ویژگیهای شخصیتی فرزندان خانواده براساس ترتیب تولد آنها
Your-Birth-Order-Determines-Your-Personality
در این مطلب با توجه به نظریات آدلر به شما میگوییم که فرزندان مختلف در خانوادهها چه ویژگیهای شخصیتی بارزی دارند.
4.64
میلاد شکیب
26797
ویژگیهای شخصیتی فرزندان خانواده براساس ترتیب تولد آنها
Vidoal
خواهر یا برادر بزرگتر شما معمولا نقش والدین شما را بازی میکند یا تنها فرزند خانواده معمولا فکر میکند کل دنیا برای برطرف کردن نیازهای او خلق شده است. دلیل این موضوع چیست؟ چرا اینکه فرزند چندم خانواده باشیم روی ویژگیهای شخصیتی ما اثر میگذارد؟ این نظریه به دهه ۱۹۲۰ میلادی بازمیگردد زمانی که آلفرد آدلر تئوری تاثیر ترتیب تولد فرزندان بر ویژگیهای شخصیتی آنها را مطرح کرد. ۵ دستهبندی در ترتیب تولد وجود دارد که روی اینکه فرد چه بینشی نسبت به عشق، دوستی و کار دارد تاثیر میگذارد. در این مطلب با توجه به نظریات آدلر به شما میگوییم که فرزندان مختلف در خانوادهها چه ویژگیهای شخصیتی بارزی دارند.
فرزند اول: رهبران
فرزندان اول ویژگیهای یک رهبر قدرتمند را دارند و دوست دارند به دیگران کمک کرده و از آنها مراقبت کنند. وقتی برادر یا خواهر کوچکتر آنها به دنیا میآید، از رفتار والدین نسبت به آنها تقلید کرده و از برادر یا خواهر کوچکتر خود مراقبت میکنند. آنها از برادران یا خواهران خود محافظت میکنند و در نتیجه در آینده پدرها یا مادرهای بسیار خوبی برای فرزندان خود میشوند. آنها عزت نفس بسیار زیادی دارند چراکه آنها اولین کسی بودند که در خانواده از توجه بیدریغ و عشق بیپایان والدین خود بهره بردند. البته وقتی این عشق و توجه بین آنها و فرزندان دیگر تقسیم میشود، ممکن است آدمهای حسودی هم بشوند. فرزندان اول خانواده همچنین ویژگیهایی نظیر محافظهکاری، عصبانیت، جاهطلبی، اضطراب، مسئولیتپذیری و رقابتطلبی دارند.
فرزندان وسط: میانجیها
فرزندان وسط معمولا از آن توجهای که به اولین و آخرین فرزند خانواده میشود بیبهرهاند. فرزندان وسط چون همیشه احساس میکنند باید برای جلب توجه والدین خود بجنگند، به همین دلیل خیلی زود جاهطلبی در زندگی را شروع میکنند و گرچه ممکن است در طول زندگی اهداف بسیار بزرگی برای خود تعیین کنند و گاهی در رسیدن به آنها شکست بخورند، اما در نهایت تبدیل به کارآفرینان موفقی میشوند. علاوه بر این موضوع، این افراد علاقه زیادی به مبارزه با بیعدالتی دارند و دوستیهای قویای در بیرون از خانواده تشکیل میدهند. این افراد معمولا نقش میانجی را در روابط بازی میکنند و به همین دلیل از مواجهه با دیگران دوری میکنند. به دلیل عدم توجه کافی در خانواده، فرزندان وسط در بیشتر اوقات بهسختی راه خود را در زندگی پیدا میکنند و احساس عدم امنیت و شکست دارند. به عبارت دیگر، این چالشها از آنها انسانهای قوی و دلسوزی میسازد.
فرزندان آخر: هنرمندان و سرگرمکنندگان
فرزندان آخر «بچه کوچولو» یا «تهتغاری» خانوادهاند و معمولا بیشترین توجه و عشق ممکن را از والدین و خواهرها یا برادرهای خود میگیرند. این ویژگی باعث میشود آنها به خود ارزش بدهند و نیروی خوبی برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود داشته باشند. چون تمام نگاهها و توجهها روی آنهاست، فرزندان آخر خانواده هنرمندان و سرگرمکنندگان خانواده میشوند. آنها انسانهای اجتماعی و رفیقبازی میشوند و معمولا دوستان نزدیک زیادی دارند. البته محافظت بیش از حد از فرزندان آخر خانواده، باعث میشود آنها در بزرگسالی سختیهای زیادی داشته باشند و در نتیجه ممکن است انسانهای بیمسئولیت، وابسته و خودخواهی شوند.
