داد و ستد برده
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
alisina nazari
جمعه، 08 بهمن 1395
امروزه هم برده داری نوین وجود دارد کار کشیدن از کارگران بدون بیمه و بازنشستگی حتی با مزد کم،برده داری جنسی نمونه هایی از آن هست
0
مصطفی کهن
چهارشنبه، 15 دی 1395
برده فروشی یکی از کارهای افتضاح بشر بود د رجهت سود و مناقغ خودش که ناشی از قدرت داشتن و قدرت طلبی بود، چه بسیار برده هایی که زیر زور و ستم سفیدان در کشورهای سفیدپوست کشته شدند
توضیحات
داد و ستد برده آتلانتیک – اطلاعاتی که کتابهای خیلی کمی در اختیار شما میگذارند. آنتونی هزارد
بردهداری، یا خرید و فروش آدمها بعنوان دارایی، با محرومیت از حقوق انسانی، به شکلهای مختلف در سرتاسر جهان رخ داده است. اما یک عرف (رسم معمول) هم از لحاظ مقیاس جهانی و هم به خاطر میراث ماندگارش پابرجا میماند.
دادوستد برده آتلانتیک، که از اواخر سده 15ام تا اواسط سده 19 ادمه داشت و در سه قاره گسترده شده بود، بیش از ده میلیون آفریقایی را به اجبار وارد آمریکا کرد. در نتیجه، نه تنها این بردهها و فرزندانشان، بلکه اقتصاد و تاریخ بخش بزرگی از جهان نیز تحت تاثیر قرار گرفت. قرنهای متمادی ارتباط بین اروپا و آفریقا از طریق دریای مدیترانه بود.
اما تجارت برده آتلانتیک در اواخر 1400 در مستعمرات مهاجرنشین پرتغال در غرب آفریقا و کمی بعد از آن در زیستگاههای اسپانیایی آمریکا آغاز شد. محصولات رشدیافته در مستعمرههای جدید، نیشکر، تنباکو، و پنبه نیازمند کار فراوان بودند و مهاجر یا خدمتکار به اندازه کافی برای زراعت در زمینهای جدید وجود نداشت.
بومیان آمریکا به بردگی گرفته شدند، اما اغلب آنها از بیماریهای جدید جان باختند، در حالی که سایرین بهطور موثری مقاومت میکردند. بنابراین اروپاییان برای مواجهه با انبوه تقاضای کار، آفریقا را انتخاب کردند. بردهداری آفریقایی تا قرنها به صورتهای مختلف وجود داشته است. بعضی از بردهها غلامانی بودند که دوره بردگی محدود و قابلیت خرید برای آزادی داشتند. دیگران بیشتر شبیه بردگان اروپایی بودند.
در بعضی جوامع، برده میتواند عضوی از خانواده ارباب باشد، صاحب زمین شود، یا حتی صاحب جایگاه قدرت گردد. اما وقتی کاپیتانهای سفیدپوست با پیشنهادهای مبادله کالاهای تولیدی، اسلحه، و عرق نیشکر در ازای برده میآمدند، پادشاهان و تجار آفریقایی دلیلی برای تردید نداشتند. آنها به آدمهایی که میفروختند بهعنوان آفریقایی نگاه نمیکردند، بلکه آنها را بهعنوان مجرمین، بدهکارها، و اسرای جنگی از قبایل رقیب میدانستند. با فروش آنها، پادشاهان توانستند قلمروهای پادشاهی خویش را غنی سازند، و آنها را در مقابل دشمنان همسایه تقویت کنند.
پادشاهیهای آفریقایی با بردهداری رونق یافت، اما مواجهه با تقاضای اروپاییها رقابت شدیدی را بوجود آورد. بردگی جانشین سایر مجازاتهای مجرمین شد، و اسیرکردن برده تبدیل به انگیزهای برای جنگ شد. کشورهای همسایه برای دفاع در مقابل حمله ناگهانی بردهها، نیازمند سلاحهای گرم اروپاییها بودند که در ازای برده خریداری میشدند. داد و ستد برده تبدیل به رقابتی برای جنگافزار شده بود و جوامع و اقتصاد قاره را دگرگون میساخت.
