خودشیفتگی چیست و چه نمودهای بیرونیای دارد؟
what-is-Narcissism
خودشیفتگی یا نارسیسیزم یکی از اختلالهای انسان، بهویژه انسان مدرن، است که در دنیای امروز با فراگیری شبکههای مجازی بیش از پیش خود را نمایان ساخته است. اما خودشیفتگی چیست و چه نمودهای بیرونیای دارد؟ در این مطلب درباره این موضوع صحبت میکنیم.
4.27
میلاد شکیب
7121
خودشیفتگی چیست و چه نمودهای بیرونیای دارد؟
Vidoal
خودشیفتگی یا نارسیسیزم یکی از اختلالهای انسان، بهویژه انسان مدرن، است که در دنیای امروز با فراگیری شبکههای مجازی بیش از پیش خود را نمایان ساخته است. اما خودشیفتگی چیست و چه نمودهای بیرونیای دارد؟ در این مطلب درباره این موضوع صحبت میکنیم.
خودشیفتگی در اساطیر یونان
اکو و نارسیسیوس، از جمله عشاق نامدار در اساطیر یونانی به شمار میآیند. اکو، پری بسیار پُرحرفی بود که هرا، الهه آسمانها و ملکه ایزدان المپ، او را محکوم به خاموشی ابدی کرده بود. اکو فقط اجازه داشت آخرین سیلاب کلماتی را که از دهان فردی دیگر بیرون میآید تکرار کند. اکو وقتی که نارسیسیوس را دید، یک دل نه صد دل، عاشق او شد. اما نارسیسیوس جوان از عشق، چیزی سرش نمیشد و دخترانی را که عاشق او میشدند، از جمله اکو، مسخره میکرد. سرانجام دختران به همین دلیل از خدایان خواستند که نارسیسیوس را تنبیه کنند و خدایان نیز کاری کردند که نارسیسیوس، صورت خویش را در آب چشمهای دید و یک دل نه صد دل، عاشق خود شد. بر اثر همین عشق و از آنجا که امکان وصالی برای او وجود نداشت، نارسیسیوس روزبهروز ضعیفتر و نحیفتر شد تا اینکه سرانجام جان سپرد. درست در همان محلی که نارسیسیوس مرده بود، نخستین گل نرگس (نارسیس) رویید. اما اکو که از عشق نارسیسیوس به شدت ضعیف و ناتوان شده بود، هنگامی که خبر مرگ او را شنید، آنچنان نحیف شد که به یک اکو (انعکاس صدا) تبدیل شد. میکل آنجلو کاراواجو، نقاش سرشناس سبک باروک، نارسیسیوس را هنگامی چهره خود را در آب میبیند به تصویر کشیده است.
خودشیفتگی در دنیای مدرن
در کاربرد روزانه، نارسیسیزم یا خودشیفتگی به معنی حالتی است که فرد به شکلی مغرورانه و متکبرانه مجذوب خود است. با این حال از نظر علم روانشناسی تعریف خودشیفتگی چیست؟ در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) آمده که خودشیفتگی یا نارسیسیزم یک اختلال شخصیتی است که با ۹ ویژگی رفتاری تعریف میشود. خودشیفتگی یک اختلال طیفی است به این معنی که در آدمهای خودشیفته به میزانهای متفاوت روی میدهد. برخی اندکی میزان خودشیفتگی در آن دیده میشود و برخی دیگر به طور کامل خودشیفتهاند. انجمن روانپزشکی آمریکا تخمین زده که حدود ۱/۵ میلیون زن آمریکایی از این اختلال رنج میبرند. در حقیقت، همه ما بهنوعی نشانههای خودشیفتگی را در خود داریم اما واقعیت این است که از ۹ ویژگی مربوط به این اختلال برخی میزان زیادی از آن را دارند و در نتیجه در جامعه و البته روانپزشکی بهعنوان افرادی خودشیفته شناخته میشوند. این ۹ ویژگی به شرح زیر است:
۱-حس اغراقشدهای از مهم بودن دارند. برای مثال دستاوردها و استعدادهای خود را بسیار اغراقآمیز بیان میکنند و توقع دارند بدون بهدست آوردن دستاوردی خاص، بهعنوان فردی برتر و مهم شناخته شوند.
