چه چیزهایی را نمی‌بینید؟

چه چیزهایی را نمی‌بینید؟

گروه آموزشی

ویدوآل

1395/04/03

21326

بار بازدید شده
What's-invisible-More-than-you-think ما می‌تونیم ماده رو ببینیم، اما نمی‌تونیم بفهمیم که ماجرا چیه؟ ما می‌تونیم ستاره‌ها و سیارات رو ببینیم، ولی چیزی که اون‌ها رو از هم جدا می کنه یا کنار هم قرار می‌ده رو نمی‌بینیم، چون ما انسانیم و ...
9326
چه چیزهایی را نمی‌بینید؟
Vidoal
4.43
سرعت نمایش
سوالات و نظرات کاربران
0
مهدی photo
مهدی یکشنبه، 21 آذر 1395
چرا گفت دلیل جاذبه رو نمیدونیم؟ مگه چاذبه تاثیر ماده روی فضا زمان نیست؟
0
گروه آموزشی ویدوآل
گروه آموزشی ویدوآل دوشنبه، 22 آذر 1395
(پاسخ) سلام، ماهیت جاذبه فعلا به طور کامل شناخته شده نیست.
-2
مصطفی .
مصطفی کهن یکشنبه، 21 آذر 1395
بیان خوب نیست و گویندگی مصنوعی است. اشتباه هم داره.خیلی علمی نبود. یه چیزای کلی از هر موضوعی گفته شد
0
حسین .
حسین . شنبه، 15 آبان 1395
عالی بود
0
سالار حاجیزاده
سالار حاجیزاده جمعه، 02 مهر 1395
لطفا در مورد درون سلول های گیاهی و جانوری هم ویدئو بزارید سایتتون عاللیه ممنون که هستید
-3
سامان  photo
سامان دوشنبه، 14 تیر 1395
این ویدئو برخلاف بیشتر ویدیوهای شما خیلی ضعیف بود. دارای اشتباهات مختلف، بی‌هدف و دارای ساختار نامناسب و گرافیک بد و مغشوش. معلوم نیست گوینده کیست که این قدر نقطه نظرات شخصیش رو اعلام می‌کنه. طراحی و تدوین و کارگردانی انیمیشن بسیار بده و نیاز به ویرایش اساسی داره. و نهایتا ترجمه و دوبله بسیار بدی هم داره.
0
علی اکبر محمدی photo
علی اکبر محمدی دوشنبه، 07 تیر 1395
سلام خیلی قشنگ بود. یه جایی رو احساس می کنم که اشتباه شده."محققان فکر می‌کردن که احتمالا ما 100‌هزار ژنوم داریم، ولی با گذشت سال ها برعکس آن ثابت شد. حالا ما فکر می‌کنیم که به احتمال زیاد حدود 20‌هزار ژنوم وجود داره."ژنوم به کل ماده ژنتیک یک موجود گفته میشه. به احتمال زیاد اینجا منظور ژن بوده.
-1
بنیامین photo
بنیامین جمعه، 04 تیر 1395
فوق العاده این!!!!! فقط همینو میتونم بگم! و ممنون از خانم مجاهدطلب که ترجمتون عالی بود!
0
مرتضی photo
مرتضی پنج شنبه، 03 تیر 1395
عالی بود زحماتتون دیده میشه و قدردان هستیم
توضیحات
سوال اینه که نامرئی بودن یعنی چی؟ در واقع خیلی بیشتر از اون چیزیه که فکر می‌کنین. من می گم همه چیز؛ هر چیزی که مهمه به جز همه چیز و خود چیزی که مهمه. ما می تونیم ماده رو ببینیم، اما نمی تونیم بفهمیم که ماجرا چیه؟ ما می‌تونیم ستاره ها و سیارات رو ببینیم، ولی چیزی که اون ها رو از هم جدا می کنه یا کنار هم قرار می ده رو نمی بینیم؛ چون ما انسانیم و فقط پوسته هرچیزی رو می بینیم. نمی تونیم اتاق فرمان رو ببینیم. نمی تونیم بفهمیم که چی باعث می شه آدم ها فکر کنن. حداقل به آسونی نمی تونیم این کار رو بکنیم و هر چی دقیق تر به یه چیز نگاه کنیم، سریع تر محو می شه. در واقع اگه به اشیاء خیلی دقیق نگاه کنیم، می بینیم که هیچ چیزی در ساختار ابتدایی آن (ماده) وجود نداره. الکترون ها درون یک مه محو می شن و فقط انرژیه که باقی می مونه.
از نکته های جالب راجع به نامرئی بودن اینه که ما چیزهایی رو که نمیبینیم نمیتونیم درک کنیم. جاذبه چیزیه که هم دیده نمی شه و هم قابل درک نیست. جاذبه یکی از غیرقابل درکترین و ضعیفترین نیروها بین 4 نیروی اصلیه و هیچ کس نمی دونه که چیه و چرا وجود داره.