تکفرزندان
تکفرزندان در خانواده هیچ رقیبی ندارند و تنها کسی که با او رقابت میکنند پدرشان است. به تکفرزندان معمولا توجه بسیار زیادی میشود و این موضوع باعث میشود مادرها تنها فرزند خود را لوس بار بیاورند. تکفرزندان چون از کودکی یاد میگیرند روی پای خود بایستند، در نتیجه انسانهای خودمحور و متکی به خود میشوند. آنها همچنین ویژگیهای اولین و آخرین فرزند خانواده را نیز دارند. تکفرزندان معمولا بسیار اجتماعیاند و چون رفتارهای کمالگرایانهای دارند دیگران آنها را درک نمیکنند.
دوقلوها
در مورد دوقلوها، معمولا یکی از آنها نقش مسلط فرزند اول خانواده را به خود میگیرد. دوقلوها معمولا نسبت به دیگران فرزندان رابطه نزدیکتری با هم دارند. این رابطه نزدیک به آنها اعتماد به نفس میدهد اما ممکن است آنها فقط از بودن در جمع اعتماد به نفس بگیرند. به مرور که بزرگتر میشوند و تشکیل خانواده میدهند، این جدایی باعث آزردگی و رنجش آنها میشود.
اگر به خانواده خود و خانوادههای دیگر اطراف خود نگاهی بیاندازید متوجه درستی این نوع ویژگیهای شخصیتی در خانوادهها میشوید. با این حال، گرچه این تئوری درست است اما در مورد همه انسانها قابل تعمیم نیست چراکه عوامل دیگری نظیر نوع بزرگ شدن، تفاوت سنی بین فرزندان و تعداد فرزندان در این ویژگیها نیز موثر است.
فرزند اول: رهبران
فرزندان اول ویژگیهای یک رهبر قدرتمند را دارند و دوست دارند به دیگران کمک کرده و از آنها مراقبت کنند. وقتی برادر یا خواهر کوچکتر آنها به دنیا میآید، از رفتار والدین نسبت به آنها تقلید کرده و از برادر یا خواهر کوچکتر خود مراقبت میکنند. آنها از برادران یا خواهران خود محافظت میکنند و در نتیجه در آینده پدرها یا مادرهای بسیار خوبی برای فرزندان خود میشوند. آنها عزت نفس بسیار زیادی دارند چراکه آنها اولین کسی بودند که در خانواده از توجه بیدریغ و عشق بیپایان والدین خود بهره بردند. البته وقتی این عشق و توجه بین آنها و فرزندان دیگر تقسیم میشود، ممکن است آدمهای حسودی هم بشوند. فرزندان اول خانواده همچنین ویژگیهایی نظیر محافظهکاری، عصبانیت، جاهطلبی، اضطراب، مسئولیتپذیری و رقابتطلبی دارند.
فرزندان وسط: میانجیها
فرزندان وسط معمولا از آن توجهای که به اولین و آخرین فرزند خانواده میشود بیبهرهاند. فرزندان وسط چون همیشه احساس میکنند باید برای جلب توجه والدین خود بجنگند، به همین دلیل خیلی زود جاهطلبی در زندگی را شروع میکنند و گرچه ممکن است در طول زندگی اهداف بسیار بزرگی برای خود تعیین کنند و گاهی در رسیدن به آنها شکست بخورند، اما در نهایت تبدیل به کارآفرینان موفقی میشوند. علاوه بر این موضوع، این افراد علاقه زیادی به مبارزه با بیعدالتی دارند و دوستیهای قویای در بیرون از خانواده تشکیل میدهند. این افراد معمولا نقش میانجی را در روابط بازی میکنند و به همین دلیل از مواجهه با دیگران دوری میکنند. به دلیل عدم توجه کافی در خانواده، فرزندان وسط در بیشتر اوقات بهسختی راه خود را در زندگی پیدا میکنند و احساس عدم امنیت و شکست دارند. به عبارت دیگر، این چالشها از آنها انسانهای قوی و دلسوزی میسازد.