ار ارتباط با بردهها، آنها شاهد بیرحمی و وحشیگری غیر قابل تصوری بودند. بعد از قدمرو در امتداد ساحل تا سنگر بردهها، تراشیدن سر برای پیشگیری از شپش، و داغزدن، بردهها در کشتیها برای عزیمت به آمریکا بارگیری میشدند. چیزی در حدود 20 درصد آنها دیگر هرگز خشکی را نمیدیدند. بیشتر کاپیتانهای آن دوره اصطلاحا زورچپانهایی بودند که زیر عرشه کشتی را تا جایی که امکان داشت با آدم پر میکردند. درحالیکه نبود بهداشت باعث شد بردههای زیادی بمیرند، و بقیه به دلیل بیماری یا برای تادیب به دریا انداخته شوند، کاپیتانها با بریدن گوشهای بردهها بعنوان مدرکی برای اثبات خرید منافع خویش را تضمین میکردند. بعضی از اسرا گوشهایشان را در دست خود میگرفتند.
بیشتر آفریقاییهای داخل کشور هرگز سفیدپوستان را ندیده بودند، و فکر میکردند که آنها آدمخوارهایی هستند و آدمها را با خود میبرند و برای بردن بقیه باز میگردند. آنها به دلیل ترس از خوردهشدن، یا صرفا برای اجتناب از رنج بیشتر خودکشی میکردند یا تا حد مرگ به خودشان گرسنگی میدادند. و معتقد بودند که با مرگ، روحشان به خانه باز میگردد. آنهایی که جان سالم به در میبردند، از همه حصایص انسانی محروم میشدند و مانند محموله محض با آنها رفتار میشد. زنان و کودکان بالای عرشه نگهداری میشدند و توسط خدمه کشتی مورد سواستفاده قرار میگرفتند، مردها نیز وادار به اجرای رقص میشدند تا هم ورزش کرده باشند و هم از شورش آنها جلوگیری شود.
امروزه اتفاقی که برای آفریقاییهایی که وارد دنیای جدید شدن افتاد و تاثیر بردگی بر روی فرزندان آنها تقریبا مشخص است، اما چیزی که غالبا در مورد آن بحث نمیشود تاثیر بردهداری آتلانتیک بر روی آینده آفریقاست. این قاره نه تنها میلیونها نفر از جمعیت توانمند خویش را از دست داده، بلکه از آنجایی که بیشتر بردهها مرد بودند، تاثیر جمعیتشناسی طولانیمدت آن حتی بیشتر و عظیممتر نیز بوده است.
زمانی که بالاخره بردهداری در اروپا و آمریکا غیر قانونی اعلام شد، کشورهای آفریقایی که اقتصاد غالب داشتند به سمت فروپاشی رفتند و در معرض غلبه و استعمار قرار گرفتند. رقابت فزونییافته و نفوذ تجهیزات نظامی اروپاییها، جنگاوری و عدم ثباتی را تقویت میکرد که تا امروز نیز ادامه یافته است. تجارت برده آتلانتیک در گسترس ایدئولوژی نژادپرستانه سهم بزرگی داشته است.
بردگی بیشتر آفریقاییها دلیل عمیقتری جز مجازات قانونی و جنگاوری بین قبیلهای نداشته است، ولی اروپاییهایی که بر اساس یک دین جهانی موعظه میکردند، و کسانی که پیشتر بردهداری مسیحیان را غیر قانونی اعلام کرده بودند، نیازمند توجیه برای اقدامی چنین آشکار در مغایرت با عدالت ایدهآلشان بودند. بنابراین ادعا کردند که آفریقاییها به صورت بیولوژیکی درجه دوم و نامرغوب و مقدر برای بردگی بودند، و تلاش زیادی برای توجیه نظریهشان میکردند.
پس، بردهداری در اروپا و آمریکا دارای یک پایه نژادپرستانه بود که باعث میشد دستیابی به جایگاه برابر در جامعه برای بردهها و اولادشان غیر ممکن شود. به همه این روشها، دادو ستد برده آتلانتیک یک بیعدالتی در مقیاس عظیم بوده که تاثیراتش تا مدتهای زیادی بعد از فسخ باقی مانده است.
