چه عواملی باعث رضایت شغلی میشوند؟
job-satisfaction
وبسایت معتبر Harvard Business Review بهتازگی مقالهای را منتشر کرده درباره رضایت شغلی و نقش سن افراد در این مسئله. . این مطلب را ترجمه کردهایم تا شما هم نظر و تجربه خود را درباره رضایت شغلی با ما درمیان بگذارید.
4.59
میلاد شکیب
6158
چه عواملی باعث رضایت شغلی میشوند؟
Vidoal
وبسایت معتبر Harvard Business Review بهتازگی مقالهای را منتشر کرده درباره رضایت شغلی و نقش سن افراد در این مسئله. حالا که در دوران تعطیلات عید نوروز به سر میبریم بد نیست دوباره به شغل خود و میزان رضایتمان از آن فکر کنیم. این مطلب را ترجمه کردهایم تا شما هم نظر و تجربه خود را درباره رضایت شغلی با ما درمیان بگذارید.
ما در بزرگسالی اکثر زمان خود را مشغول کار کردن هستیم. نیمی از آمریکاییها همچنان در اواسط دهه هفتم زندگی خود مشغول کار کردناند و طبق نتایج پژوهش Gallup در سال ۲۰۱۵، کارمندان تماموقت آمریکایی به طور متوسط ۴۷ ساعت در هفته کار میکنند. این در حالی است که در کشور ما کارمندان تماموقت هفتهای ۴۴ ساعت کار میکنند که احتمالا با اضافه کار متوسط زمانی که ایرانیها سر کار هستند رقمی نزدیک به آمریکاییها است. علاوه بر این، بسیاری از انسانها در این دوران مدرن کار میکنند تا در کنار تامین مخارج خود به رشد و دستاوردهای شخصی نیز برسند.
با رشد روزافزون افرادی که از شغل خود توقع دارند علاوه بر تامین مخارج آنها، نیازهای انسانیشان را مانند آموزش، در جمع بودن و رسیدن به اهداف شخصی نیز تامین کند، مسئله رضایت از کار موضوعی قابل بحث و پراهمیت میشود. میخواهیم در این مطلب در مورد این موضوع صحبت کنیم که چه چیزهایی باعث میشوند انسانها در محل کار خود افراد شادی باشند. درآمد زیاد؟ رئیس خوب؟ مسیر شغلی واضح؟ فرصتهای آموزش؟ کار کردن در سازمانی که اهداف مشخصی دارد؟ این پرسشها برخی از نکاتی است که مدیران منابع انسانی و مدیران دیگر به آن فکر میکنند و همچنین پرسشهایی است که انسانها از خود هنگام انتخاب بین شغلهای مختلف میپرسند: آیا باید در کمپانی الف با درآمد بیشتر و رفت و آمد سختتر کار کنم یا کمپانی ب با جایگاه شغلی بهتر و درآمد کمتر؟
با این حال، وقتی از افراد خیلی صریح این پرسش را میپرسید یا از آنها میخواهید اولویتهای خود را فهرست کنند، معمولا تصویر روشنی از آنچه انسانها برایشان در سر کار ارزش دارد به دست نمیآید. انسانها معمولا درک ضعیفی از آنچه آنها را خوشحال میکند و نحوه به کار بردن آنها در محل کار دارند.
برای اینکه بفهمیم چه نکانی برای کارمندان مهم است، دادههای برآمده از اپلیکیشن خود با نام Happify را بررسی و ارزیابی کردیم. کاربران در این سیستم درگیر فعالیتهای رفتاری مختلفی مانند تمرین قدردانی و سپاسگزاری میشدند که از آنها خواسته میشد در مورد موضوعاتی که برایشان مهم است و ارزشهای زندگی خود بنویسند. چنین تمرینهایی به صورت تجربی به افراد کمک میکرد تا با تشخیص موضوعات مهم در زندگیشان و مسائلی که برای آنها اهمیت دارد تندرستی و سلامت بیشتری داشته باشند. تیم علمی ما این دادههای بدون اسم را برای فهمیدن معیارهای مبهم رضایت و شادی در کار و از کار تحلیل و بررسی کرد.
