سوگیری (جهتگیری) فرار از ابهام
Cognitive-Bias-Ambiguity-Bias
ما نام فرار از مجهولات را «سوگیری فرار از ابهام» میگذاریم و آن را این گونه تعریف میکنیم؛ ترجیح انتخاب یک گزینه با احتمال مشخص و معلوم نسبت به یک گزینه با احتمال ناشناخته و مجهول
4.07
سامان امینی
6761
سوگیری (جهتگیری) فرار از ابهام
Vidoal
در کوزهای ۱۲۰ گوی قرمز، سفید و سیاه قرار دارد. چیزی که مشخص است این است که تعداد گویهای قرمز ۴۰ عدد است. ۸۰ گوی دیگر سفید یا سیاهاند اما ما تعداد دقیق هر رنگ را نمیدانیم. ممکن است ۷۹ توپ سیاه و ۱ توپ سفید داشته باشیم ولی کسی از تعداد دقیق آنها اطلاعی ندارد. پس دقیقا ۱/۳ گویها قرمزند و مابقی مخلوطی از سفید و سیاه. اکنون کوزه را تکان داده تا گویها مخلوط شوند و یک گوی از آن بیرون میآوریم. حالا بیایید شرطبندی کنیم:
شرطبندی اول:
۱ـ گوی قرمز است و شما میبرید
یا
۲ـ گوی سیاه هست و شما میبرید
شرطبندی دوم:
۳ـ گوی قرمز یا سفید است و شما میبرید
یا
۴ـ گوی سیاه و یا سفید است و شما میبرید
کدام گزینه انتخاب شماست؟
اگر روی ۱ و یا ۴ شرطبندی کردید مرتکب Ambiguity Bias سوگیری فرار از ابهام شدهاید. البته زیاد نگران نباشید. این سوگیری برای بسیاری از ما اتفاق میافتد. شاید بپرسید «سوگیری فرار از ابهام» چیست؟
برای اینکه بفهمیم چرا شما در انتخاب خود دچار تناقض شدید، بیایید آنها را دوباره بررسی کنیم. اگر در شرطبندی اول گزینهی ۱ را به ۲ ترجیح دادید در واقع تشخیص دادید که تعداد توپهای قرمز از سیاه بیشتر است. ولی تنها تفاوت بین گزینهی ۳ و۴ این است که شما فقط با انتخاب سیاه یا قرمز میبرید. پس اگر ۴ را به ۳ ترجیح دادید در واقع تشخیص دادید که تعداد بیشتری گوی سیاه نسبت به قرمز وجود دارد. پس اگر در دو شرطبندی گزینههای ۱ و ۴ را انتخاب کنید دچار تناقض شدهاید، زیرا که شما نسبت به تعداد دقیق گویهای سیاه و یا سفید هیچگونه اطلاعی ندارید. این آزمایش با نام The 1 Urn Paradox شناخته میشود.
پژوهشی نشان میدهد که افراد خوشبین روی گزینههای مجهول بیشتر ریسک میکنند زیرا تصور میکنند احتمال برد بیشتری وجود دارد. مورد دیگری که بر این سوگیری تاثیر میگذارد ترس از باخت است. بدین معنی که افراد به دلیل ترس از باخت حتی حاضر به انجام ریسک با احتمال برد بالا نیز نیستند.
این سوگیری شاید در مسائل جزئی چندان تاثیرگذار نباشد ولی در مواردی همچون باورها، افراد در اغلب موارد بر معلومات تکیهی بیشتری میکنند و به اصطلاح از منطقهی آسایش Comfort Zone خارج نمیشوند و حاضر به ریسکی برای ورود به باورهای ناشناخته نیستند. در پایان این گونه میتوان نتیجه گرفت که شاید تکیه بر معلومات قبلی بد نباشد ولی داشتن شناخت کاملتری نسبت به مجهولات و ابهامات و بررسی همگی موارد در کنار هم میتواند تصمیمگیریهای بهتری را برای ما رقم بزند.
