دایناسورها چه رنگی بودند؟
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
سعید
دوشنبه، 14 مرداد 1398
کل دایناسور ها پر دارند
0
سعید
دوشنبه، 14 مرداد 1398
با سلام ایا همه دایناسورها گر دارند
0
علیرضا محمدخانی
شنبه، 03 تیر 1396
عجب !!
1
منصور سلمانی زاده
شنبه، 14 اسفند 1395
چ جالب بود پس پر داشتن دایناسور ها!
0
مریم صالحی
شنبه، 30 بهمن 1395
بایددر همه موزه ها ,مدل های دایناسور عوض بشن و پرهای رنگی به مدل ها افزوده بشه.این طوری تصور یک موجود ترسناک و خاکستری از بین میره و یک پرنده پردار بزرگ جایگزینش میشه.
0
امیر محمد شهسوارانی
جمعه، 15 بهمن 1395
نکته خیلی خوبی رو گفتین با این ویدئو
همیشه برام سوال بود موجوداتی با این عظمت در نوسانات دمایی روزمره چطور خودشون رو حفظ میکنن و چظور پوستشون رسماً بی پوشش هست (علی رغم اینکه یه سریاشون پر داشتن و پرواز میکردن)
خیلی ممنونم <3
0
م کهن
شنبه، 11 دی 1395
پرداشتن همه دایناسورها برای چی بوده؟ برای پرواز؟ پوست سخت داشتن سازگاری بیشتری با آفتاب و محیط مثلا محیط های گرم و خشک نداشته؟
0
امیر محمد شهسوارانی
جمعه، 15 بهمن 1395
(پاسخ)
در نظر داشته باشیم که زمانی که دایناسورها بودن، جایی برای زندگی ما نبوده و ما می مردیم در اون شرایط؛ سطح اکسیژن بسیار بالاتر از الان بوده و نه تنها ترکیب هوا، که زاویه تابش خورشید به زمین هم فرق داشته (زمین هر سال با یه تغییر جزیی در محور حرکت ظاهری و وضعی خودش رو عوض میکنه و حتی امسال در این لحظه جاش فرق داره در فضا با پارسال این لحظه، حستی نسبت به خورشید در منظومه خودمون)
0
امیر محمد شهسوارانی
جمعه، 15 بهمن 1395
(پاسخ)
در نظر داشته باشیم که زمانی که دایناسورها بودن، جایی برای زندگی ما نبوده و ما می مردیم در اون شرایط؛ سطح اکسیژن بسیار بالاتر از الان بوده و نه تنها ترکیب هوا، که زاویه تابش خورشید به زمین هم فرق داشته (زمین هر سال با یه تغییر جزیی در محور حرکت ظاهری و وضعی خودش رو عوض میکنه و حتی امسال در این لحظه جاش فرق داره در فضا با پارسال این لحظه، حستی نسبت به خورشید در منظومه خودمون)
توضیحات
این یک میکرورپتوره(ریز دزد)
یک دایناسور گوشتخوار پرنده با حدود نیم متر طول و چهار بال، ماهی میخورد و حدود 120 میلیون سال پیش زندگی میکرد. بیشتر چیزایی که ما ازش میدونیم از فسیلهایی مثل این به دست اومده.
به نظرتون رنگهایی که ما اینجا میبینیم خیالی و هنریه؟
باید بگم که جواب منفیه
ما میدونیم که این رنگ سیاه براق واقعیه، چون دیرین شناسا به دقت تمامی سرنخ ها رو در این مورد توی فسیل ها بررسی کردن.
اما فهم درست شواهد نیازمند آزمایش های دقیق روی فسیل ها و درک فیزیک نور و رنگ هاست.
اول از همه، این چیزییه که ما واقعا تو فسیل می بینیم:
نقش های استخوان ها و پر بال که مواد معدنی تشکیل دهندشون روی فسیل وجود داره.
و با در نظر گرفتن اون نقش ها ما میتونیم تعیین کنیم که پرهای میکرورپتور هم مثل دایناسورهای جدیدتر، شبیه پرهای پرنده هاست.
اما چه عاملی باعث تنوع رنگ پرهاست؟
بیشتر پرها تنها یک یا دو نوع رنگدونه دارن
عامل رنگ قرمز روشن "کاردینال"، کاروتنوئیده یعنی همون رنگدونهای که باعث میشه هویج نارنجی باشه.
در حالی که عامل رنگ سیاه صورتش ملانینه، رنگدونه ای که عامل رنگ پوست و موی ماست.
اما تو پر پرنده ها ملانین فقط به عنوان یه رنگ ساده نیست بلکه ساختارهای نانومتری ایجاد میکنه که بهشون ملانوزوم گفته میشه که میتونن در تمام رنگ های رنگین کمون بدرخشن.