در گام اول، ما ۲۰۰ موضوع مختلف را از تمام متنهایی که کاربران اپلیکیشن Happify نوشته بودند استخراج کردیم. در این بررسی از کاربران این اپلیکیشن پرسیده شده بود: «سه اتفاق خوب و شادیبخشی را که طی امروز یا روز گذشته برایتان روی داده بنویسید». براساس نوع پرسشی که مطرح شده بود، انتظار داشتیم چیزهایی که برای مردم در طول زندگی روزمره ارزشمند و مهم است نمایان شود. از این ۲۰۰ موضوعی که استخراج شده بود ما ۱۴ موضوع را که بیش از همه استفاده شده بود و به مسئله کار و محیط آن ارتباط داشت شناسایی کردیم. مهمترین تمهایی که در دل این موضوعات وجود داشتند عبارت بودند از: رضایت کلی از شغل، رفتوآمد به محل کار، زمان استراحت بین کار، تعامل مثبت و خوب با همکاران، مرخصی، دستیابی به بالاترین کیفیت کاری، مزایا و پاداش و مصاحبه و رسیدن به یک شغل جدید.
ما متوجه شدیم رضایت عمومی از شغل تابع یک منحنی Uشکل است که در در دوران جوانی در بیشترین حد است، در دهه چهل و پنجاه زندگی افت میکند و در دوران نزدیک به بازنشستگی دوباره اوج میگیرد. این منحنی Uشکل قابل انتظار بود و پژوهشهای قبلی نیز آن را تایید میکنند. وقتی ما روی گروههای سنی مختلف تمرکز کردیم متوجه شدیم که در مراحل مختلف شغلی یک فرد موضوعات مختلفی برای او اهمیت پیدا میکند.
این آنالیز دقیق نشان داد که حدود سنین ۲۵ تا ۳۴سالگی افراد اهمیت و رضایت زیادی برای موضوعاتی نظیر داشتن یک شغل جدید، ارتباطات مثبت کاری و مسائل بیرونی مربوط به کار مثل رفتوآمد راحت، زمانهای استراحت و مرخصیها قائلاند. در مورد سنین بین ۳۵ تا ۴۴ سال ما متوجه کاهش رضایت و اهمیت در حوزههای متعددی شدیم بهویژه در تعادل میان زندگی و کار، مرخصیها و درآمد. به نظر میرسد در این دوره سنی افراد بار سنگینی از مسئولیتها و هزینههای زندگی را به دوش میکشند و به همین دلیل خیلی احساس رضایت نمیکنند. الگوی دیگری در اواخر دهه ۵۰ زندگی به وجود میآید و در آن فرد بیشترین رضایت را از موضوعاتی دارد که به مزایا و مسائل مالی مرتبط است. ما به این نتیجه رسیدیم که در این سن افراد بیشتر به مسائل مالی برای دوران بازنشستگی خود اهمیت میدهند و کمتر به فکر فرصتهای جدید، عملکرد کاری یا مرخصیها هستند.
اگر بخواهیم نگاهی کلی به این موضوع داشته باشیم باید بگوییم به نظر میرسد افراد در دوران آغازین کار خود بیشتر از شغلهایی رضایت دارند که در ادامه راه برای آنها مزایای زیادی به همراه دارد. در این حالت شغل فعلی ایدهآل نیست چراکه فرد تلاش میکند تا با کار زیاد زمان کافی برای فعالیتهای بیرون از خانه را فراهم کند. در دوران میانسالی همه چیز به طور کلی سختتر میشود؛ تعادل میان کار و زندگی سختتر میشود و فرد برای تامین هزینههای زندگی باید سخت کار کند. اما با بالا رفتن سن، فرد بیشتر از شغل فعلی خود رضایت پیدا میکند و منابع بیشتری برای رسیدن به آرمانهای شخصی خود در اختیار دارد.
به طور کلی باید عنوان کرد که رضایت از کار تحت تاثیر عواملی نظیر مزایا، دریافتی، ارتباطات و مدت زمان رفتوآمد است. اما همه این عوامل را صرف نظر از شرایطی که فرد در آن قرار دارد میتوان به دو موضوع تفکیک کرد: ۱) داشتن یک زندگی بیرون از فضای کار، و ۲) داشتن پول کافی برای زندگی بیرون از فضای کار. اگر شما شغلی دارید که هر دوی این اهداف را محقق میکند از آنچه فکر میکنید انسان شادتری هستید.
