کدام دسته از انسانها زندگی شادتری دارند؟
people-spend-money-experiences-instead-things-much-happier
یکی از اهداف مهم ما در زندگی رسیدن به خوشبختی و شادی مداوم است. اما چگونه میتوان به رضایتی ماندگار و همیشگی در زندگی دست یافت؟
4.63
میلاد شکیب
11222
کدام دسته از انسانها زندگی شادتری دارند؟
Vidoal
یکی از اهداف مهم ما در زندگی رسیدن به خوشبختی و شادی مداوم است. اما چگونه میتوان به رضایتی ماندگار و همیشگی در زندگی دست یافت؟ ما راه آن را پیدا کردهایم؛ با ما همراه شوید تا پاسخ این پرسش را به شما بگوییم.
وقتی موعد واریز فرا میرسد و حساب بانکی شما مقداری پول به خود میبیند، احتمالا آن روز بیش از آنکه انگشتان خود را روی صفحه موبایل در اینستاگرام و تلگرام بکشید، مشغول کشیدن کارت در فروشگاهها و مغازهها هستید. لذت آنیای که از سمت برچسبهای قیمت بالای روی لباسهای تازه، کتونیهای بهروز و جواهرات گرانقیمت به سمت ما میآید، آنقدر رضایتبخش است که میتواند نوعی اعتیاد را در ما ایجاد کند. با این حال، باید به یاد داشته باشیم که سرمایهگذاری روی تجربههای زندگی مهمتر از ولخرجی و خرید آخرین مجموعه طراح مورد علاقه ماست. این جمله واقعا درست است: «پول خوشبختی نمیآورد».
در حقیقت، به نظر میرسد خوشحالترین انسانهای روی زمین یاد گرفتهاند که از اعتیاد به خرید و هزینههای غیرضروری دوری کنند و به جای آن، پولهای خود را صرف سفر، تجربهها و خاطرات تازه کنند و واقعا چنین کارهایی ارزش هزینه کردن دارند. اگر همه ما پولهای خود را روی آیندهمان هزینه کنیم تا کفشهای نو و بهروز، زندگی ما آنقدر زیبا میشود که چنین زیباییای را اصلا نمیتوان با پول خرید. زندگی داستان خاطرات ماست، نه جواهراتی که خریدهایم. لحظهای به این موضوع فکر کنید؛ در دوران پایانی زندگی خود، کدام موضوع را بیشتر به خاطر میآورید: اینکه زمانی که همه آیفون ۵ دستشان بوده شما آیفون ۶ پلاس داشتهاید یا خاطرات طلاییای که همراه با دیگران به آنها شکل دادهاید و از شما انسان امروزی را ساختهاند؟
به گزارش هافینگتون پست (Huffington Post)، نتایج مطالعهای که در نشریه Positive Psychology به چاپ رسیده، نشان میدهد افرادی که پولهای خود را صرف خرید محصولات گرانقیمت میکنند تا خلق تجربیات تازه در زندگی، معمولا به محض خریدن یک کالای جدید، ارزش آن در نگاه آنها تنزل پیدا میکند. پژوهشگران دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو دریافتهاند انسان بهخوبی میداند که زندگی خاطراتی است که توسط خود او ساخته میشود، اما بیش از حد درگیر مد و مصرف شده و در نتیجه دست به خریدهایی میزند که ناگزیر از انجام آنها پشیمان میشود.
شرکتکنندگان حاضر در این پژوهش، پیش از آنکه حتی دست به خرید بزنند، بیان میکردند که تجربههای موجود در زندگی بسیار سودمندتر از خرید آخرین و مهمترین محصولات موجود در فهرست آرزوهای آنهاست. اما شرکتکنندگان به محض خرید محصولی که در آن لحظه قلبا به آن عشق میورزیدند، متوجه میشدند که بهتر بود این پول را خرج یک تجربه تازه در زندگی میکردند؛ تجربهای که شادی و رضایتی ماندگار در آنها ایجاد میکرد. اما چگونه به چنین شادیای در زندگی دست پیدا کنیم:
روی کاری که شما را شاد میکند تمرکز کنید، تا کاری که شما را معروف میکند.