۲-ذهنشان درگیر فانتزیهایی نظیر داشتن موفقیت، قدرت، هوش و زیبایی نامحدود و همچنین عشق کامل است.
۳-معتقدند آنها انسانی «خاص و منحصربهفرد» هستند و فقط افرادی خاص و با موقعیت اجتماعی ویژه آنها را درک میکنند.
۴-به تحسین بیش از اندازه نیاز دارند.
۵-حق به جانب هستند. برای مثال توقع غیرمنطقی دارند تا دیگران با آن رفتاری خاص داشته باشند و دیگران توقعها و نیازهای آنها را برآورده کنند.
۶-رفتاری استثمارگرایانه دارند. برای مثال از دیگرن برای رسیدن به اهداف خود سواستفاده میکنند.
۷-فاقد حس همذاتپنداری هستند. علاقهای به شناسایی یا درک احساسات و نیازهای دیگران ندارند.
۸-معمولا به دیگران حسادت میکنند یا معتقدند دیگران به آنها حسادت میکنند.
۹-رفتارهایی پرافاده و پرتکبر از خود نشان میدهند.
نمود بیرونی خودشیفتگی
با این همه، نمود بیرونی رفتارهای افراد خودشیفته چیست؟ آنها چگونه در جامعه ظاهر میشوند و چگونه میتوان آنها را شناخت؟ در ادامه ۷ کاری را که افراد خودشیفته انجام میدهند به شما معرفی میکنیم.
۱-آنها طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز را میدانند.
خودشیفتهها هیچ اِبایی از اینکه به وکیلان نظام حقوقی را آموزش دهند یا ذهن دکترها را در مورد علم پزشکی روشن کنند ندارند. آنها فکر میکنند درباره هر موضوعی از دیگران بیشتر میدانند و از اینکه این موضوع را آشکارا بیان کنند ترسی ندارند. در واقع، آنها حاضرند درباره هر موضوعی در هر گفتوگویی به شما درس بدهند و بحث کنند. آنها معمولا از هر فرصتی استفاده میکنند تا شیوه تفکر دیگران را زیر سوال ببرند و درباره موضوعات مختلف اظهار مخالفت کنند.
۲-آنها روی اینکه در هر قانونی استثنا باشند پافشاری میکنند.
افراد خودشیفته معتقدند قوانین برای افرادی است که بهقدر کافی برای تصمیمگیری در مورد خود باهوش نیستند و آنها در این مورد استثنا هستند و بنابراین قوانین، قواعد و سیاستها در مورد آنها نیست. آنها معمولا توانایی خوبی در اعمال فشار به دیگرن در دور زدن قوانین به نفع خود دارند و معتقدند نباید قوانین آنجور که در مورد دیگران اعمال میشود در مورد آنها اعمال شود.
۳-آنها تصویری از یک انسان برتر از خود نشان میدهند.
افراد خودشیفته اهمیت زیادی به تصویر بیرونی خود میدهند. آنها سعی میکنند در نگاه دیگران بهعنوان انسانی ثروتمند، محبوب و نخبه شناخته شوند. آنها معمولا انسانهای مادیگرایی هستند و از اینکه اسامی افراد سرشناس را بر زبان بیاورند لذت میبرند چراکه با این کار بهنوعی احساس مهم بودن به آنها دست میدهد.
۴-آنها تاثیر اولیه بسیار خوبی دارند که بهمرور از بین میروند.
افراد خودشیفته در مواجهه با دیگران سعی میکنند تاثیر اولیه بسیار خوبی داشته باشند و در نگاه اول انسانهایی با اعتماد به نفس، مهیج و جذاب به نظر برسند. اما به مرور زمان که چهره خودخواه آنها نمایان میشود افراد از آنها دوری میکنند.