ما در بزرگسالی اکثر زمان خود را مشغول کار کردن هستیم. نیمی از آمریکاییها همچنان در اواسط دهه هفتم زندگی خود مشغول کار کردناند و طبق نتایج پژوهش Gallup در سال ۲۰۱۵، کارمندان تماموقت آمریکایی به طور متوسط ۴۷ ساعت در هفته کار میکنند. این در حالی است که در کشور ما کارمندان تماموقت هفتهای ۴۴ ساعت کار میکنند که احتمالا با اضافه کار متوسط زمانی که ایرانیها سر کار هستند رقمی نزدیک به آمریکاییها است. علاوه بر این، بسیاری از انسانها در این دوران مدرن کار میکنند تا در کنار تامین مخارج خود به رشد و دستاوردهای شخصی نیز برسند.
با رشد روزافزون افرادی که از شغل خود توقع دارند علاوه بر تامین مخارج آنها، نیازهای انسانیشان را مانند آموزش، در جمع بودن و رسیدن به اهداف شخصی نیز تامین کند، مسئله رضایت از کار موضوعی قابل بحث و پراهمیت میشود. میخواهیم در این مطلب در مورد این موضوع صحبت کنیم که چه چیزهایی باعث میشوند انسانها در محل کار خود افراد شادی باشند. درآمد زیاد؟ رئیس خوب؟ مسیر شغلی واضح؟ فرصتهای آموزش؟ کار کردن در سازمانی که اهداف مشخصی دارد؟ این پرسشها برخی از نکاتی است که مدیران منابع انسانی و مدیران دیگر به آن فکر میکنند و همچنین پرسشهایی است که انسانها از خود هنگام انتخاب بین شغلهای مختلف میپرسند: آیا باید در کمپانی الف با درآمد بیشتر و رفت و آمد سختتر کار کنم یا کمپانی ب با جایگاه شغلی بهتر و درآمد کمتر؟
با این حال، وقتی از افراد خیلی صریح این پرسش را میپرسید یا از آنها میخواهید اولویتهای خود را فهرست کنند، معمولا تصویر روشنی از آنچه انسانها برایشان در سر کار ارزش دارد به دست نمیآید. انسانها معمولا درک ضعیفی از آنچه آنها را خوشحال میکند و نحوه به کار بردن آنها در محل کار دارند.
برای اینکه بفهمیم چه نکانی برای کارمندان مهم است، دادههای برآمده از اپلیکیشن خود با نام Happify را بررسی و ارزیابی کردیم. کاربران در این سیستم درگیر فعالیتهای رفتاری مختلفی مانند تمرین قدردانی و سپاسگزاری میشدند که از آنها خواسته میشد در مورد موضوعاتی که برایشان مهم است و ارزشهای زندگی خود بنویسند. چنین تمرینهایی به صورت تجربی به افراد کمک میکرد تا با تشخیص موضوعات مهم در زندگیشان و مسائلی که برای آنها اهمیت دارد تندرستی و سلامت بیشتری داشته باشند. تیم علمی ما این دادههای بدون اسم را برای فهمیدن معیارهای مبهم رضایت و شادی در کار و از کار تحلیل و بررسی کرد.
در گام اول، ما ۲۰۰ موضوع مختلف را از تمام متنهایی که کاربران اپلیکیشن Happify نوشته بودند استخراج کردیم. در این بررسی از کاربران این اپلیکیشن پرسیده شده بود: «سه اتفاق خوب و شادیبخشی را که طی امروز یا روز گذشته برایتان روی داده بنویسید». براساس نوع پرسشی که مطرح شده بود، انتظار داشتیم چیزهایی که برای مردم در طول زندگی روزمره ارزشمند و مهم است نمایان شود. از این ۲۰۰ موضوعی که استخراج شده بود ما ۱۴ موضوع را که بیش از همه استفاده شده بود و به مسئله کار و محیط آن ارتباط داشت شناسایی کردیم. مهمترین تمهایی که در دل این موضوعات وجود داشتند عبارت بودند از: رضایت کلی از شغل، رفتوآمد به محل کار، زمان استراحت بین کار، تعامل مثبت و خوب با همکاران، مرخصی، دستیابی به بالاترین کیفیت کاری، مزایا و پاداش و مصاحبه و رسیدن به یک شغل جدید.
ما متوجه شدیم رضایت عمومی از شغل تابع یک منحنی Uشکل است که در در دوران جوانی در بیشترین حد است، در دهه چهل و پنجاه زندگی افت میکند و در دوران نزدیک به بازنشستگی دوباره اوج میگیرد. این منحنی Uشکل قابل انتظار بود و پژوهشهای قبلی نیز آن را تایید میکنند. وقتی ما روی گروههای سنی مختلف تمرکز کردیم متوجه شدیم که در مراحل مختلف شغلی یک فرد موضوعات مختلفی برای او اهمیت پیدا میکند.
