذیرید که امکان برگزاری جلسات بعدی را از دست بدهید! شما باید حیطه‌ی مشکلی که را می‌خواهید حل کنید  کاملا مشخص کنید و باید تمام موقعیت‌هایی که می‌خواهید برای آن‌ها ایده‌یابی کنید را تعیین کنید، برای اینکار بهتر است یک شرح واضح و مشخص از مشکل یا هدفی که قرار است به آن دست یابید تهیه کنید، دقت کنید که در این توضحیات به هیچ راه‌حل احتمالی اشاره نکنید چرا که این‌کار جلوی گسترش ایده ها را خواهد گرفت.
قسمت هیجان انگیز جلسات طوفان فکری آن‌جاییست که شما اجازه دهید تمام احتمالات در مورد سوژه‌ی مورد بحث مطرح شود، اگر شما هیچ برداشت ثابت و پیش‌فرضی از موضوع مورد بحث نداشته باشید این اجازه را می‌دهید که ایده‌ها و چشم‌اندازهای خارق‌العاده ای در حیطه موضوعتان کشف شود، که به هیچ‌وجه نمی‌توانستید از راه‌های عادی به آن‌ها دست پیدا کنید.

زمانی‌که شرح هدف یا مشکل را می‌نویسید باید تصمیم بگیرید که آیا ارزش برگزاری یک جلسه طوفان فکری را دارد یا خیر. خیلی از اوقات  شاید بهتر باشد با یکی از راه‌حل‌های موجود مشکل را حل کنید و یا به هدف نزدیک‌تر شوید و  زمان و هزینه‌ را برای مشکل یا هدف مهمتری ذخیره کنید. برخی از مشکلات به راحتی می‌توانند توسط یک شبیه‌سازی کامپیوتری یا محاسبه‌ی ساده حل شوند چرا که برای درک آن‌ها نیازی به تغییر نگرش و زاویه دید وجود ندارد. زمانی‌که راه‌حل‌های بسیاری در اختیار دارید و تنها کاری که لازم است انجام دهید تصمیم‌گیری و انتخاب یکی از آن‌هاست نباید جلسات طوفان فکری برگذار کنید و این تصمیم‌گیری و انتخاب با کمک تجزیه و تحلیل‌ انجام می‌شود. 
اگر شما می‌خواهید نظرات دیگران را نادیده بگیرید، پس بهتر است وقت آن‌ها و البته خودتان را هدر ندهید!

تصمیم بگیرید چگونه می‌خواهید جلسه را اداره کنید و چه کسانی باید در جلسه شرکت کنند
  
بسیارخوب، فرض کنیم حالا شما یک شرح و بیانیه‌ی کامل از هدف و آن‌چه می‌خواهید به آن دست پیدا کنید تهیه کردید و به این نتیجه رسیده‌اید که بهترین راه برای دستیابی به ایده‌ها یا حل مشکل برگزاری یک جلسه طوفان فکری است.
حالا باید تصمیم بگیرید که چگونه می‌خواهید جلسه را اداره کنید و حضور چه کسانی می‌تواند مفید باشد. انتخاب سبک برگزاری جلسه مرتبط با موضوع مورد بحث و متناسب با افرادی که حضور دارند نقش مهمی در بهتر برگزار شدن جلسه دارد.
در ابتدا باید تصمیم بگیرید چه کسی جلسه را اداره کند، کسی که شرح موضوع را مطرح کند، زمان را نگه دارد و از اجرای قوانین مطمئن شود. این فرد کمک می‌کند که جلسه به آرامی و مفید پیش رود و افراد از حضور در جلسه احساس رضایت کنند. و البته باید بتواند در مواقعی که جلسه کسل کننده می‌شود و یا جریان خلاقیت کند می‌شود پروسه طوفان فکری را دوباره به راه بی‌اندازد.
در حالت عادی شما می‌توانید این فرد باشید! ولی باید مراقب باشید که به طور خودکار خودتان را برای این نقش انتخاب نکنید به ویژه زمانی که موضوع بسیار حساس است یا مربوط به ارزیابی موقعیت شما ‌می‌شود، شاید حتی بهتر باشد خودتان حضور نداشته باشید. از جهت دیگر شاید شما بعنوان یک شرکت کننده‌ی عادی بسیار مفید‌تر واقع شوید، حتی برای از بین بردن تمام تعصبات احتمالی در مورد موضوع مورد بحث شاید بهتر باشد یک فردی خارج از مجموعه خود برای مدیریت جلسه طوفان فکری استخدام کنید.
در مرحله‌ی بعد باید تصمیم بگیرید چه کسانی در جلسه حضور داشته باشند. اولین و ساده‌ترین راه دعوت از دوستان و یا همکارانتان در گروه یا شرکت خودتان است. این چیزی است که در اکثر مواقع اتفاق می‌افتد و البته جواب هم می‌دهد. اگر به اندازه کافی مطمئن هستید می‌توانید از افراد دیگری خارج از گروه همکاران یا دوستانتان که معمولا کمتر با آن‌ها سر و کار دارید دعوت کنید، حالا شما شخصیت‌های متفاوتی را در جریان ایده‌یابی و خلاقیت وارد کرده‌اید که می‌توانند چشم‌اندازهای پهناوری در مورد موضوعتان به شما ارائه دهند.
گروه‌های طوفان فکری می‌تواند بین 4 تا 30 نفر عضو داشته باشد. اعضای بیشتر به معنای تنوع بیشتر ایده‌هاست اما اگر جلسه خوب مدیریت نشود و هر فرد فرصت کافی برای بیان ایده‌هایش پیدا نکند می‌تواند باعث عصبی شدن یا سرخورده شدن شود و این یعنی جلسه‌ای بدون نتیجه!