بردهداری، یا خرید و فروش آدمها بعنوان دارایی، با محرومیت از حقوق انسانی، به شکلهای مختلف در سرتاسر جهان رخ داده است. اما یک عرف (رسم معمول) هم از لحاظ مقیاس جهانی و هم به خاطر میراث ماندگارش پابرجا میماند.
دادوستد برده آتلانتیک، که از اواخر سده 15ام تا اواسط سده 19 ادمه داشت و در سه قاره گسترده شده بود، بیش از ده میلیون آفریقایی را به اجبار وارد آمریکا کرد. در نتیجه، نه تنها این بردهها و فرزندانشان، بلکه اقتصاد و تاریخ بخش بزرگی از جهان نیز تحت تاثیر قرار گرفت. قرنهای متمادی ارتباط بین اروپا و آفریقا از طریق دریای مدیترانه بود.
اما تجارت برده آتلانتیک در اواخر 1400 در مستعمرات مهاجرنشین پرتغال در غرب آفریقا و کمی بعد از آن در زیستگاههای اسپانیایی آمریکا آغاز شد. محصولات رشدیافته در مستعمرههای جدید، نیشکر، تنباکو، و پنبه نیازمند کار فراوان بودند و مهاجر یا خدمتکار به اندازه کافی برای زراعت در زمینهای جدید وجود نداشت.
بومیان آمریکا به بردگی گرفته شدند، اما اغلب آنها از بیماریهای جدید جان باختند، در حالی که سایرین بهطور موثری مقاومت میکردند. بنابراین اروپاییان برای مواجهه با انبوه تقاضای کار، آفریقا را انتخاب کردند. بردهداری آفریقایی تا قرنها به صورتهای مختلف وجود داشته است. بعضی از بردهها غلامانی بودند که دوره بردگی محدود و قابلیت خرید برای آزادی داشتند. دیگران بیشتر شبیه بردگان اروپایی بودند.
در بعضی جوامع، برده میتواند عضوی از خانواده ارباب باشد، صاحب زمین شود، یا حتی صاحب جایگاه قدرت گردد. اما وقتی کاپیتانهای سفیدپوست با پیشنهادهای مبادله کالاهای تولیدی، اسلحه، و عرق نیشکر در ازای برده میآمدند، پادشاهان و تجار آفریقایی دلیلی برای تردید نداشتند. آنها به آدمهایی که میفروختند بهعنوان آفریقایی نگاه نمیکردند، بلکه آنها را بهعنوان مجرمین، بدهکارها، و اسرای جنگی از قبایل رقیب میدانستند. با فروش آنها، پادشاهان توانستند قلمروهای پادشاهی خویش را غنی سازند، و آنها را در مقابل دشمنان همسایه تقویت کنند.
پادشاهیهای آفریقایی با بردهداری رونق یافت، اما مواجهه با تقاضای اروپاییها رقابت شدیدی را بوجود آورد. بردگی جانشین سایر مجازاتهای مجرمین شد، و اسیرکردن برده تبدیل به انگیزهای برای جنگ شد. کشورهای همسایه برای دفاع در مقابل حمله ناگهانی بردهها، نیازمند سلاحهای گرم اروپاییها بودند که در ازای برده خریداری میشدند. داد و ستد برده تبدیل به رقابتی برای جنگافزار شده بود و جوامع و اقتصاد قاره را دگرگون میساخت.
ار ارتباط با بردهها، آنها شاهد بیرحمی و وحشیگری غیر قابل تصوری بودند. بعد از قدمرو در امتداد ساحل تا سنگر بردهها، تراشیدن سر برای پیشگیری از شپش، و داغزدن، بردهها در کشتیها برای عزیمت به آمریکا بارگیری میشدند. چیزی در حدود 20 درصد آنها دیگر هرگز خشکی را نمیدیدند. بیشتر کاپیتانهای آن دوره اصطلاحا زورچپانهایی بودند که زیر عرشه کشتی را تا جایی که امکان داشت با آدم پر میکردند. درحالیکه نبود بهداشت باعث شد بردههای زیادی بمیرند، و بقیه به دلیل بیماری یا برای تادیب به دریا انداخته شوند، کاپیتانها با بریدن گوشهای بردهها بعنوان مدرکی برای اثبات خرید منافع خویش را تضمین میکردند. بعضی از اسرا گوشهایشان را در دست خود میگرفتند.