۵-آنها سعی میکنند دیگران را پایینتر از خود نشان دهند.
افراد خودشیفته نه تنها دوست دارند خود را فردی برتر نشان دهند، بلکه تلاش میکنند نشان دهند که دیگران از آنها محبوبیت، هوش و تجربه کمتری دارند. اصلا مهم نیست دیگران چقدر باتجربه یا باسواد هستند، آنچه مهم است این موضوع است که افراد خودشیفته از همه بهترند.
۶-آنها فکر میکنند دیگران عاشق آنها هستند.
افراد خودشیفته معتقدند از همکاران قدیمی تا افرادی که دیگر با آنها ارتباط ندارند به آنها علاقه دارند و به اعتقاد آنها اگر کسی آنها را دوست نداشته باشد حتما انسان حسودی است. با این حال، آنها به نقد بسیار حساساند و در ظاهر سعی میکنند نظرات منفی را در مورد شخصیت و عملکرد خود نادیده بگیرند اما در باطن بهشدت طرف مقابل را مجازات کرده و همواره نظرات منفیای نسبت به شخص انتقادکننده بیان میکنند.
۷-آنها احساسات خود را مهمتر از نیاز دیگران میبینند.
فقدان احساس همذاتپنداری یکی از مهمترین ویژگیهای افراد خودشیفته است. آنها به نیازها و احساسات دیگران هیچ اهمیتی نمیدهند. هر کاری آنها انجام میدهند در جهت خواستهها و نیازهای خود است. برای آنها اصلا اهمیتی ندارد که چه تاثیر منفیای روی دیگران میگذارند. گرچه آنها ذاتا انسانهاییاند که اهمیتی به دیگران نمیدهند و آنها را حمایت نمیکنند، اما گاهی برای ایجاد تصویر بهتر، به صورت دروغین با دیگران همذاتپنداری میکنند. آنها فاقد اراده کافی برای اهمیت دادن به نیازهای دیگراناند و فقط به خود فکر میکنند.
منابع: myths/ willieverbegoodenough/ psychologytoday
خودشیفتگی در اساطیر یونان
اکو و نارسیسیوس، از جمله عشاق نامدار در اساطیر یونانی به شمار میآیند. اکو، پری بسیار پُرحرفی بود که هرا، الهه آسمانها و ملکه ایزدان المپ، او را محکوم به خاموشی ابدی کرده بود. اکو فقط اجازه داشت آخرین سیلاب کلماتی را که از دهان فردی دیگر بیرون میآید تکرار کند. اکو وقتی که نارسیسیوس را دید، یک دل نه صد دل، عاشق او شد. اما نارسیسیوس جوان از عشق، چیزی سرش نمیشد و دخترانی را که عاشق او میشدند، از جمله اکو، مسخره میکرد. سرانجام دختران به همین دلیل از خدایان خواستند که نارسیسیوس را تنبیه کنند و خدایان نیز کاری کردند که نارسیسیوس، صورت خویش را در آب چشمهای دید و یک دل نه صد دل، عاشق خود شد. بر اثر همین عشق و از آنجا که امکان وصالی برای او وجود نداشت، نارسیسیوس روزبهروز ضعیفتر و نحیفتر شد تا اینکه سرانجام جان سپرد. درست در همان محلی که نارسیسیوس مرده بود، نخستین گل نرگس (نارسیس) رویید. اما اکو که از عشق نارسیسیوس به شدت ضعیف و ناتوان شده بود، هنگامی که خبر مرگ او را شنید، آنچنان نحیف شد که به یک اکو (انعکاس صدا) تبدیل شد. میکل آنجلو کاراواجو، نقاش سرشناس سبک باروک، نارسیسیوس را هنگامی چهره خود را در آب میبیند به تصویر کشیده است.