این آنالیز دقیق نشان داد که حدود سنین ۲۵ تا ۳۴سالگی افراد اهمیت و رضایت زیادی برای موضوعاتی نظیر داشتن یک شغل جدید، ارتباطات مثبت کاری و مسائل بیرونی مربوط به کار مثل رفتوآمد راحت، زمانهای استراحت و مرخصیها قائلاند. در مورد سنین بین ۳۵ تا ۴۴ سال ما متوجه کاهش رضایت و اهمیت در حوزههای متعددی شدیم بهویژه در تعادل میان زندگی و کار، مرخصیها و درآمد. به نظر میرسد در این دوره سنی افراد بار سنگینی از مسئولیتها و هزینههای زندگی را به دوش میکشند و به همین دلیل خیلی احساس رضایت نمیکنند. الگوی دیگری در اواخر دهه ۵۰ زندگی به وجود میآید و در آن فرد بیشترین رضایت را از موضوعاتی دارد که به مزایا و مسائل مالی مرتبط است. ما به این نتیجه رسیدیم که در این سن افراد بیشتر به مسائل مالی برای دوران بازنشستگی خود اهمیت میدهند و کمتر به فکر فرصتهای جدید، عملکرد کاری یا مرخصیها هستند.
اگر بخواهیم نگاهی کلی به این موضوع داشته باشیم باید بگوییم به نظر میرسد افراد در دوران آغازین کار خود بیشتر از شغلهایی رضایت دارند که در ادامه راه برای آنها مزایای زیادی به همراه دارد. در این حالت شغل فعلی ایدهآل نیست چراکه فرد تلاش میکند تا با کار زیاد زمان کافی برای فعالیتهای بیرون از خانه را فراهم کند. در دوران میانسالی همه چیز به طور کلی سختتر میشود؛ تعادل میان کار و زندگی سختتر میشود و فرد برای تامین هزینههای زندگی باید سخت کار کند. اما با بالا رفتن سن، فرد بیشتر از شغل فعلی خود رضایت پیدا میکند و منابع بیشتری برای رسیدن به آرمانهای شخصی خود در اختیار دارد.
به طور کلی باید عنوان کرد که رضایت از کار تحت تاثیر عواملی نظیر مزایا، دریافتی، ارتباطات و مدت زمان رفتوآمد است. اما همه این عوامل را صرف نظر از شرایطی که فرد در آن قرار دارد میتوان به دو موضوع تفکیک کرد: ۱) داشتن یک زندگی بیرون از فضای کار، و ۲) داشتن پول کافی برای زندگی بیرون از فضای کار. اگر شما شغلی دارید که هر دوی این اهداف را محقق میکند از آنچه فکر میکنید انسان شادتری هستید.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
1
فاطمه پیری
جمعه، 01 اردیبهشت 1396
تو کشور ما کمتر کسی از شغلش راضیه و خیلی وقتا افراد نالایق بهترین و کم زحمت ترین و حتی با افتخارترین شغل ها رو دارند
1
hamid hashemzadeh
یکشنبه، 20 فروردین 1396
زمانی رضایت شغلی به وجود می آید که انسان شغلی را انتخاب کند که از ا آن لذت می برد
1
نگار شرف الدین
پنج شنبه، 17 فروردین 1396
در دنیای امروزی شرایط هر فرد تایین کننده ی شغل اون خواهد بود نه علاقه ی اون شخص.
میزان دستمزد مورد نظر، موافقت خانواده با شغل انتخابی و بسیاری از عوامل دیگر...
در آخر هم فرد خودش رو مشغول انجام کاری می بینه که هیچ علاقه ای به اون نداره و کم کم انگیزه و عملکردش پایین میاد. اگر امکانش بود که هر شخص بدون توجه به نظر اطرافیان فقط علایقش رو دنبال می کرد خیلی خوب می شد.