شاید مهم نباشه، اما «اسحاق نیوتن»، یکی از بزرگ ترین دانشمندانی که تاکنون زیسته، فکر میکرده  مسیح به زمین آمده تا به طور خاص اپراتور اهرم جاذبه باشد؛ اون فکر میکرد که علت آمدن مسیح این بوده. خب، پس حتی یه آدم باهوش هم میتونه اشتباه فکر کنه.
هوشیاری، مثل این که من صورت شما رو میبینم و هیچ نظری درباره این که به چی فکر میکنید، ندارم. فوقالعاده نیست؟ جالب نیست که نمیتونیم مغز همدیگه رو بخونیم، ولی مثلا میتونیم همدیگه رو لمس کنیم. به نظر من که خیلی حیرت آوره.
 در سوفیگری، این آئین فوقالعاده خاورمیانهای که بعضیها عقیده دارن ریشه همه آئین هاست؛ سوفیها اونطور که گفته میشه تلهپاتی میکنن، اما تمرین اصلی تلهپاتی آنها با ارسال سیگنال به بقیه ماست؛ سیگنالهایی که وجود ندارن. پس به این علت ما فکر میکنیم که چیزی وجود نداره، دلیل اش اینه که سوفیها روی ما کار میکنن.
دررابطه با سوال راجع به هوشیاری و هوش مصنوعی می توان گفت که هوش مصنوعی مثل مطالعه بر هوشیاری هیچ سرانجامی نداره و ما در مورد عملکرد هوشیاری هیچ نظری نداریم. فقط  می تونیم بگیم تاکنون هوش مصنوعی که نتوانستن بسازن هیچ، حماقت مصنوعی هم نتوانستن بسازن.
قوانین، جاودانه، حاضر در همه جا و قدرتمندن. این اصل کسی را به یادتان نمیآورد؟ همانطور که میتوانین حدس بزنین من مادهگرا نیستم، بلکه منکر مادهام و در این رابطه یک لغت جدید و به دردبخور به نام «ایگناستیک» پیدا کردم. خب من ایگناستیک هستم. من از این که درگیر سوال هایی در مورد وجود یا عدم وجود بشم جلوگیری میکنم، مگر اینکه یه نفر تمام شرایط مفروض رو برام توضیح بده.
یه چیز دیگه که نمیتونیم ببینیمش و نامرئیه ژنوم انسانه. این یکی خیلی عجیبه، چون حدود 20 سال پیش که جست وجو درمورد ژنوم آغاز شد، محققان فکر میکردن که احتمالا ما 100هزار ژنوم داریم، ولی با گذشت سال ها برعکس آن ثابت شد. حالا ما فکر میکنیم که به احتمال زیاد حدود 20هزار ژنوم وجود داره. این فوقالعاده است؛ چون دقت کنین برنج 38هزار ژن و سیب زمینی 48 کروموزم دارد؛ یعنی 2 تا بیشتر از انسان و هماندازه گوریل. شما نمیتوانین این چیزهای عجیب را ببینین، اما وجود دارن.
همیشه فکر میکنم خیلی جالبه که ستاره ها توی روز ناپدید میشن؛ انگار هرچی نور در جهان بیشتر باشه کمتر میتونین چیزی رو ببینین.
زمان هم نامرئیه وهیچ کس نمیتونه اون رو ببینه. نمیدونم میدونین یا نه، تصمیمگیری درباره وجود نداشتن زمان جنبش بزرگیه؛ چون فهمش خیلی سخته و راحتتره که اصلا نباشه. بدیهیه که شما نمیتونین آینده رو ببینین و گذشته رو هم فقط توی خاطراتتون می تونین مرور کنین. مسئله جالب راجع به گذشته اینه که شما نمیتونین ببینیدش یا تکرارش کنین. پسرم دیروز ازم پرسید که بابا یادته وقتی 2 سالم بود، چه جوری بودم؟ و من گفتم آره. اون گفت چرا من نمی تونم به یاد بیارم. فوقالعاده نیست؟ شما نمیتونین اتفاقات قبل از 2 سالگیتون رو به یاد بیارین. این موضوع برای روان شناسان خبر خوبیه، چون در غیر این صورت شغلی نداشتن. این زمانیه که تمام اتفاقا میافته و شما رو کسی میسازه که هستین.
یک چیز دیگه که نمیتونین ببینیدش، خیلی جالبه. احتمالا بعضی از شماها میدونین که سلول هامون مرتبا تجدید میشن. پوستمون فلس فلس میشه، مو و ناخنمون بلند میشه و این جور چیزها. اما به هرحال یه روزی همه سلول های بدنتون عوض می شن.