فرزندان آخر: هنرمندان و سرگرمکنندگان
فرزندان آخر «بچه کوچولو» یا «تهتغاری» خانوادهاند و معمولا بیشترین توجه و عشق ممکن را از والدین و خواهرها یا برادرهای خود میگیرند. این ویژگی باعث میشود آنها به خود ارزش بدهند و نیروی خوبی برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود داشته باشند. چون تمام نگاهها و توجهها روی آنهاست، فرزندان آخر خانواده هنرمندان و سرگرمکنندگان خانواده میشوند. آنها انسانهای اجتماعی و رفیقبازی میشوند و معمولا دوستان نزدیک زیادی دارند. البته محافظت بیش از حد از فرزندان آخر خانواده، باعث میشود آنها در بزرگسالی سختیهای زیادی داشته باشند و در نتیجه ممکن است انسانهای بیمسئولیت، وابسته و خودخواهی شوند.
تکفرزندان
تکفرزندان در خانواده هیچ رقیبی ندارند و تنها کسی که با او رقابت میکنند پدرشان است. به تکفرزندان معمولا توجه بسیار زیادی میشود و این موضوع باعث میشود مادرها تنها فرزند خود را لوس بار بیاورند. تکفرزندان چون از کودکی یاد میگیرند روی پای خود بایستند، در نتیجه انسانهای خودمحور و متکی به خود میشوند. آنها همچنین ویژگیهای اولین و آخرین فرزند خانواده را نیز دارند. تکفرزندان معمولا بسیار اجتماعیاند و چون رفتارهای کمالگرایانهای دارند دیگران آنها را درک نمیکنند.
دوقلوها
در مورد دوقلوها، معمولا یکی از آنها نقش مسلط فرزند اول خانواده را به خود میگیرد. دوقلوها معمولا نسبت به دیگران فرزندان رابطه نزدیکتری با هم دارند. این رابطه نزدیک به آنها اعتماد به نفس میدهد اما ممکن است آنها فقط از بودن در جمع اعتماد به نفس بگیرند. به مرور که بزرگتر میشوند و تشکیل خانواده میدهند، این جدایی باعث آزردگی و رنجش آنها میشود.
اگر به خانواده خود و خانوادههای دیگر اطراف خود نگاهی بیاندازید متوجه درستی این نوع ویژگیهای شخصیتی در خانوادهها میشوید. با این حال، گرچه این تئوری درست است اما در مورد همه انسانها قابل تعمیم نیست چراکه عوامل دیگری نظیر نوع بزرگ شدن، تفاوت سنی بین فرزندان و تعداد فرزندان در این ویژگیها نیز موثر است.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
سمانه
شنبه، 18 اسفند 1397
این کلی نیست. به فرهنگ خانواده ها عقاید احساسات شخصی و معمتر از همه این که خود پدر مادر فرزند چندم بودن و در چه خانواده ای بزرگ شدن بستگی داره.
من فرزند اخرم ولی خ ساکت درون گرا بودم وبیشترین توجه تا الان به خواهر اولم بوده و همیشه ما بخاطر کوچیک بودن حق اعتراض نداشتیم.
0
م امام
جمعه، 17 اسفند 1397
البته به نظر من بیشتر به تعداد بچه و جنسیت هر بچه و خواهر و برادرانش و نوع خانواده بر میگرده و دقیق نمیشه یک حرف زد
0
Mohammad
سه شنبه، 20 آذر 1397
من خودم فرزند اخر هستم و هیچ یک از این خصوصیاتارو ندارم
به نظر من بیشتر به ژن پدر و مادر ربط دارد
1
نرجس قادری
شنبه، 14 بهمن 1396
والا من فرزند اولم رهبر هم نیستم بیشتر شبیه فرزند اخرم
0
مریم شکری کاریزعمر
دوشنبه، 23 اسفند 1395
درسته من فرزند اول هستم البته اصلا حسود نیستم اتفاقا زورگویی های من به خواهر و برادر کوچکتر خودم همیشه در جهت پیشرفت اون ها بوده
0
parviz ahmadi
سه شنبه، 23 آبان 1396
(پاسخ)
سلام منم اول هستم البته بعضی از گفته های بالا در موردم صدق میکنه /یکیش اینکه فرزندان اول همیشه از لحاظ عملکرد تحت فشار والدین بوده و این خود باعث استرس و کاهش عزت نفس در فرزندان اول می شود.
