چگونه از یک رابطه خارج شویم؟

وقتی زمان خارج شدن از یک رابطه فرامی‌رسد اکثر مردم این کار و فرایند را به‌خوبی انجام نمی‌دهند. به‌ندرت پیش می‌آید دو طرف یک رابطه همزمان به این نتیجه برسند که زمان تمام کردن رابطه رسیده است. در اکثر موارد، یک طرف می‌خواهد رابطه را ترک کند و طرف دیگر به‌دنبال ادامه رابطه است. فرقی نمی‌کند شما در کدام سمت ماجرا باشید، ترک‌شده یا ترک‌کننده، چالش همیشه یکی است: تمام شدن رابطه در حالی که شان و منزلت هر دو طرف در بیشترین حالت ممکن حفظ شود.

چون درد و رنج جدایی بسیار زیاد است، در این وضعیت احساسات آدم‌ها در بالاترین حد خود قرار دارد. ترکیبی از احساساتی مانند شکست، طرد شدن، عصبانیت، آسیب، ترس، گناه و شرم در سیستم عصبی انسان با چنان شدتی جاری می‌شوند که قدرت تفکر درست را از آدم می‌گیرند. در چنین وضعیتی آن‌قدر در درون دردهای خود فرو می‌رویم و احساس طردشدگی می‌کنیم که ممکن است فکر کنیم شکست خورده‌ایم و کسی ما را دوست ندارد. این رنج آن‌قدر اصیل و شدید است که ممکن است احساس شکست و ناامیدی سراسر وجود ما را فرابگیرد. احساس طردشدگی می‌تواند بر ما مسلط شده و باعث شود با خودمان یا دیگران بدرفتاری کنیم. بنابراین، فردی که احساساتش آسیب دیده ممکن است بخواهد رفتار دیگری را تلافی کند و در این وضعیت مدیریت افکار تلافی‌جویانه سخت و دشوار می‌شود. در این حالت:

کینه‌توزی و انتقام‌جویی اصلا ایده خوبی نیست.
ترور شخصیت اصلا ایده خوبی نیست.
بزن دررویی اصلا ایده خوبی نیست.
به‌صف کردن گناهان و ایرادات دیگران اصلا ایده خوبی نیست.
انداختن همه تقصیرها به دوش دیگری اصلا ایده خوبی نیست.
 

با این حال، احساسات قدرتمندی که ناگزیر در انسان فوران می‌کنند باید از درون خارج شوند. در این حالت بهترین کار بیان کردن احساسات درونی به یکی از افراد قابل اعتماد خانواده، یک دوست صمیمی یا یک مشاور است. البته در گفتن درد و رنج‌های درونی خود به فردی که از او مراقبت کرده‌اید یا همچنان مراقبت می‌کنید زیاده‌روی نکنید. همچنین در این شرایط به‌شدت چالش‌برانگیز سعی کنید با خودتان مهربان و دل‌سوز باشید.

این دستور‌العمل‌ها هم برای افرادی است که ترک شده‌اند و هم افرادی که رابطه را ترک کرده‌اند. فردی که تصمیم به ترک رابطه گرفته ممکن است به‌خاطر ناامید کردن و آسیب زدن به طرف مقابل احساس گناه و تقصیر کند. در این حالت فرد برای توجیه تصمیم خود، بر مبنای یک انرژی درونی قوی شروع می‌کند به فهرست کردن تقصیرها و گناهان طرف مقابل تا به خود ثابت کند تصمیم درستی گرفته است. فهرست کردن معایب، نواقص و تقصیرهای طرف مقابل اصلا روش خوبی برای خروج از شرایط دشوار پس از رابطه نیست.

البته همیشه باید توضیحی در مورد ترک یک رابطه وجود داشته باشد و اصولا خارج شدن از رابطه بدون توجیه کار نادرستی است. اما سوال اینجاست که چگونه می‌شود این کار را در بی‌تنش‌ترین و درست‌ترین شکل ممکن انجام داد؟ ابتدا باید خیلی محتاط عمل کنید و سعی کنید توضیح دقیقی برای دلیل اصلی‌تان برای خروج از رابطه داشته باشید. دلیل جدایی باید به شکلی مسئولانه بدون سرزنش کسی مطرح شود؛ «ما دیگه مناسب هم نیستیم. رابطه دیگه واسه من کار نمی‌کنه». و بعد یک تشکر درست و حسابی به‌خاطر تمام لحظات خوبی که باید هم سپری‌کرده‌اید و روزگاری که همه چیز سر جای خودش بوده است.
 

جدایی لحظات سختی را به‌همراه دارد. اگر رابطه‌ای در دل خود پیوندهای عاشقانه داشته باشد، وقتی یک طرف رابطه از آن خارج می‌شود، برخی چیزها تغییر می‌کنند. نارضایتی و ناراحتی موجود در رابطه ممکن است در وضعیت فعلی که فرد تنهاست به‌صورت دیگری خود را نمایان کند. فرد ممکن است در این شرایط دچار مسائل درونی شود که باید مورد توجه قرار گیرد و به این نتیجه برسد برخلاف تصور خود، نارضایتی‌ای که داشته اصولا به رابطه‌اش مربوط نبوده است. اگر رابطه دارای پیوندهای عاطفی شدیدی بوده باشد، احتمال اینکه چنین احساساتی در فرد بروز کند و یا دو طرف به رابطه بازگردند وجود دارد.

وقتی دو طرف از رابطه خود بچه داشته باشند و با اتهامات زشت از رابطه خارج شوند اتفاقات ناگواری می‌افتد چراکه این دو فرد پس از اتمام رابطه به دلیل اینکه پیوندی به نام فرزند بین آن‌ها وجود دارد باز هم باید با هم ارتباط داشته باشند. آن‌ها باید با احترام و همکاری رابطه را به پایان برسانند و تلاش کنند به‌شکلی مسئولانه با این موضوع رفتار کنند.

وقتی از یک رابطه خارج می‌شوید سعی کنید چیزی از گذشته یا مسائل جاری باقی نگذارید و در واقع یک جدایی پاک داشته باشید. رفتن و برگشتن و داشتن رابطه‌ای که گاهی برقرار است و گاهی نه، بسیار انرژی‌بر و آزاردهنده است. جدایی پاک به شما این امکان را می‌دهد که دوران سخت پس از جدایی را سریع‌تر و با مشکلات کمتر سپری کنید. پس از آن، وقتی سال‌ها و ماه‌ها می‌گذرد و شرایط عادی می‌شود، هر کدام از طرف‌های رابطه به گذشته نگاه می‌کنند و احساس غرور می‌کنند که چگونه توانسته‌اند مسئولانه و بدون تنش از یک رابطه خارج شوند. با داشتن یک نظم و اصول شخصی، به‌جای قضاوت، دنبال مقصر گشتن و سرزنش کردن، می‌توانید از رفتار مسئولانه و بالغانه خود در یک رابطه احساس غرور و افتخار کنید.

گرچه بسیاری از افراد نمی‌توانند به‌خوبی مسئله جدایی را مدیریت کنند، اما دلیلی ندارد شما هم جزو این دسته از افراد بود. شما می‌توانید جزو افرادی باشید که رابطه را با احترام و محبت تمام می‌کند. پذیرفتن مسئولیت در قبال نقش‌و مشکلات‌تان در رابطه به شما این توانایی را می‌دهد که در روابط بعدی خود انتخاب‌های هوشمندانه‌تری داشته باشید.

منبع: psychologytoday