دستاوردی بزرگ در روانپزشکی؛ شناسایی ۴ نوع افسردگی
Four-Types-of-Depression-Revealed
محققان بهتازگی با استفاده از اسکن مغز موفق به شناسایی ۴ نوع افسردگی شدهاند. اسکن مغزی تفاوتهای ذاتی موجود در فعالیت مغز را در هر زیرشاخه این بیماری نشان میدهد.
4.11
میلاد شکیب
5698
دستاوردی بزرگ در روانپزشکی؛ شناسایی ۴ نوع افسردگی
Vidoal
محققان بهتازگی با استفاده از اسکن مغز موفق به شناسایی ۴ نوع افسردگی شدهاند. اسکن مغزی تفاوتهای ذاتی موجود در فعالیت مغز را در هر زیرشاخه این بیماری نشان میدهد. دستاوردهای این پژوهش کمک زیادی به پزشکان و روانپزشکان در درمان هر کدام از بیماریهای شناساییشده افسردگی دارد.
دکتر کونور لیستون، سرپرست این پژوهش، میگوید: «چهار زیرشاخه افسردگی شناساییشده از لحاظ علائم بالینی با هم متفاوتاند اما نکته مهم در اینجا این موضوع است که واکنش این نوع افسردگیها به درمان نیز با هم تفاوت دارد. ما اکنون با دقت زیادی میتوانیم پیشبینی کنیم که آیا بیمار افسرده به درمان با تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (transcranial magnetic stimulation) واکنش نشان میدهد یا خیر. این دستاورد بسیار مهم است چراکه ۵ هفته طول میکشد تا از تاثیر مثبت یا منفی این نوع درمان روی بیمار باخبر شویم».
۴ نوع افسردگی که این تیم پژوهشی شناسایی کردهاند عبارتند از:
- زیرشاخه یک: افسردگی با علائم اضطراب، بیخوابی و خستگی.
- زیرشاخه دو: افسردگی با علائم خستگی بیش از اندازه و انرژی کم.
- زیرشاخه سه: افسردگی با علائم ناتوایی در احساس شادی و لذت، حرکات و سخن گفتن آهسته و کمسرعت.
- زیرشاخه چهار: افسردگی با علائم اضطراب زیاد، بیخوابی همراه با ناتوایی در احساس شادی و لذت.
به این چهار زیرشاخه «انواع زیستی» هم میگویند چراکه برای شناسایی آنها از ابزار زیستشناسی (اسکن مغز) استفاده شده است. پیش از این از روی علائم و نشانههای بیماری انواع مختلف افسردگی شناسایی میشد که معمولا در درمان کمک زیادی به پزشکان نمیکرد. امید میرود با رویکرد زیستی به مسئله بیماری افسردگی بتوان راههای درمان و شناسایی دقیقتری را به دست آورد.
نتایج این پژوهش براساس مطالعه و بررسی بیش از ۱۱۰۰ اسکن مغزی (fMRI) افراد افسرده و مقایسه آنها با اسکن مغزی افراد عادی به دست آمده است. پژوهشگران در ۷ موسسه علمی مختلف روی الگوهای غیرعادی ارتباط در مغزها و اینکه این الگوها چه ربطی با علائم افسردگی دارند کار کردند. محققان به این نتیجه رسیدند که این الگوها با هم ارتباط دارند.
برای مثال، یکی از گروههای مورد مطالعه پیوند اندکی در بخشی از مغز خود داشتند که با رفتارهای ناشی از ترس مرتبط است. این نشانهها بیشتر در اسکن مغزی زیرشاخه یک و چهار مشاهده شده بود که با اضطراب بسیار زیاد همراهاند.
دکتر لیستون میگوید: «بحث زیرشاخهها بحث بسیار مهمی در روانپزشکی است. این دستاوردها نه تنها در حوزه بیماری افسردگی بسیار مهم است بلکه در انجام تستهایی که در شناسایی زیرشاخههای دیگر بیماریهای روانی، مانند اختلالات روانی، اوتیسم و سندرم سومصرف مواد، مهماند نیز کمک شایانی میکنند».