برای اینکه بفهمیم این اتفاق چجوری میوفته، یادآوری جند نکته در مورد نور مفیده.
اساسا نور متشکل از امواج الکترومغناطیسی کوچیکیه که در فضا حرکت میکنن.
به بالاترین نقطه این موجها، قله و به فاصله بین دو قله طول موج گفته میشه.
فاصله دو قله در نور قرمز هفتصد میلیاردم یک متره(700 نانومتر). طول موج نور بنفش از این هم کوتاهتره یعنی چهارصد میلیاردم یک متر یا 400 نانومتر.
وقتی نور به به سطح کوچیکی از ملانوزوم های توخالی پرنده ها میخوره، بعضی پرتو ها بازتاب داده میشن و بعضیا جذبش میشن.
قسمتی از پرتوهای جذب شده دوباره به سطح باز تابیده میشن
دو موج نور منعکس شده با هم تداخل پیدا میکنن و معمولا همدیگه رو خنثی میکنن اما وقتی فاصله بین دو نور منعکس شده یکی باشه اونها همدیگه رو تقویت میکنن.
نور سبز طول موجی نزدیک 500 نانومتر داره بنابراین ملانوزومی که 500 نانومتر قطر داره، نور سبز رو بازتاب میدن
ملانوزوم های کوچیک تر نور بنفش و ملانوزوم های بزرگتر نور قرمز رو باز میتابونن
البته موضوع خیلی پیچیده تر از این حرفاست
ملانوزوم هایی که در کنار هم در سلول قرار دارن و عوامل دیگه مثل نوع چینش ملانوزوم ها در سلول هم در این قضیه اهمیت دارن.
برگردیم به فسیل مایکرورپتور.
وقتی دانشمندان نقوش پرهای این فسیل رو با میکروسکوپ های قوی آزمایش میکردن، ساختارهایی نانومتری مثل ملانوزوم ها کشف کردن.
آنالیزهای پرتو x این ملانوزوم ها هم، این فرضیه رو بیشتر تقویت کرد.
این ساختار ها حاوی مواد معدنی بودن که در اثر فروپاشی و تخریب ملانین به وجود میان.
بعدا دانشمندا 20 تا پر از یک فسیل رو انتخاب کردن و فهمیدن که ملانوزوم های هر 20 پر شبیه هم هستن.
بنابراین کاملا مطمئن شدن که این دایناسور تک رنگ بوده.
اونا ملانوزوم های این میکرورپتو رو با ملانوزوم های پرنده های امروزی مقایسه کردن و فهمیدن که با وجود اینکه دقیقا یکسان نیستن اما خیلی شبیه هم هستن و به پرهای آبی آسمونی رنگین کمونی بال اردک شباهت دارن.
و با آزمایش دقیق اندازه و چینش ملانوزوم های میکرورپتور، فهمیدن که رنگ پرهاش سیاه رنگین کمونیه.
حالا که ما میتونیم رنگ پرهای فسیل شده رو تعیین کنیم، دیرین شناسا در جستجوی فسیل های بیشتری هستن که ملانوزومشون سالم باقی مونده باشه.
اونا فهمیدن که خیلی از دایناسورا، از جمله ولاسی رپتور، احتمالا پر داشتن
این یعنی خیلی از فیلما از نظر زیست شناسی درست نیستن.
یک دایناسور گوشتخوار پرنده با حدود نیم متر طول و چهار بال، ماهی میخورد و حدود 120 میلیون سال پیش زندگی میکرد. بیشتر چیزایی که ما ازش میدونیم از فسیلهایی مثل این به دست اومده.
به نظرتون رنگهایی که ما اینجا میبینیم خیالی و هنریه؟
باید بگم که جواب منفیه
ما میدونیم که این رنگ سیاه براق واقعیه، چون دیرین شناسا به دقت تمامی سرنخ ها رو در این مورد توی فسیل ها بررسی کردن.
اما فهم درست شواهد نیازمند آزمایش های دقیق روی فسیل ها و درک فیزیک نور و رنگ هاست.
اول از همه، این چیزییه که ما واقعا تو فسیل می بینیم:
نقش های استخوان ها و پر بال که مواد معدنی تشکیل دهندشون روی فسیل وجود داره.
و با در نظر گرفتن اون نقش ها ما میتونیم تعیین کنیم که پرهای میکرورپتور هم مثل دایناسورهای جدیدتر، شبیه پرهای پرنده هاست.
اما چه عاملی باعث تنوع رنگ پرهاست؟
بیشتر پرها تنها یک یا دو نوع رنگدونه دارن
عامل رنگ قرمز روشن "کاردینال"، کاروتنوئیده یعنی همون رنگدونهای که باعث میشه هویج نارنجی باشه.