خودشیفتگی در دنیای مدرن
در کاربرد روزانه، نارسیسیزم یا خودشیفتگی به معنی حالتی است که فرد به شکلی مغرورانه و متکبرانه مجذوب خود است. با این حال از نظر علم روانشناسی تعریف خودشیفتگی چیست؟ در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) آمده که خودشیفتگی یا نارسیسیزم یک اختلال شخصیتی است که با ۹ ویژگی رفتاری تعریف میشود. خودشیفتگی یک اختلال طیفی است به این معنی که در آدمهای خودشیفته به میزانهای متفاوت روی میدهد. برخی اندکی میزان خودشیفتگی در آن دیده میشود و برخی دیگر به طور کامل خودشیفتهاند. انجمن روانپزشکی آمریکا تخمین زده که حدود ۱/۵ میلیون زن آمریکایی از این اختلال رنج میبرند. در حقیقت، همه ما بهنوعی نشانههای خودشیفتگی را در خود داریم اما واقعیت این است که از ۹ ویژگی مربوط به این اختلال برخی میزان زیادی از آن را دارند و در نتیجه در جامعه و البته روانپزشکی بهعنوان افرادی خودشیفته شناخته میشوند. این ۹ ویژگی به شرح زیر است:
۱-حس اغراقشدهای از مهم بودن دارند. برای مثال دستاوردها و استعدادهای خود را بسیار اغراقآمیز بیان میکنند و توقع دارند بدون بهدست آوردن دستاوردی خاص، بهعنوان فردی برتر و مهم شناخته شوند.
۲-ذهنشان درگیر فانتزیهایی نظیر داشتن موفقیت، قدرت، هوش و زیبایی نامحدود و همچنین عشق کامل است.
۳-معتقدند آنها انسانی «خاص و منحصربهفرد» هستند و فقط افرادی خاص و با موقعیت اجتماعی ویژه آنها را درک میکنند.
۴-به تحسین بیش از اندازه نیاز دارند.
۵-حق به جانب هستند. برای مثال توقع غیرمنطقی دارند تا دیگران با آن رفتاری خاص داشته باشند و دیگران توقعها و نیازهای آنها را برآورده کنند.
۶-رفتاری استثمارگرایانه دارند. برای مثال از دیگرن برای رسیدن به اهداف خود سواستفاده میکنند.
۷-فاقد حس همذاتپنداری هستند. علاقهای به شناسایی یا درک احساسات و نیازهای دیگران ندارند.
۸-معمولا به دیگران حسادت میکنند یا معتقدند دیگران به آنها حسادت میکنند.
۹-رفتارهایی پرافاده و پرتکبر از خود نشان میدهند.
نمود بیرونی خودشیفتگی
با این همه، نمود بیرونی رفتارهای افراد خودشیفته چیست؟ آنها چگونه در جامعه ظاهر میشوند و چگونه میتوان آنها را شناخت؟ در ادامه ۷ کاری را که افراد خودشیفته انجام میدهند به شما معرفی میکنیم.
۱-آنها طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز را میدانند.
خودشیفتهها هیچ اِبایی از اینکه به وکیلان نظام حقوقی را آموزش دهند یا ذهن دکترها را در مورد علم پزشکی روشن کنند ندارند. آنها فکر میکنند درباره هر موضوعی از دیگران بیشتر میدانند و از اینکه این موضوع را آشکارا بیان کنند ترسی ندارند. در واقع، آنها حاضرند درباره هر موضوعی در هر گفتوگویی به شما درس بدهند و بحث کنند. آنها معمولا از هر فرصتی استفاده میکنند تا شیوه تفکر دیگران را زیر سوال ببرند و درباره موضوعات مختلف اظهار مخالفت کنند.
۲-آنها روی اینکه در هر قانونی استثنا باشند پافشاری میکنند.
افراد خودشیفته معتقدند قوانین برای افرادی است که بهقدر کافی برای تصمیمگیری در مورد خود باهوش نیستند و آنها در این مورد استثنا هستند و بنابراین قوانین، قواعد و سیاستها در مورد آنها نیست. آنها معمولا توانایی خوبی در اعمال فشار به دیگرن در دور زدن قوانین به نفع خود دارند و معتقدند نباید قوانین آنجور که در مورد دیگران اعمال میشود در مورد آنها اعمال شود.