بیشتر آفریقاییهای داخل کشور هرگز سفیدپوستان را ندیده بودند، و فکر میکردند که آنها آدمخوارهایی هستند و آدمها را با خود میبرند و برای بردن بقیه باز میگردند. آنها به دلیل ترس از خوردهشدن، یا صرفا برای اجتناب از رنج بیشتر خودکشی میکردند یا تا حد مرگ به خودشان گرسنگی میدادند. و معتقد بودند که با مرگ، روحشان به خانه باز میگردد. آنهایی که جان سالم به در میبردند، از همه حصایص انسانی محروم میشدند و مانند محموله محض با آنها رفتار میشد. زنان و کودکان بالای عرشه نگهداری میشدند و توسط خدمه کشتی مورد سواستفاده قرار میگرفتند، مردها نیز وادار به اجرای رقص میشدند تا هم ورزش کرده باشند و هم از شورش آنها جلوگیری شود.
امروزه اتفاقی که برای آفریقاییهایی که وارد دنیای جدید شدن افتاد و تاثیر بردگی بر روی فرزندان آنها تقریبا مشخص است، اما چیزی که غالبا در مورد آن بحث نمیشود تاثیر بردهداری آتلانتیک بر روی آینده آفریقاست. این قاره نه تنها میلیونها نفر از جمعیت توانمند خویش را از دست داده، بلکه از آنجایی که بیشتر بردهها مرد بودند، تاثیر جمعیتشناسی طولانیمدت آن حتی بیشتر و عظیممتر نیز بوده است.
زمانی که بالاخره بردهداری در اروپا و آمریکا غیر قانونی اعلام شد، کشورهای آفریقایی که اقتصاد غالب داشتند به سمت فروپاشی رفتند و در معرض غلبه و استعمار قرار گرفتند. رقابت فزونییافته و نفوذ تجهیزات نظامی اروپاییها، جنگاوری و عدم ثباتی را تقویت میکرد که تا امروز نیز ادامه یافته است. تجارت برده آتلانتیک در گسترس ایدئولوژی نژادپرستانه سهم بزرگی داشته است.
بردگی بیشتر آفریقاییها دلیل عمیقتری جز مجازات قانونی و جنگاوری بین قبیلهای نداشته است، ولی اروپاییهایی که بر اساس یک دین جهانی موعظه میکردند، و کسانی که پیشتر بردهداری مسیحیان را غیر قانونی اعلام کرده بودند، نیازمند توجیه برای اقدامی چنین آشکار در مغایرت با عدالت ایدهآلشان بودند. بنابراین ادعا کردند که آفریقاییها به صورت بیولوژیکی درجه دوم و نامرغوب و مقدر برای بردگی بودند، و تلاش زیادی برای توجیه نظریهشان میکردند.
پس، بردهداری در اروپا و آمریکا دارای یک پایه نژادپرستانه بود که باعث میشد دستیابی به جایگاه برابر در جامعه برای بردهها و اولادشان غیر ممکن شود. به همه این روشها، دادو ستد برده آتلانتیک یک بیعدالتی در مقیاس عظیم بوده که تاثیراتش تا مدتهای زیادی بعد از فسخ باقی مانده است.
تهيهکننده
Ted Ed
تد سکویی برای انتشار ایدههایی است که ارزش انتشار دارند. تد کار خود را در سال 1984 به عنوان کنفرانسی که فصل مشترک تکنولوژی، سرگرمی و طراحی بود آغاز کرد.
مترجم
نازنین آگاه
گوینده
فائزه مجاهدطلب
رشتهی بازیگری-کارگردانی رو در دانشگاه هنر تهران خوندم. بازیگری رو دوست دارم و دلم میخواد که هر روز از زندگیم پر از تجربههای جدید باشه.
تدوينگر
مصی یگانه
زندگیم با هنر معنی پیدا میکنه. مدت 16 سال کار گرافیک کردم و سرپرست بخش گرافیک شرکت اوه و باران هنر بودم، عاشق شیرینی پزی و تزیین کیکم و به صورت حرفه ای این کار رو انجام میدم.