1
بیتا خلج
یکشنبه، 24 اردیبهشت 1396
بسیار جالب بود و هرگز از این زاویه به ترتیب فرزندان و ویژگیهای ونها دقت نکرده بودم . این مقاله بسیار عالی اونها رو توصیف کرده
0
نگار شرف الدین
جمعه، 18 فروردین 1396
جالب بود اما درمورد من اصلا صدق نمی کرد. من بچه ی آخر هستم. فقط 1 دوست نزدیک دارم، اصلا انگیزه ی تلاش برای رسیدن به اهدافم ندارم و اصلا هم شلوغ و سرگرم کننده نیستم... گاهی توجه بیش از حد و کنترل زیاد بچه های آخر باعث از بین رفتن اعتماد به نفس اون ها در تصمیم گیری و انجام کارهاشون به تنهایی میشه. اما در کل مقاله ی خوبی بود
0
هستی علیجانی
جمعه، 27 اسفند 1395
من فرزند وسط هستم اما نمیدونم چرا انقدر به هنر علاقه دارم و کمی هم سلطه جو هستم یعنی از خصوصیات اولیها و آخری ها رو با هم دارم ولی از وسطیها نه 😁
0
محدثه صدقی
یکشنبه، 22 اسفند 1395
البته این مطلب اصلا کامل و جامع نیست
0
منصور نبات زیی
شنبه، 21 اسفند 1395
من فرزند وسطم و پر از ایده های کار افرینانه و بدنبال انها
0
محسن موسوی
پنج شنبه، 19 اسفند 1395
من که خیلی از داداش بزرگم کتک خوردم :)
ولی هنوزم دوسش دارم .
0
مهیار رضا شهرام سیرت
سه شنبه، 17 اسفند 1395
من که خودم یه خواهر دوقلو دارم و بعد از اینکه هر کدوم رفتیم سرخونه خودمون ارتباطمون از فبل هم قویتر شد تا قبل از اون با هم زیاد مشکل داشتیم
0
الهام سادات خاندل
دوشنبه، 16 اسفند 1395
با وجود همه ی تفاوت های فردی آدم ها خیلی هاش صدق میکنه. من که خودم بین اطرافیانم بسیار دیدم!
0
سید محمد حسینی
یکشنبه، 15 اسفند 1395
از منظر دیگر ویژگی شخصیتی و ظاهری فرزند اول برعکس جنسیتش به پدر و خانواده پدری یا مادر و خانواده مادری می رود و فرزند دوم عکس این مورد مثلا اگر فرزند اول خانواده پسر باشد به مادر و خانواده مادری از لحاظ ظاهری و شخصیتی نزدیک تر می شود و فرزند دوم اگر دختر باشد به پدر و خانواده پدری شبیه تر می شوند من اونجوری دیدم و فهمیدم نظر شما چیه!؟ البته در مورد خانواده های 2 فرزندی این قاعده رو یافتم.
0
Mahtab z
سه شنبه، 10 اسفند 1395
فرزندای اول به طبع خود ساخته ترند
0
امین سیدزاده
شنبه، 07 اسفند 1395
من فرزند دومم ولی اصلا هنرمند و سرگرم کننده نیستم!
:(
0
sepehr manafi
شنبه، 07 اسفند 1395
بنظرم فرزند آخر شلوغ تره
0
مرتضی تبریزی
شنبه، 07 اسفند 1395
تا اونجایی که من بررسی کردم اکثرا فرزندان اول باهوش تر هستن .
0
بنیامین عزیزطولی
شنبه، 07 اسفند 1395
من فرزند اخر هستم و بعضی از موارد ذکر شده تقریبا درست بود. اینم بگم که نوع تربیت و مسائل دیگه ای که فرد در طول دوران کودکیش تجربه میکنه هم تاثیر زیادی روی خصوصیات شخصیتیش میذاره.
0
اسامه شمس
جمعه، 06 اسفند 1395
ته تغاریم هههه
0
فرشاد شایسته
چهارشنبه، 04 اسفند 1395
کاملا درسته
آیا نظریه آلفرد آدلر را افراد دیگر کاملتر نکرده اند ؟
عوامل دیگری هم بجز موارد قید شده در انتهای مطلب وجود دارند مثل فرد حاکم در خانواده منظورم پدر یا مادر است و همچنین بزرگ یا کوچک بودن فامیل و نوع تربیت و محل زندگی و ... در شکل گیری شخصیت کودک تاثیر می گذارد
0
amir rostamabadi
چهارشنبه، 04 اسفند 1395
خیلی مفید بود ممنون
مترجم
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.