۳-آنها تصویری از یک انسان برتر از خود نشان میدهند.
افراد خودشیفته اهمیت زیادی به تصویر بیرونی خود میدهند. آنها سعی میکنند در نگاه دیگران بهعنوان انسانی ثروتمند، محبوب و نخبه شناخته شوند. آنها معمولا انسانهای مادیگرایی هستند و از اینکه اسامی افراد سرشناس را بر زبان بیاورند لذت میبرند چراکه با این کار بهنوعی احساس مهم بودن به آنها دست میدهد.
۴-آنها تاثیر اولیه بسیار خوبی دارند که بهمرور از بین میروند.
افراد خودشیفته در مواجهه با دیگران سعی میکنند تاثیر اولیه بسیار خوبی داشته باشند و در نگاه اول انسانهایی با اعتماد به نفس، مهیج و جذاب به نظر برسند. اما به مرور زمان که چهره خودخواه آنها نمایان میشود افراد از آنها دوری میکنند.
۵-آنها سعی میکنند دیگران را پایینتر از خود نشان دهند.
افراد خودشیفته نه تنها دوست دارند خود را فردی برتر نشان دهند، بلکه تلاش میکنند نشان دهند که دیگران از آنها محبوبیت، هوش و تجربه کمتری دارند. اصلا مهم نیست دیگران چقدر باتجربه یا باسواد هستند، آنچه مهم است این موضوع است که افراد خودشیفته از همه بهترند.
۶-آنها فکر میکنند دیگران عاشق آنها هستند.
افراد خودشیفته معتقدند از همکاران قدیمی تا افرادی که دیگر با آنها ارتباط ندارند به آنها علاقه دارند و به اعتقاد آنها اگر کسی آنها را دوست نداشته باشد حتما انسان حسودی است. با این حال، آنها به نقد بسیار حساساند و در ظاهر سعی میکنند نظرات منفی را در مورد شخصیت و عملکرد خود نادیده بگیرند اما در باطن بهشدت طرف مقابل را مجازات کرده و همواره نظرات منفیای نسبت به شخص انتقادکننده بیان میکنند.
۷-آنها احساسات خود را مهمتر از نیاز دیگران میبینند.
فقدان احساس همذاتپنداری یکی از مهمترین ویژگیهای افراد خودشیفته است. آنها به نیازها و احساسات دیگران هیچ اهمیتی نمیدهند. هر کاری آنها انجام میدهند در جهت خواستهها و نیازهای خود است. برای آنها اصلا اهمیتی ندارد که چه تاثیر منفیای روی دیگران میگذارند. گرچه آنها ذاتا انسانهاییاند که اهمیتی به دیگران نمیدهند و آنها را حمایت نمیکنند، اما گاهی برای ایجاد تصویر بهتر، به صورت دروغین با دیگران همذاتپنداری میکنند. آنها فاقد اراده کافی برای اهمیت دادن به نیازهای دیگراناند و فقط به خود فکر میکنند.
منابع: myths/ willieverbegoodenough/ psychologytoday
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
طیبه پورخانعلی
چهارشنبه، 20 اردیبهشت 1396
خود شیفتگی عامل اصلی دور شدن از مسیر اصلی زندگی و هدف انسانهاست .
0
مروارید فلاحی
دوشنبه، 18 اردیبهشت 1396
امروزه خودشیفتگی خیلی زیاد شده است.
0
علی
پنج شنبه، 14 اردیبهشت 1396
مقاله آموزشی قشنگ و کاملی بود. ولی متاسفانه راهکاری برای درمان اینگونه افراد ارائه نشد.
در صورت امکان راهکارهای درمانی برای اینگونه افراد را بیان فرمایید.
باتشکر
نويسنده
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.