طالعبینی این هفته PMC را نَبینید!
اگر شما کماکان پای تلویزیون مینشینید و برنامه طالعبینی PMC روی شما تاثیرگذار است، متاسفانه باید به شما بگوییم که تحتتاثیر اثر «بارنوم» یا اثر «فورر» هستید.
دههها، سدهها و شاید هزارهها است، از کولیهای دورهگردی که «فالت بگیرم» ورد زبانشان بوده تا افراد کتوشلواری اتوکشیدهای که در کنفرانسهای «تاثیرات انرژی کائنات بر شما» از تاثیر ستارگان و سیارات بر شخصیت شما میگویند. شبکههای ماهـوارهای هم که در ویدئوهای پرزرقوبرق چند دقیقهای اخباری از آیندهی قریبالوقوع به شما میدهند، دیگر قوز بالا قوز شدهاند. جالب است که همهوهمهی این موارد تلاش بر پیشگویی آینده و سعی بر راهگشایی مشکلات شما را دارند.
با وجود پژوهشها و روشنگریهای متعدد در رد «تاثیر سیارات و کائنات بر شخصیت و خلق و خوی شما»، چرا هنوز عده زیادی به این نوع طالعبینیها و پیشگوییهای پوچ علاقه نشان میدهند؟
اگر شما کماکان پای تلویزیون مینشینید و برنامه طالعبینی پی ام سی (PMC) روی شما تاثیرگذار است؛ یا هنوز پس از شنیدن حرفهای یک کولی دورهگرد پیش خود میگویید «راست میگه که…!»، متاسفانه باید به شما بگوییم که تحتتاثیر اثر «بارنوم»(Barnum effect) یا اثر «فورر»(Forer effect) هستید. اثر بارنوم از نام صاحب یک سیرک به نام پ.ت. بارنوم نامگذاری شده است. شایان ذکر است نمایشهای بارنوم به داشتن «چیزی برای همه» مشهور بودهاند.
در سال ۱۹۴۸ یک پروفسور روانشناسی به نام برترام فورر در یک تست شخصیتشناسی از دانشجویانش خواست تا به سوالاتی پاسخ دهند. جدا از پاسخ دانشجویان، فورر در جواب به تست هرکدام از آنها دقیقا همین 3 جمله را ارائه داد:
- شما تمایل بالایی به انتقاد از شخصیت خودتان دارید.
- شما نیاز بالایی به دریافت توجه و تحسین از دیگران دارید.
- شما تواناییهای بسیار زیادی دارید که تاکنون نتوانستهاید آنها را بهخوبی بهکار گیرید.
چند روز بعد فورر از دانشجویان خواست که به تطابق و برابری این توضیحات و صفات، در مقایسهی با شخصیت خود از ۱ تا ۵ نمره بدهند؛ ۱ کمترین و ۵ بیشترین شباهت. با جمعآوری نمرات و محاسبه میانگین، فورر به عدد «۴.۲۶» رسید که به این معنا بود که اکثریت افراد، متن را برآوردی بهشدت نزدیک به صفات شخصی خودشان میدانستند. نکته جالب این بود که فورر این ۳ جمله را بهصورت تصادفی و از روی قسمت طالعبینی یک مجلهی هفتگی برداشته بود و دقیقا همین سه جمله را به شکل یکسان و برابر به تمامی افراد داده بود!
فورر دلیل باورپذیری اینگونه طالع بینیها را جدا از ماهیت گوینده و خود فال، بیشتر در سادهلوحی افراد فالگیرنده میداند. او میگوید که افراد در طالعبینی و فالهای این چنینی اغلب در جستوجوی آرزوها و امیال فروخورده خود هستند تا خبرهای جدیدِ نشنیده و نادانسته؛ پس درواقع افراد نمیخواهند از آینده چیزی بدانند؛ آنها بیشتر منتظر شنیدن حرفهایی هستند که مرهمی بر سرکوبهای تلخ گذشتهشان باشد. برای نمونه، در آزمایش فورر جمله «شما تواناییهای بسیار زیادی دارید که تاکنون نتوانستهاید آنها را بهخوبی به کار بگیرید» بر همین مورد تاکید دارد. اینکه شما انسان با استعدادی هستید، ولی شرایط سد راه شما بودهاند. وگرنه کار شما درست است!
این نوع نگرش و رویکرد افراد مهر تائیدی بر پدیده روانشناختی «اصل پولیانا»(Pollyanna principle) است. سوگیری ذهن به شنیدن یا دریافت بازخورد مثبت و از طرف دیگر، فرار و نشنیده گرفتن بازخوردهای منفی. بهطور مثال، ما اتفاقات زیبا و خوشایند زندگی خود را خیلی راحت به خاطر میسپاریم و برعکس اتفاقات بد روزمره و ناخوشایندِ کمشدت بهسرعت در اعماق حافظه ما محو میشوند.
