معنای پناهندگی
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
نقی تسلی زاده
سه شنبه، 24 اسفند 1395
عالی بود
0
محبوبه قلی پور
شنبه، 07 اسفند 1395
حس ناراحت کننده ای هست که با تحمل این همه رنج وتحقیر باز خیلی از کشورها کاری آنچنانی برای پناهندگان نمی کنن.
0
سمیرا دهقانی
دوشنبه، 04 بهمن 1395
حالا به غیر از پناهندگی.جدیدا دونالدترامپ هم اظهار کرده مهاجرانی که به امریکا مهاجرت کردن باید از امریکا خارج بشن.
0
ZeighaM
یکشنبه، 24 مرداد 1395
امیدوارم هیچکس مجبور به ترک خونه و کشورش نشه.
0
پوژنگ پروازی
شنبه، 20 آذر 1395
عالی،با سپاس فراوان
توضیحات
امروزه در سراسر جهان حدود ۶۰ میلیون نفر وجود دارند که مجبور به ترک خانههایشان شدهاند تا از جنگ، خشونت یا آزار و اذیت فرار کنند. بیشتر این افراد برای مدت نامعلومی به «آوارگان داخلی» تبدیل شدهاند؛ به این معنی که از خانههایشان فرار کرده، ولی هنوز در کشورشان هستند. تعدادی از آنها نیز از مرزها گذشته و در دیگر کشورها پناهگاهی پیدا کردهاند که به آنها «پناهنده» میگویند. اما درواقع این به چه معنا است؟
هزاران سال است که جهان با پدیده پناهندگی آشنا است، اما تعریف مدرن آن در سال ۱۹۵۱ میلادی در کنوانسیون سازمان ملل در ارتباط با وضعیت پناهندگان و در پاسخ به آزار و اذیت و جابهجایی انبوهی از مردم در اثر جنگ جهانی دوم تدوین شد. طبق آن تعریف، پناهنده به فردی میگویند که خارج از کشور خود است و به دلیل ترس از مورد آزار و اذیت قرار گرفتن نمیتواند به کشور خود بازگردد.
این آزار و اذیت ممکن است مربوط به نژاد، مذهب، ملیت و عضویت در گروهی اجتماعی یا عقاید سیاسی باشد، اما در اغلب موارد معلول جنگ و خشونت است.
امروزه نزدیک بهنیمی از پناهندگان جهان کودکان هستند و باید گفت که برخی از این کودکان را افراد بزرگسال و بالغی همراهی نمیکند؛ وضعیتی که آنها را به صف کودکان کار سوق داده یا مستعد به تجاوز جنسی میکند.
داستان هر پناهندهای متفاوت است. بسیاری از آنها مجبور به سفرهایی پرخطر با نتایجی نامشخص هستند. اما قبل از اینکه در مورد سفر آنها چیزی بدانیم، بگذارید یک چیز را روشن کنیم و آن اینکه سردرگمی بسیار زیادی در مورد تفاوت بین شرایط «مهاجر» و «پناهنده» وجود دارد.
بهطور معمول مهاجر به افرادی اشاره دارد که کشور خود را به دلیل آزار و اذیت ترک نکردهاند؛ مثل کسانی که در جستوجوی فرصتهای اقتصادی بهتر و یا برای رهایی از عواقب خشکسالی در پییافتن شرایط بهتر هستند. مردم بسیاری در سراسر جهان وجود دارند که به دلیل بلایای طبیعی، کمبود مواد غذاییو سایر مشکلات آواره شدهاند، اما درست یا غلط، قوانین بینالمللی تنها کسانی را پناهنده مینامد که از درگیری و خشونت فرار میکنند.
خب، حال چه اتفاقی برای کسی که از کشور خود فرار میکند، میافتد؟
بیشتر سفرهای پناهندگان طولانی و مخاطرهآمیز و دسترسی آنها به سرپناه، آب و غذا محدود است. از آنجایی که خروج این افراد میتواند ناگهانی و غیرمنتظره باشد، ممکن است که تمام داراییهایشان را رها کرده و فرار کنند. افرادی که از درگیریها میگریزند، اغلب مدارک مورد نیاز مانند ویزا را ندارند تا از طریق هوایی و قانونی وارد کشور شوند.
عوامل مالی و سیاسی نیز میتوانند مانع سفر پناهندگان از مجاری قانونی و استاندارد شوند؛ یعنی آنها تنها میتوانند از طریق حمل و نقل زمینی یا دریایی سفر کنند و حتی ممکن است که مجبور شوند برای عبور از مرزها جانشان را به دست قاچاقچیان بسپارند.
در همین حال که برخی از مردم به همراه خانواده در جستوجوی امنیت هستند، تعدادی هم بدون خانواده و عزیزان خود از مرزها عبور میکنند؛ با این امید که بعدها بههم بپیوندند. این جدایی می تواند جبرانناپذیر و بهطور غیرقابلتحملی طولانی باشد.