منبع: spring
دکتر کونور لیستون، سرپرست این پژوهش، میگوید: «چهار زیرشاخه افسردگی شناساییشده از لحاظ علائم بالینی با هم متفاوتاند اما نکته مهم در اینجا این موضوع است که واکنش این نوع افسردگیها به درمان نیز با هم تفاوت دارد. ما اکنون با دقت زیادی میتوانیم پیشبینی کنیم که آیا بیمار افسرده به درمان با تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (transcranial magnetic stimulation) واکنش نشان میدهد یا خیر. این دستاورد بسیار مهم است چراکه ۵ هفته طول میکشد تا از تاثیر مثبت یا منفی این نوع درمان روی بیمار باخبر شویم».
۴ نوع افسردگی که این تیم پژوهشی شناسایی کردهاند عبارتند از:
- زیرشاخه یک: افسردگی با علائم اضطراب، بیخوابی و خستگی.
- زیرشاخه دو: افسردگی با علائم خستگی بیش از اندازه و انرژی کم.
- زیرشاخه سه: افسردگی با علائم ناتوایی در احساس شادی و لذت، حرکات و سخن گفتن آهسته و کمسرعت.
- زیرشاخه چهار: افسردگی با علائم اضطراب زیاد، بیخوابی همراه با ناتوایی در احساس شادی و لذت.
به این چهار زیرشاخه «انواع زیستی» هم میگویند چراکه برای شناسایی آنها از ابزار زیستشناسی (اسکن مغز) استفاده شده است. پیش از این از روی علائم و نشانههای بیماری انواع مختلف افسردگی شناسایی میشد که معمولا در درمان کمک زیادی به پزشکان نمیکرد. امید میرود با رویکرد زیستی به مسئله بیماری افسردگی بتوان راههای درمان و شناسایی دقیقتری را به دست آورد.
نتایج این پژوهش براساس مطالعه و بررسی بیش از ۱۱۰۰ اسکن مغزی (fMRI) افراد افسرده و مقایسه آنها با اسکن مغزی افراد عادی به دست آمده است. پژوهشگران در ۷ موسسه علمی مختلف روی الگوهای غیرعادی ارتباط در مغزها و اینکه این الگوها چه ربطی با علائم افسردگی دارند کار کردند. محققان به این نتیجه رسیدند که این الگوها با هم ارتباط دارند.
برای مثال، یکی از گروههای مورد مطالعه پیوند اندکی در بخشی از مغز خود داشتند که با رفتارهای ناشی از ترس مرتبط است. این نشانهها بیشتر در اسکن مغزی زیرشاخه یک و چهار مشاهده شده بود که با اضطراب بسیار زیاد همراهاند.
دکتر لیستون میگوید: «بحث زیرشاخهها بحث بسیار مهمی در روانپزشکی است. این دستاوردها نه تنها در حوزه بیماری افسردگی بسیار مهم است بلکه در انجام تستهایی که در شناسایی زیرشاخههای دیگر بیماریهای روانی، مانند اختلالات روانی، اوتیسم و سندرم سومصرف مواد، مهماند نیز کمک شایانی میکنند».
منبع: spring
برچسبها:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
ربابه ابراهیمی
سه شنبه، 23 خرداد 1396
من خودم گاهی دچار افسردگی میشم . ولی فقط خود آدم می تونه به درمان افسردگیش کمک کنه به نظرم که اونم خیلی سخته. برا من که اینطوریه هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه کمکم کنه جز خودم
0
نازيلا سرابچيان
چهارشنبه، 18 اسفند 1395
درمانشونو كشف كنيد درمان
0
هادي اصفهاني
دوشنبه، 20 دی 1395
درسته.در فرهنگ عمومی همه یک دید و نگاه خاص به موضوع افسردگی دارن.ولی مساله اینجاست که افسردگی انواع و اقسام زیادی داره و تشخیص اشتباه نوع افسردگی میتونه درمان اشتباه و به تبع اون حل نشدن مشکل رو به دنبال داشته باشه.
0
رامتین کریمی
شنبه، 18 دی 1395
بسیار مفید بود!من خودم یه چیزی ما بین گروه 1 و 2 هستم اما کسی بنده رو به عنوان افسرده حساب نمیکرد!اما روان پزشکان حساب میکنند!امیدوارم اطلاع رسانی به اندازه ای بشه که مردم فقط گریه و سکوت و گوشه گیری و جزو افسردگی حساب نکنن و باعث بدتر شدن حال دیگران نباشند.
0
اکبر فردافشاری
چهارشنبه، 15 دی 1395
به امید روزی که همه شاد باشند .
0
مصطفی ک
جمعه، 03 دی 1395
مختصر و مفید بود.ممنون
مترجم
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.