نتایج پژوهشهای محققان دانشگاه کورنل نشان میدهد مردمان نسل هزاره یا نسل وای [متولدین دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی] بسیاری از خریدهای خود را تحت تاثیر باورهای جامعه انجام میدهند و همین موضوع باعث میشود تا محصولاتی مانند ساعتهایی از جنس الماس و زنجیرهای طلایی نه تنها فوقالعاده گرانقیمت باشند بلکه جذاب و بهروز هم به نظر برسند. ما محصول جامعهای هستیم که در آن زندگی میکنیم و هویت ما براساس کالاها و هدایای گرانقیمت و پرزرقوبرقی تعریف میشود که هر روز آنها را رد و بدل میکنیم. آنچه ما را از نیاکانمان متمایز میکند این موضوع است که ما در دنیای شبکههای اجتماعی احاطه شدهایم و هر چه میخریم قرار است عکس آن در شبکههای مجازی برای ارتقای بیشرمانه تصویر ما در این شبکهها به اشتراک گذاشته شود.
دکتر توماس گیلویچ (Thomas Gilovich) استاد روانشناسی در دانشگاه کورنل است و یکی از موضوعات پژوهشهایش ارتباط میان شادی و پول است. او میگوید: «ما خرید میکنیم تا خوشحال شویم و در این امر موفق هم میشویم. اما این شادی زودگذر است. چیزهای جدید در نگاه اول به چشم ما جذاب میآیند اما خیلی زود به آنها عادت میکنیم». گولویچ در اینجا به نکته مهمی اشاره میکند؛ من نمیگویم که ما پس از هفتهها کار سخت حق نداریم یک لباس جدید بخریم، اما بیشتر سرمایهگذاریهای ما باید صرف تجربههای تازه شوند. این تجربههای تازه هستند که خاطراتی را به درازای یک زندگی در ذهن ما ایجاد میکنند، در حالی که شادی خرید یک محصول به اصطلاح «باحال» در چند سال، تازه اگر خوششانس باشیم، از بین میرود.
گولویچ به وبسایت Fast Company گفته: «تجربیات ما نسبت به محصولاتی که میخریم، بخشهای بزرگتری از ما را تشکیل میدهند. شما میتوانید به اشیایی که متعلق به شماست علاقه داشته باشید. شما حتی ممکن است فکر کنید بخشی از هویت شما به این اشیا وابسته است، با این همه، این اشیا در جایی از خارج از شما قرار دارند. در عوض، تجربیات زندگی تبدیل به بخشی از وجود شما میشوند. شخصیت ما برآیندی از تجربیات ماست».
برچسب قیمت را رها و دنیای پیرامونتان را کشف کنید.
طبق گزارش وبسایت Next Web، در آمریکا ۷۹ میلیون نفر از اعضای نسل هزاره زندگی میکنند که این عدد سه میلیون بیشتر از نسل انفجار [baby boomer: کودک نسل انفجار یا بیبیبومر کسی است که در دوره انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم، یعنی در حد فاصل سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۶۴ زاده شده باشد] است که اکنون مسئولیت مشاغل، صنایع مختلف و برنامههای دولتی را به عهده دارند.
اما صنایع اگر میخواهند ما را در تبلیغات خود هدف قرار دهند باید نسل وای را دوباره بررسی و تحلیل کنند، چراکه بسیاری از ما کمکم متوجه شدهایم که چقدر ارزشمند است که پولی را که بهسختی بهدست میآوریم صرف کارهایی مانند سفر، آموزش و فعالیتهای خلاقانه کنیم. محققان بیان میکنند که اگر کمپانیها میخواهند در این نسل در بازار رقابت باقی بمانند و رقابت کنند باید خود را با این تغییر بهوجودآمده در ذهنها تطبیق دهند. در نهایت باید گفت که این کارها، سرمایهگذاریهای بلندمدت در شادی و رضایت شخصی ما در زندگی است.
با سرمایهگذاری پولهایمان در کارهایی که زندگی ما را ارتقا میدهند و ما را سرشار از خاطرات طلایی و ماجراجوییهای فراموشنشدنی میکنند، ما نه تنها صنایع پیرامونمان را تغییر میدهیم، بلکه عناصر مثبت و نور تازهای را که نیاز بشر امروز است، در جهان میتابانیم. هر روز عوامل بیرونی ما را متقاعد میکنند که چیزهایی بخریم که به آنها نیازی نداریم و پول خود را صرف خرید محصولات بیاهمیتی کنیم که در طول چند هفته ارزش خود را از دست میدهند. نسل وای بزرگترین و اثرگذارترین گروه موجود در جامعه است و ما توانایی یگانهای در کنترل سرنوشت کیفهای پول و سرمایههای خود در زندگی داریم.