در حالی که بیش از نیمی از پناهندگان جهان در شهرها هستند، اما گاهی اولین توقفگاه آوارگان جنگی اسکان در اردوگاه پناهندگان است که تحت مدیریت آژانس پناهندگان سازمان ملل یا دولتهای محلی اداره میشود.
اردوگاههای پناهندگان از سازههای موقت ساخته میشوند که محل اسکان موقت آنها هستند تا صحیح و سالم به دیار خود برگردند، به کشور میزبان بروند یا در کشور دیگری اسکان داده شوند.
اما اغلب گزینههای اسکان مجدد و ادغام بلند مدت محدود هستند. خب برای بسیاری از پناهندگان چارهای جز اقامت چندین ساله و حتی گاهی چندین دهه در اردوگاهها باقی نمیماند.
اولین گام قانونی برای افراد آواره در یک کشور جدید، ارائه درخواست پناهندگی است. در این مرحله آنها پناهجو محسوب شده و تا زمان پذیرش درخواست پناهندگی بهعنوان پناهجو شناخته میشوند.
در حالی که کشورها تعریف واحدی از پناهندگی دارند، هر کشور میزبان مسئول است تا تمام درخواستهای پناهندگی را بررسی کند و تصمیم بگیرد که آیا میتواند به متقاضیان وضعیت پناهندگی اعطاء کند یا خیر.
در کشورهای مختلف کشور میزبان در قبال افراد پناهنده وظایف متعددی مانند تضمین حداقل استانداردهای درمان و عدم تبعیض دارد. اساسیترین تعهد آنها نسبت به پناهندگان عدم اجبار به فرستادن آنها به کشوری که در آن زندگی و آزادیشان در معرض تهدید باشد میشود، اما در عمل پناهندگان اغلب قربانی رفتار تبعیضآمیز و ناسازگار هستند. آنها بهطور فزایندهای مجبور به بازسازی زندگی خود در برابر بیگانهستیزی و نژادپرستی بوده و اغلب اجازه ورود به بازار کار را ندارند و بهطور کامل وابسته به کمکهای بشردوستانه هستند. علاوه بر این، بسیاری از کودکان پناهنده به دلیل کمبود بودجه آموزش و پرورش از حق تحصیل محروم بوده و به مدرسه نمیروند.
اگر به پیشینه، خانوادگی خود برگردید، احتمال دارد ببینید که زمانی گذشتگان شما نیز مجبور به ترک خانههایشان شده و یا از جنگ، تبعیض و آزار و اذیت فرار کردهاند. این برای ما خوب است که داستانهای آنها را به یاد بیاوریم؛ درست موقعی که قصه پناهندگان آواره شده اخیر در جستوجوی خانهای جدید را میشنویم.
هزاران سال است که جهان با پدیده پناهندگی آشنا است، اما تعریف مدرن آن در سال ۱۹۵۱ میلادی در کنوانسیون سازمان ملل در ارتباط با وضعیت پناهندگان و در پاسخ به آزار و اذیت و جابهجایی انبوهی از مردم در اثر جنگ جهانی دوم تدوین شد. طبق آن تعریف، پناهنده به فردی میگویند که خارج از کشور خود است و به دلیل ترس از مورد آزار و اذیت قرار گرفتن نمیتواند به کشور خود بازگردد.
این آزار و اذیت ممکن است مربوط به نژاد، مذهب، ملیت و عضویت در گروهی اجتماعی یا عقاید سیاسی باشد، اما در اغلب موارد معلول جنگ و خشونت است.
امروزه نزدیک بهنیمی از پناهندگان جهان کودکان هستند و باید گفت که برخی از این کودکان را افراد بزرگسال و بالغی همراهی نمیکند؛ وضعیتی که آنها را به صف کودکان کار سوق داده یا مستعد به تجاوز جنسی میکند.
داستان هر پناهندهای متفاوت است. بسیاری از آنها مجبور به سفرهایی پرخطر با نتایجی نامشخص هستند. اما قبل از اینکه در مورد سفر آنها چیزی بدانیم، بگذارید یک چیز را روشن کنیم و آن اینکه سردرگمی بسیار زیادی در مورد تفاوت بین شرایط «مهاجر» و «پناهنده» وجود دارد.
بهطور معمول مهاجر به افرادی اشاره دارد که کشور خود را به دلیل آزار و اذیت ترک نکردهاند؛ مثل کسانی که در جستوجوی فرصتهای اقتصادی بهتر و یا برای رهایی از عواقب خشکسالی در پییافتن شرایط بهتر هستند. مردم بسیاری در سراسر جهان وجود دارند که به دلیل بلایای طبیعی، کمبود مواد غذاییو سایر مشکلات آواره شدهاند، اما درست یا غلط، قوانین بینالمللی تنها کسانی را پناهنده مینامد که از درگیری و خشونت فرار میکنند.