1
علی جم
سه شنبه، 15 فروردین 1396
متاسفانه مطلب بالا خیلی کم در مورد کشور ما صدق میکنه ، شاید فقط 10 - 20 درصد افراد تو همون فیلدی کار میکنن که درس خوندن و همین می تونه اولین منشا نارضایتی شغلی باشه و از طرفی هم در آمد های پایین می تونه دلیل دیگه ی نارضایتی باشه و مسئله ی مهم دیگه هم به نظر من عدم توازن تو محیط کار یعنی باید بری جایی کار کنی که هیچ کس از لحاظ سطح علمی و فرهنگی و اجتماعی با تو برار نیست و همین آزار دهندست مخصوصا تو ادارات دولتی ایران ( البته این تجربه ی شخصی خودم بود )
1
علی جم
دوشنبه، 14 فروردین 1396
متاسفانه مطلب بالا خیلی کم در مورد کشور ما صدق میکنه ، شاید فقط 10 - 20 درصد افراد تو همون فیلدی کار میکنن که درس خوندن و همین می تونه اولین منشا نارضایتی شغلی باشه و از طرفی هم در آمد های پایین می تونه دلیل دیگه ی نارضایتی باشه و مسئله ی مهم دیگه هم به نظر من عدم توازن تو محیط کار یعنی باید بری جایی کار کنی که هیچ کس از لحاظ سطح علمی و فرهنگی و اجتماعی با تو برار نیست و همین آزار دهندست مخصوصا تو ادارات دولتی ایران ( البته این تجربه ی شخصی خودم بود )
1
احمد بارانی
دوشنبه، 14 فروردین 1396
علاقه به یک شغل باعث افزایش انگیزه بیشتر برای انجام کارهاست
1
نرگس ابارشی
دوشنبه، 14 فروردین 1396
به نظر من علاقه مندی در یک شغل به جز مهارت فردی باعث رضایت شغلی میشه
1
yasaman nouri
شنبه، 12 فروردین 1396
منحنی U برای کشورهایی صدق میکنه که دانشجو بعد از فارق التحصیلی در شاخه ای مرتبط با رشته دانشگاهیش مشغول بکار بشه! متاسفانه در اطراف هممون و یا شاید خودمون یکی از افرادی باشیم که بعد از حداقل 16 سال (دست کم تا مقطع کارشناسی ) درس خوندیم اما الان یا بیکاریم یا در جایی که باید باشیم جایی برای من و شما نیست ! :|
البته این هم نتیجه ترویج تفکر کارمندی به جای کارآفرینی است....
1
باسط محمدی
پنج شنبه، 10 فروردین 1396
تحقیق جالبی انجام گرفته اوایل جوانی انسان مسولیتای کمتری نسبت به سن میانسالگی دارد و در سن میانسالی واقعا خرج و مخارج فرزندان سخت تر میشود. اما در سنین بالاتر انسان تقریبا از زیر بار این ها تقریبا خلاص میشود....
1
محب علی خاوری
پنج شنبه، 10 فروردین 1396
الآن تمام شغل هابیشتر براساس پول و مزایا ی آن هستش ولی کمتر کسی براساس شوق و علاقه شغلش رو انتخاب میکنه به خصوص در کشور خودمون ایران
1
ادریس دانا
دوشنبه، 07 فروردین 1396
کدوم شغل که بخوایم ازش راضی باشیم
1
ایمان قهارپور
یکشنبه، 06 فروردین 1396
در حالی که محیط بیرون سازمان و ماهیت شغل عوامل تعیین کننده در رضایت شغلی هستند؛ صفات و ویژگیهای فرد نیز نقش مهمی در آن دارد. افرادی که به طور کلی دارای نگرش منفی هستند، همیشه از هر چیزی که مربوط به شغل است، شکایت دارند. مهم این نیست که شغل چگونه است، آنها همواره به دنبال بهانهای میگردند تا به گله و شکایت بپردازند. سن، ارشدیت و سابقه، تأثیر قابل ملاحظهای بر رضایت شغلی دارند. کارکنانی که دارای سن بالا و سابقه زیاد در سازمان هستند، انتظار دارند که رضایت بیشتری از شغل خود داشته باشند. همچنین بعضی صفات مشخصه شخصیتی طوری است که باعث افزایش رضایت شغلی میشود. بعلاوه میتوان این طور نتیجه گرفت، افرادی که در سلسله مراتب نیازهای مازلو در سطح بالاتری قرار دارند، رضایت شغلی بیشتری خواهند داشت.
1
سعید آرمیده
یکشنبه، 06 فروردین 1396
سلام.
کاش تحقیق بالا را هم با معیار های موجود در ایران مقایسه می کردید.
مترجم
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.