چرا پول خود را صرف خرید آخرین موبایل موجود در بازار کنیم، در حالی که با همین پول میتوانیم بلیت سفر به جایی را که تاکنون ندیدهایم، بخریم؟ افرادی که همواره اهداف، سرمایهگذاریها و شادیهای آینده خود را در زندگی در سر میپرورانند، نسبت به مصرفکنندگانی که دائما پول خود را صرف محصولات بیاهمیت میکنند، زندگی بسیار شادیتری دارند. زمان آن رسیده که دست از کارتکشیدنهای مداوم برداریم و شروع کنیم به فکر کردن به خاطراتی که میتوانند با کمی ذخیره کردن پول و داشتن برنامه سفر در ذهن و زندگی ما نقش ببندند.
وقتی موعد واریز فرا میرسد و حساب بانکی شما مقداری پول به خود میبیند، احتمالا آن روز بیش از آنکه انگشتان خود را روی صفحه موبایل در اینستاگرام و تلگرام بکشید، مشغول کشیدن کارت در فروشگاهها و مغازهها هستید. لذت آنیای که از سمت برچسبهای قیمت بالای روی لباسهای تازه، کتونیهای بهروز و جواهرات گرانقیمت به سمت ما میآید، آنقدر رضایتبخش است که میتواند نوعی اعتیاد را در ما ایجاد کند. با این حال، باید به یاد داشته باشیم که سرمایهگذاری روی تجربههای زندگی مهمتر از ولخرجی و خرید آخرین مجموعه طراح مورد علاقه ماست. این جمله واقعا درست است: «پول خوشبختی نمیآورد».
در حقیقت، به نظر میرسد خوشحالترین انسانهای روی زمین یاد گرفتهاند که از اعتیاد به خرید و هزینههای غیرضروری دوری کنند و به جای آن، پولهای خود را صرف سفر، تجربهها و خاطرات تازه کنند و واقعا چنین کارهایی ارزش هزینه کردن دارند. اگر همه ما پولهای خود را روی آیندهمان هزینه کنیم تا کفشهای نو و بهروز، زندگی ما آنقدر زیبا میشود که چنین زیباییای را اصلا نمیتوان با پول خرید. زندگی داستان خاطرات ماست، نه جواهراتی که خریدهایم. لحظهای به این موضوع فکر کنید؛ در دوران پایانی زندگی خود، کدام موضوع را بیشتر به خاطر میآورید: اینکه زمانی که همه آیفون ۵ دستشان بوده شما آیفون ۶ پلاس داشتهاید یا خاطرات طلاییای که همراه با دیگران به آنها شکل دادهاید و از شما انسان امروزی را ساختهاند؟
به گزارش هافینگتون پست (Huffington Post)، نتایج مطالعهای که در نشریه Positive Psychology به چاپ رسیده، نشان میدهد افرادی که پولهای خود را صرف خرید محصولات گرانقیمت میکنند تا خلق تجربیات تازه در زندگی، معمولا به محض خریدن یک کالای جدید، ارزش آن در نگاه آنها تنزل پیدا میکند. پژوهشگران دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو دریافتهاند انسان بهخوبی میداند که زندگی خاطراتی است که توسط خود او ساخته میشود، اما بیش از حد درگیر مد و مصرف شده و در نتیجه دست به خریدهایی میزند که ناگزیر از انجام آنها پشیمان میشود.
شرکتکنندگان حاضر در این پژوهش، پیش از آنکه حتی دست به خرید بزنند، بیان میکردند که تجربههای موجود در زندگی بسیار سودمندتر از خرید آخرین و مهمترین محصولات موجود در فهرست آرزوهای آنهاست. اما شرکتکنندگان به محض خرید محصولی که در آن لحظه قلبا به آن عشق میورزیدند، متوجه میشدند که بهتر بود این پول را خرج یک تجربه تازه در زندگی میکردند؛ تجربهای که شادی و رضایتی ماندگار در آنها ایجاد میکرد. اما چگونه به چنین شادیای در زندگی دست پیدا کنیم:
روی کاری که شما را شاد میکند تمرکز کنید، تا کاری که شما را معروف میکند.