با استفاده از لینک معرفی به دوستان که در زیر تمامی مطالب قرارگرفته، این مطلب را به اشتراک گذاشته و امتیاز نشردانش خود را در ویدوآل افزایش دهید.
پیشنهاد میکنیم مطالب زیر را نیز که در حوزه سوگیری(جهتگیری) نوشته شده، مطالعه کنید:
جهتگیری تمایل به تایید
جهتگیری در توجه
جهتگیری به حمایت از انتخاب - تعصب
منابع:
شرطبندی اول:
۱ـ گوی قرمز است و شما میبرید
یا
۲ـ گوی سیاه هست و شما میبرید
شرطبندی دوم:
۳ـ گوی قرمز یا سفید است و شما میبرید
یا
۴ـ گوی سیاه و یا سفید است و شما میبرید
کدام گزینه انتخاب شماست؟
اگر روی ۱ و یا ۴ شرطبندی کردید مرتکب Ambiguity Bias سوگیری فرار از ابهام شدهاید. البته زیاد نگران نباشید. این سوگیری برای بسیاری از ما اتفاق میافتد. شاید بپرسید «سوگیری فرار از ابهام» چیست؟
برای اینکه بفهمیم چرا شما در انتخاب خود دچار تناقض شدید، بیایید آنها را دوباره بررسی کنیم. اگر در شرطبندی اول گزینهی ۱ را به ۲ ترجیح دادید در واقع تشخیص دادید که تعداد توپهای قرمز از سیاه بیشتر است. ولی تنها تفاوت بین گزینهی ۳ و۴ این است که شما فقط با انتخاب سیاه یا قرمز میبرید. پس اگر ۴ را به ۳ ترجیح دادید در واقع تشخیص دادید که تعداد بیشتری گوی سیاه نسبت به قرمز وجود دارد. پس اگر در دو شرطبندی گزینههای ۱ و ۴ را انتخاب کنید دچار تناقض شدهاید، زیرا که شما نسبت به تعداد دقیق گویهای سیاه و یا سفید هیچگونه اطلاعی ندارید. این آزمایش با نام The 1 Urn Paradox شناخته میشود.
ترجیح انتخاب یک گزینه با احتمال مشخص و معلوم نسبت به یک گزینه با احتمال ناشناخته و مجهول
دلیل اینکه بسیاری از افراد این دو گزینه را انتخاب میکنند این است که روی دانستههایشان تکیه میکنند و شرطبندی روی احتمالات مجهول برایشان گزینهی مناسبی نیست. ما نام فرار از مجهولات را «سوگیری فرار از ابهام» میگذاریم و آن را این گونه تعریف میکنیم؛ ترجیح انتخاب یک گزینه با احتمال مشخص و معلوم نسبت به یک گزینه با احتمال ناشناخته و مجهول. این گونه میتوان گفت که ما یک گزینهی بد با احتمال معلوم و مشخص را به یک گزینهی مجهول با احتمالات نامشخص ترجیح میدهیم. به طور مثال شاید ما خرید یک گوشی موبایل با ایرادهای جزئی را به خرید یک گوشی با صاحب و گذشتهی مجهول ترجیح دهیم. «سوگیری فرار از ابهام» در زیر ردهی سوگیریهای شناختی Cognitive Biases تقسیمبندی میشود. دلایل بسیاری برای چرایی وجود چنین سوگیرهای شناختی وجود دارد، به عنوان مثال کمک به مغز در پردازش سریعتر اطلاعات در موقعیتهای خاص. به همین دلیل است که تصمیمات و داوریهای ما که توسط چنین سوگیریهایی تحت تاثیر قرار گرفته باشند لزوما عاری از خطا و اشتباه نیستند.