 جوانههای چشایی هر 10 روز عوض میشن، ولی نو شدگی کبد و اندام های داخلی کمی بیشتر طول میکشه. اما به طور کل در انتهای 7 سال حتی یک سلول هم از 7 سال پیش باقی نمیمونه. سوال اینه که ما کی هستیم؟ این چیزی که بهش چسبیدیم چیه؟
اتمها رو هم نمیتونیم ببینیم. هیچکس هیچوقت نمیتونه ببیندشون. آن ها از طول امواج نور کوچک ترن.
گازها هم غیر قابل دیدن هستن، اما جالبه که یه نفر در سال 1600 میلادی به آن اشاره کرده. گاز در سال 1600 توسط یک شیمیدان فنلاندی به نام «ون هلمنت» اختراع شد. گفته میشه که گاز یکی از موفقترین اختراعات لغتی توسط یک فرد خاص بوده. او لغت «بلاس» رو هم به معنای «تشعشعات ستارهای» اختراع کرد، ولی لغت موفقی نبود.
شما گاهی نور رو نمیتونین ببینین. وقتی که در تاریکی هستین، اگه توی خلاء شعاع نوری تابانده شه شما آن را هرگز نخواهید دید. تقریبا از نظر تکنیکی بعضی ازفیزیکدان ها با آن مخالفند؛ اما عجیبه چون شما نمیتونین اشعه نور رو ببینین و فقط برخورد آن با چیزی قابل رویت است.
الکتریسیته هم نامرئیه. هیچکس نمی تونه بگه که الکتریسیته رو میفهمه یا می بینه؛ چون امکان نداره. کسی نمیدونه که الکتریسیته چیه؟ احتمالا فکر میکنین که حرکت سریع الکترون ها در طول یک سیم الکتریکیه، مگه نه؟ وحتی به سرعت نور. اما وقتی چراغ رو روشن میکنین، اینطوری نیست. الکترون ها آروم درون سیم حرکت میکنن؛ به سرعت عسل درحال ریختن.
100 میلیارد کهکشان در دنیا وجود داره. ما چند تا از اون ها رو میتونیم ببینیم. با چشم غیر مسلح حتی یکی از اون ها رو هم به سختی میشه دید، مگه این که واقعا دید خوبی داشته باشین.
امواج رادیویی مثال دیگه ای از آن  نامرئی هاس. «هنریش هرتز» در سال 1887 میلادی این امواج رو کشف و اسمشون رو «امواج رادیویی» گذاشت؛ چون این امواج میلرزیدن. اون موقع بود که شخصی بهش گفت فایده این امواج رادیویی که پیدا کردی چیه؟ و او گفته بود: خب نظری ندارم، اما فکر میکنم یه نفر براش یه فایدهای پیدا میکنه.
بزرگ ترین چیزی که برامون نامرئیه، چیزاییه که نمیدونیم. شگفتآوره که ما چقدر نمیدونیم. در این رابطه «توماس ادیسون» گفته که ما یک درصد یک میلیونیوم چیزها رو هم نمیدونیم، و من به این نتیجه رسیدم که یه سوال دیگه اینه که چیز دیگه ای که نمی بینیم چیه؛ بله هدف.هدف چیه؟ من اینو به دو سوال که واقعا ارزش پرسیدن داره تقسیم کردم. چرا ما اینجاییم؟ و وقتی اینجاییم باید چی کار کنیم؟ برای کمک شما رو با دو فرضیه از دو فیلسوف بزرگ تنها می ذارم. اولی یک مهندس و ریاضیدان و دومی یک شاعر. اولی «لودویگ ویتگنشتاین» که میگه: من نمی دونم چرا اینجاییم، اما کاملا مطمئنم برای این نیست که فقط خوش بگذرونیم و دومی «دبلیواچ اودن»، یکی از شاعرای مورد علاقمه که میگه: ما اینجا روی کره زمینیم تا به دیگران کمک کنیم، اما درباره این که بقیه موجودات برای چی اینجان، هیچ نظری ندارم.

تهيه‌کننده

Ted Ed
Ted	 Ed

تد سکویی برای انتشار ایده‌هایی است که ارزش انتشار دارند. تد کار خود را در سال 1984 به عنوان کنفرانسی که فصل مشترک تکنولوژی، سرگرمی و طراحی بود آغاز کرد.

مترجم

فائزه مجاهدطلب
فائزه مجاهدطلب

رشته‌ی بازیگری-کارگردانی رو در دانشگاه هنر تهران خوندم. بازیگری رو دوست دارم و دلم می‌خواد که هر روز از زندگیم پر از تجربه‌های جدید باشه.