خب، حال چه اتفاقی برای کسی که از کشور خود فرار میکند، میافتد؟
بیشتر سفرهای پناهندگان طولانی و مخاطرهآمیز و دسترسی آنها به سرپناه، آب و غذا محدود است. از آنجایی که خروج این افراد میتواند ناگهانی و غیرمنتظره باشد، ممکن است که تمام داراییهایشان را رها کرده و فرار کنند. افرادی که از درگیریها میگریزند، اغلب مدارک مورد نیاز مانند ویزا را ندارند تا از طریق هوایی و قانونی وارد کشور شوند.
عوامل مالی و سیاسی نیز میتوانند مانع سفر پناهندگان از مجاری قانونی و استاندارد شوند؛ یعنی آنها تنها میتوانند از طریق حمل و نقل زمینی یا دریایی سفر کنند و حتی ممکن است که مجبور شوند برای عبور از مرزها جانشان را به دست قاچاقچیان بسپارند.
در همین حال که برخی از مردم به همراه خانواده در جستوجوی امنیت هستند، تعدادی هم بدون خانواده و عزیزان خود از مرزها عبور میکنند؛ با این امید که بعدها بههم بپیوندند. این جدایی می تواند جبرانناپذیر و بهطور غیرقابلتحملی طولانی باشد.
در حالی که بیش از نیمی از پناهندگان جهان در شهرها هستند، اما گاهی اولین توقفگاه آوارگان جنگی اسکان در اردوگاه پناهندگان است که تحت مدیریت آژانس پناهندگان سازمان ملل یا دولتهای محلی اداره میشود.
اردوگاههای پناهندگان از سازههای موقت ساخته میشوند که محل اسکان موقت آنها هستند تا صحیح و سالم به دیار خود برگردند، به کشور میزبان بروند یا در کشور دیگری اسکان داده شوند.
اما اغلب گزینههای اسکان مجدد و ادغام بلند مدت محدود هستند. خب برای بسیاری از پناهندگان چارهای جز اقامت چندین ساله و حتی گاهی چندین دهه در اردوگاهها باقی نمیماند.
اولین گام قانونی برای افراد آواره در یک کشور جدید، ارائه درخواست پناهندگی است. در این مرحله آنها پناهجو محسوب شده و تا زمان پذیرش درخواست پناهندگی بهعنوان پناهجو شناخته میشوند.
در حالی که کشورها تعریف واحدی از پناهندگی دارند، هر کشور میزبان مسئول است تا تمام درخواستهای پناهندگی را بررسی کند و تصمیم بگیرد که آیا میتواند به متقاضیان وضعیت پناهندگی اعطاء کند یا خیر.
در کشورهای مختلف کشور میزبان در قبال افراد پناهنده وظایف متعددی مانند تضمین حداقل استانداردهای درمان و عدم تبعیض دارد. اساسیترین تعهد آنها نسبت به پناهندگان عدم اجبار به فرستادن آنها به کشوری که در آن زندگی و آزادیشان در معرض تهدید باشد میشود، اما در عمل پناهندگان اغلب قربانی رفتار تبعیضآمیز و ناسازگار هستند. آنها بهطور فزایندهای مجبور به بازسازی زندگی خود در برابر بیگانهستیزی و نژادپرستی بوده و اغلب اجازه ورود به بازار کار را ندارند و بهطور کامل وابسته به کمکهای بشردوستانه هستند. علاوه بر این، بسیاری از کودکان پناهنده به دلیل کمبود بودجه آموزش و پرورش از حق تحصیل محروم بوده و به مدرسه نمیروند.
اگر به پیشینه، خانوادگی خود برگردید، احتمال دارد ببینید که زمانی گذشتگان شما نیز مجبور به ترک خانههایشان شده و یا از جنگ، تبعیض و آزار و اذیت فرار کردهاند. این برای ما خوب است که داستانهای آنها را به یاد بیاوریم؛ درست موقعی که قصه پناهندگان آواره شده اخیر در جستوجوی خانهای جدید را میشنویم.
تهيه کننده,مترجم
Ted Ed
تد سکویی برای انتشار ایدههایی است که ارزش انتشار دارند. تد کار خود را در سال 1984 به عنوان کنفرانسی که فصل مشترک تکنولوژی، سرگرمی و طراحی بود آغاز کرد.
گوینده
فائزه مجاهدطلب
رشتهی بازیگری-کارگردانی رو در دانشگاه هنر تهران خوندم. بازیگری رو دوست دارم و دلم میخواد که هر روز از زندگیم پر از تجربههای جدید باشه.