پژوهشی نشان میدهد که افراد خوشبین روی گزینههای مجهول بیشتر ریسک میکنند زیرا تصور میکنند احتمال برد بیشتری وجود دارد. مورد دیگری که بر این سوگیری تاثیر میگذارد ترس از باخت است. بدین معنی که افراد به دلیل ترس از باخت حتی حاضر به انجام ریسک با احتمال برد بالا نیز نیستند.
این سوگیری شاید در مسائل جزئی چندان تاثیرگذار نباشد ولی در مواردی همچون باورها، افراد در اغلب موارد بر معلومات تکیهی بیشتری میکنند و به اصطلاح از منطقهی آسایش Comfort Zone خارج نمیشوند و حاضر به ریسکی برای ورود به باورهای ناشناخته نیستند. در پایان این گونه میتوان نتیجه گرفت که شاید تکیه بر معلومات قبلی بد نباشد ولی داشتن شناخت کاملتری نسبت به مجهولات و ابهامات و بررسی همگی موارد در کنار هم میتواند تصمیمگیریهای بهتری را برای ما رقم بزند.
با استفاده از لینک معرفی به دوستان که در زیر تمامی مطالب قرارگرفته، این مطلب را به اشتراک گذاشته و امتیاز نشردانش خود را در ویدوآل افزایش دهید.
پیشنهاد میکنیم مطالب زیر را نیز که در حوزه سوگیری(جهتگیری) نوشته شده، مطالعه کنید:
جهتگیری تمایل به تایید
جهتگیری در توجه
جهتگیری به حمایت از انتخاب - تعصب
منابع:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
هادي اصفهاني
شنبه، 27 آذر 1395
در اينجا با نوعي از ريسك همراه هستيم و هميشه ريسك براي ما يك عامل منفي به حساب مي آيد و سعي داريم از آن پرهيز كنيم ، مگر اينكه در وضعيت ريسك، احتمال كسب سود زيادي وجود داشته باشد. در مباحث اقتصادي مديريت، يك منحني وجود دارد به نام منحني بي تفاوتي كه در واقع مكان هندسي نقاطي است كه فرد در آن نقاط در قبال انجام ريسك يا عدم ريسك بي تفاوت است
0
پوژنگ پروازی
جمعه، 19 آذر 1395
جالب بود،مثل همیشه...
واقعا از شما ممنون....
0
مسعود خلیلی
سه شنبه، 11 آبان 1395
با این که نفهمیدم چی شد ولی مطلب خوبی بود
0
13
چهارشنبه، 28 مهر 1395
👍👍👍
0
پدرام کشاورزی
سه شنبه، 27 مهر 1395
مفهومی که میخواستید برسانید درست است ولی مثالتان، مثال درستی نیست؛ یا به همان صورت که شما فهمیده اید نمی تواند مفهوم را برساند.
0
میعاد پاکزاد
سه شنبه، 27 مهر 1395
گزینه 1 تنها 1/3 احتمال برنده شدن وجود دارد.
گزینه 2 مجهول است اما در بهترین حالت باز احتمال برنده شدن کمتر از 2/3 است.
گزینه 3 باز مجهول است اما در بدترین حالت احتمال برنده شدن بیشتر از 1/3 است.
گزینه 4 احتمال برنده شدن 2/3 است.
با توجه به اطلاعات داده شده شرط بندی بروی گزینه 4 عقلانی ترین مورد می باشد. در این حالت احتمال برنده شدن 2/3 است. زیرا میدانیم قطعاً 80 توپ سیاه و سفید وجود دارد.
برای شرط بندی بترتیب گزینه 4 و 3 سپس 2 و در آخر 1 را انتخاب می کنم.
تهيهکننده
سامان امینی
سامان هستم و رستگاری خود را در یافتن پرسشهای بیپاسخ دنیای اطرافم مییابم. در پنج سال گذشته تمرکز خود را بر ژورنالیسم علم گذاشته و تصمیم دارم بهترین خبرنگار علم کشورمان شوم.