در حالی که عامل رنگ سیاه صورتش ملانینه، رنگدونه ای که عامل رنگ پوست و موی ماست.
اما تو پر پرنده ها ملانین فقط به عنوان یه رنگ ساده نیست بلکه ساختارهای نانومتری ایجاد میکنه که بهشون ملانوزوم گفته میشه که میتونن در تمام رنگ های رنگین کمون بدرخشن.
برای اینکه بفهمیم این اتفاق چجوری میوفته، یادآوری جند نکته در مورد نور مفیده.
اساسا نور متشکل از امواج الکترومغناطیسی کوچیکیه که در فضا حرکت میکنن.
به بالاترین نقطه این موجها، قله و به فاصله بین دو قله طول موج گفته میشه.
فاصله دو قله در نور قرمز هفتصد میلیاردم یک متره(700 نانومتر). طول موج نور بنفش از این هم کوتاهتره یعنی چهارصد میلیاردم یک متر یا 400 نانومتر.
وقتی نور به به سطح کوچیکی از ملانوزوم های توخالی پرنده ها میخوره، بعضی پرتو ها بازتاب داده میشن و بعضیا جذبش میشن.
قسمتی از پرتوهای جذب شده دوباره به سطح باز تابیده میشن
دو موج نور منعکس شده با هم تداخل پیدا میکنن و معمولا همدیگه رو خنثی میکنن اما وقتی فاصله بین دو نور منعکس شده یکی باشه اونها همدیگه رو تقویت میکنن.
نور سبز طول موجی نزدیک 500 نانومتر داره بنابراین ملانوزومی که 500 نانومتر قطر داره، نور سبز رو بازتاب میدن
ملانوزوم های کوچیک تر نور بنفش و ملانوزوم های بزرگتر نور قرمز رو باز میتابونن
البته موضوع خیلی پیچیده تر از این حرفاست
ملانوزوم هایی که در کنار هم در سلول قرار دارن و عوامل دیگه مثل نوع چینش ملانوزوم ها در سلول هم در این قضیه اهمیت دارن.
برگردیم به فسیل مایکرورپتور.
وقتی دانشمندان نقوش پرهای این فسیل رو با میکروسکوپ های قوی آزمایش میکردن، ساختارهایی نانومتری مثل ملانوزوم ها کشف کردن.
آنالیزهای پرتو x این ملانوزوم ها هم، این فرضیه رو بیشتر تقویت کرد.
این ساختار ها حاوی مواد معدنی بودن که در اثر فروپاشی و تخریب ملانین به وجود میان.
بعدا دانشمندا 20 تا پر از یک فسیل رو انتخاب کردن و فهمیدن که ملانوزوم های هر 20 پر شبیه هم هستن.
بنابراین کاملا مطمئن شدن که این دایناسور تک رنگ بوده.
اونا ملانوزوم های این میکرورپتو رو با ملانوزوم های پرنده های امروزی مقایسه کردن و فهمیدن که با وجود اینکه دقیقا یکسان نیستن اما خیلی شبیه هم هستن و به پرهای آبی آسمونی رنگین کمونی بال اردک شباهت دارن.
و با آزمایش دقیق اندازه و چینش ملانوزوم های میکرورپتور، فهمیدن که رنگ پرهاش سیاه رنگین کمونیه.
حالا که ما میتونیم رنگ پرهای فسیل شده رو تعیین کنیم، دیرین شناسا در جستجوی فسیل های بیشتری هستن که ملانوزومشون سالم باقی مونده باشه.
اونا فهمیدن که خیلی از دایناسورا، از جمله ولاسی رپتور، احتمالا پر داشتن
این یعنی خیلی از فیلما از نظر زیست شناسی درست نیستن.
تهيهکننده
Ted Ed
تد سکویی برای انتشار ایدههایی است که ارزش انتشار دارند. تد کار خود را در سال 1984 به عنوان کنفرانسی که فصل مشترک تکنولوژی، سرگرمی و طراحی بود آغاز کرد.
مترجم
هومن مسیحا
گوینده
فائزه مجاهدطلب
رشتهی بازیگری-کارگردانی رو در دانشگاه هنر تهران خوندم. بازیگری رو دوست دارم و دلم میخواد که هر روز از زندگیم پر از تجربههای جدید باشه.
تدوينگر
مصی یگانه
زندگیم با هنر معنی پیدا میکنه. مدت 16 سال کار گرافیک کردم و سرپرست بخش گرافیک شرکت اوه و باران هنر بودم، عاشق شیرینی پزی و تزیین کیکم و به صورت حرفه ای این کار رو انجام میدم.