در ادامه مطلب شما را با ۱۰ روش آشنا میکنیم که هم در دام اینگونه افراد نیفتید و هم اینکه اگر دنبال کار و بار جدید هستید، از این موارد استفاده کرده و به سرکیسه کردن اطرافیانتان مشغول شوید!
۱. نکته اول برای فالگیری و طالعبینی داشتن «اعتماد بهنفس» بالا است. افرادی که بتوانند در مواردی با اعتماد بهنفس بالا صحبت کنند، حتی اگر پشتوانه علمی-نظری قابلتوجهی در پس ادعاهایشان نباشد، لحن کلام ادعای آنها را موجه جلوه میدهد.
۲. استفاده از پژوهشها، آمار، ارقام، پرسشنامهها و نظرسنجیهای آکادمیک و موجود در بانکهای اطلاعاتی و مجلات. بهوسیله چنین اطلاعاتی بهراحتی میتوان تا حدودی وضعیت اقتصادی-اجتماعی طبقات مختلف اجتماعی را حدس زد و از این اطلاعات برای تاثیر بر گیرنده فال استفاده کرد.
۳. طالعبینهای حرفهای معمولا روانشناسان خوبی هستند. آنها با ادعاهای کوچک و کلی زمان میخرند و در حین مکالمه، مشخصههای خاصی را در بین حرفهایتان و از روی شخصیت و رفتارتان حدس میزنند.
۴. استفاده از گوی کریستالی، کارتهای طالعبینی و حتی گرفتن دستها در کفخوانی، فرصت کافی برای فکر و تحلیل شخصیت فرد مقابل را به فالگیرنده میدهد. بهطور مثال، سرد شدن دستها را شاید بتوان نشانی از عدم آسایش فرد نسبت به ادعای قبلی فالگیرنده دانست.
۵. آماده داشتن جملات و موارد کلی که با هر شخصیت و با هر پیشینهای منطبق باشد و باعث دلگرمی و اعتماد به فالگیرنده شود.
۶. نگاه تیزبینانه؛ بسیاری از صفات اشخاص مختلف را میتوان براساس نوع پوشش، چهره، آرایش، لوازم زینتی و موارد این چنینی دیگر بهدست آورد.
۷. استفاده از تکنیک پهنکردن دام و ارائه ادعاها بهشکل یک سوال. بسیاری از فالگیران با طرح سوالهای جزئی سعی بر حدس و گمانهزنی موارد کلیتر دارند و بدون شک این موارد خالی از اشتباه نیست. اگر شما تا بهحال تجربه فال را داشتهاید، بهطور حتم متوجه شدهاید که در بین ادعاهای موجود معمولا چند موردی هم ادعاهای اشتباه نیز وجود دارد. اما برحسب اصل روانشناختی «سوگیری تائیدی»، ما بیشتر به مواردی که در تائید شخصیت و کاراکترمان هستند، تکیه میکنیم تا موارد اشتباه و منفی.
۸. دراماتیک کردن فال؛ بدونشک در یک جلسه فالگیری، فالگیری که حرفهای باشد، مواردی را از شخصیت شما حدس میزند. چنین افرادی برداشت خود را یکمرتبه برای شما تشریح نکرده و سعی میکنند که در کل روند فالگیری این موارد را بهتدریج به شما بگویند تا اعتمادتان را در تمامی مدت یک مصاحبه در سطح بالایی نگه دارند.
۹. استفاده از دو پهلوگویی؛ یعنی بسیاری از جملات و ادعاها را میتوان بهشکلی ارائه داد تا شنونده بتواند از آن مورد چند معنی مختلف را برداشت کند. این تکنیک یکی از پرکاربردترین روشها در فالگیری، طالعبینی و این دسته از کلاشیها است.
۱۰. قانون آخر و قانون طلایی این است که به افراد همان چیزی را باید گفت که میخواهند بشنوند. آنها برای نکوهش و تحقیر شدن نیامدهاند و بیشتر مواقع جملات حمایتی و دلگرمکننده به مذاق چنین افراد سادهلوحی خوش میآید!
منابع: Psychologytoday | Psych.Fullerton.edu | Apsychoserver.Psych.arizona.edu | Skepdic.com
نويسنده
سامان امینی
سامان هستم و رستگاری خود را در یافتن پرسشهای بیپاسخ دنیای اطرافم مییابم. در پنج سال گذشته تمرکز خود را بر ژورنالیسم علم گذاشته و تصمیم دارم بهترین خبرنگار علم کشورمان شوم.
ویراستار
مرجان باقرنژاد
سال 1383 شروع فعالیت من در حرفه روزنامه نگاری و البته ویراستاری بود. همواره به دنبال ارتباط منطقی درون متنی، ثبات وهماهنگی، فارسی نویسی و همچنین صحت آن هستم.