۴ راه برای مدیریت موفق یک جدایی یا شکست عاطفی

این‌که چگونه یک فرد این موضوع را که همسر یا نامزدش دیگر به رابطه با او علاقه‌ای ندارد مدیریت کند تاثیر زیادی روی این‌که با چه سرعت و به چه حال و وضعی خود را بازیابی کند می‌گذارد. اگر شما درگیر یک شکست عاطفی یا جدایی هستید، کمی تامل کنید و خود را از این دور باطل غم و اندوه خارج کرده و ببینید چگونه می‌خواهید این ماجرا را در بهترین شرایط ممکن مدیریت کنید. در ادامه می‌خواهیم ۴ راه مشخص را به شما نشان دهیم تا با کمک آن‌ها بتوانید شکست عاطفی خود را با موفقیت مدیریت کنید.

۱- شان خود را حفظ کنید.
این مورد یکی از مهم‌ترین کارهایی است که باید انجام دهید. التماس نکنید، درخواست نکنید و نامه‌های بلندبالا که در آن خود را توجیه می‌کنید ننویسید و ترانه‌هایی که احساسات شما را بیان می‌کند برای او نفرستید؛ کلا هیچ کاری نکنید که شان شما پایین بیاید. به خود مجال بدهید تا این حقیقت را بپذیرید که این فرد دیگری تعلقی به شما ندارد. به خود یادآوری کنید که این ماجرا برای انسان‌های بی‌شماری پیش از شما اتفاق افتاده و برای افراد زیادی پس از شما هم اتفاق خواهد افتاد. شریک زندگی شما انسان کاملی نیست. عدم علاقه و خواست او در ماندن داخل رابطه با شما هیچ ارتباطی با ارزش‌های شخصی شما ندارد. التماس کردن، خواهش کردن و تلفن‌های خشم‌آمیز در این حقیقت که طرف مقابل شما دیگر نمی‌خواهد در رابطه با شما بماند تغییری ایجاد نمی‌کند. حتی اگر رابطه شما دوباره شکل بگیرد هیچ چیزی به طور عمیق و ریشه‌ای حل نمی‌شود. شما شایسته کسی هستید که با صراحت و پیوسته به شما متعهد باشد.

۲- از انجام کارهای بدون فکر و ناگهانی پرهیز کنید.
شوک جدایی یا شکست عاطفی باعث می‌شود شما رفتارهای بدون فکر یا ناگهانی انجام دهید. این‌که با تمام اندوه و احساسات منفی در گوشه‌ای بدون انجام هیچ کاری بنشینید خیلی بهتر از این است که رفتارهای عجیب و غریب انجام دهید. این رفتارها ممکن است در قالب کارهایی مثل ارسال پیغام‌ها یا تلفن زدن‌های خشم‌آمیز باشد. خیلی‌ها در این وضعیت برای حل مسئله خود وارد رابطه جدیدی می‌شوند. زمانی را برای بازیابی خود صبر کنید. اگر مدتی را بدون انجام اعمال بدون فکر صبر کنید، فرایند بازیابی سریع‌تر و راحت‌تر طی می‌شود.
 
۳- طرف مقابل را فراموش کنید.
خیلی‌ها پس از این‌که از رابطه‌ای بیرون می‌آیند احساس می‌کنند ارزش‌های‌شان کم شده و سعی می‌کنند برای جبران آن کارهای خاصی انجام دهند. آن‌ها تلاش می‌کنند تصویر خود را در نگاه دیگران تغییر دهند، رژیم‌های غذایی سخت بگیرند یا تلاش کنند به همسر پیشین خود ثابت کنند که در ترک رابطه دچار اشتباه شده و شاید پشیمان شود. باید در برابر این وسوسه مقاومت کنید و سعی کنید هیچ کاری را براساس انگیزه‌ای که رابطه قبلی در شما ایجاد می‌کند انجام ندهید. شما نباید زندگی خود را براساس انسانی پیش ببرید که تعلقی به شما ندارد. بعد از گذشت زمان مناسب، شما باید دنبال آدم جدیدی بگردید که به او عشق می‌ورزید.

۴- از جدایی به‌عنوان فرصتی برای تحول شخصی استفاده کنید.
جدایی‌ها و طلاق‌ها تجربیات آموزنده بسیار خوبی‌اند. این تجربه‌ها به ما می‌آموزند که ما بايد برای داشتن رابطه‌های بهتر در آینده باید تغييراتی در خود ایجاد کنیم. این تجربه به ما کمک می‌کند تا بفهمیم برای داشتن رابطه خود چه انسان‌هایی برای ما مناسب‌اند و ما در رابطه با چه انسان‌هایی بهترین نسخه خود هستیم. به‌جای این‌که روی رفتارهایی کار کنید که همسر پیشین شما از آن‌ها انتقاد داشت، خود را ارزیابی کنید و خودتان ضعف‌های‌تان را تشخیص داده و برای حل آن‌ها اقدام کنید. برای مثال چه مشکلاتی در رابطه قبلی داشتید؟ جواب این پرسش می‌تواند این موارد باشد: ارتباط، خود واقعی بودن، مورد اعتماد بودن، داشتن یک زندگی مستقل خارج از رابطه، کار کردن بیش از حد، حسادت، وفاداری و عدم امنیت. فهرستی از اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود برای رشد شخصی تهیه کنید. هر روز این فهرست را بخوانید و سعی کنید در جهت رسیدن به این اهداف گام بردارید.