نتایج پژوهشهای محققان دانشگاه کورنل نشان میدهد مردمان نسل هزاره یا نسل وای [متولدین دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی] بسیاری از خریدهای خود را تحت تاثیر باورهای جامعه انجام میدهند و همین موضوع باعث میشود تا محصولاتی مانند ساعتهایی از جنس الماس و زنجیرهای طلایی نه تنها فوقالعاده گرانقیمت باشند بلکه جذاب و بهروز هم به نظر برسند. ما محصول جامعهای هستیم که در آن زندگی میکنیم و هویت ما براساس کالاها و هدایای گرانقیمت و پرزرقوبرقی تعریف میشود که هر روز آنها را رد و بدل میکنیم. آنچه ما را از نیاکانمان متمایز میکند این موضوع است که ما در دنیای شبکههای اجتماعی احاطه شدهایم و هر چه میخریم قرار است عکس آن در شبکههای مجازی برای ارتقای بیشرمانه تصویر ما در این شبکهها به اشتراک گذاشته شود.
دکتر توماس گیلویچ (Thomas Gilovich) استاد روانشناسی در دانشگاه کورنل است و یکی از موضوعات پژوهشهایش ارتباط میان شادی و پول است. او میگوید: «ما خرید میکنیم تا خوشحال شویم و در این امر موفق هم میشویم. اما این شادی زودگذر است. چیزهای جدید در نگاه اول به چشم ما جذاب میآیند اما خیلی زود به آنها عادت میکنیم». گولویچ در اینجا به نکته مهمی اشاره میکند؛ من نمیگویم که ما پس از هفتهها کار سخت حق نداریم یک لباس جدید بخریم، اما بیشتر سرمایهگذاریهای ما باید صرف تجربههای تازه شوند. این تجربههای تازه هستند که خاطراتی را به درازای یک زندگی در ذهن ما ایجاد میکنند، در حالی که شادی خرید یک محصول به اصطلاح «باحال» در چند سال، تازه اگر خوششانس باشیم، از بین میرود.
گولویچ به وبسایت Fast Company گفته: «تجربیات ما نسبت به محصولاتی که میخریم، بخشهای بزرگتری از ما را تشکیل میدهند. شما میتوانید به اشیایی که متعلق به شماست علاقه داشته باشید. شما حتی ممکن است فکر کنید بخشی از هویت شما به این اشیا وابسته است، با این همه، این اشیا در جایی از خارج از شما قرار دارند. در عوض، تجربیات زندگی تبدیل به بخشی از وجود شما میشوند. شخصیت ما برآیندی از تجربیات ماست».
برچسب قیمت را رها و دنیای پیرامونتان را کشف کنید.
طبق گزارش وبسایت Next Web، در آمریکا ۷۹ میلیون نفر از اعضای نسل هزاره زندگی میکنند که این عدد سه میلیون بیشتر از نسل انفجار [baby boomer: کودک نسل انفجار یا بیبیبومر کسی است که در دوره انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم، یعنی در حد فاصل سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۶۴ زاده شده باشد] است که اکنون مسئولیت مشاغل، صنایع مختلف و برنامههای دولتی را به عهده دارند.
اما صنایع اگر میخواهند ما را در تبلیغات خود هدف قرار دهند باید نسل وای را دوباره بررسی و تحلیل کنند، چراکه بسیاری از ما کمکم متوجه شدهایم که چقدر ارزشمند است که پولی را که بهسختی بهدست میآوریم صرف کارهایی مانند سفر، آموزش و فعالیتهای خلاقانه کنیم. محققان بیان میکنند که اگر کمپانیها میخواهند در این نسل در بازار رقابت باقی بمانند و رقابت کنند باید خود را با این تغییر بهوجودآمده در ذهنها تطبیق دهند. در نهایت باید گفت که این کارها، سرمایهگذاریهای بلندمدت در شادی و رضایت شخصی ما در زندگی است.
با سرمایهگذاری پولهایمان در کارهایی که زندگی ما را ارتقا میدهند و ما را سرشار از خاطرات طلایی و ماجراجوییهای فراموشنشدنی میکنند، ما نه تنها صنایع پیرامونمان را تغییر میدهیم، بلکه عناصر مثبت و نور تازهای را که نیاز بشر امروز است، در جهان میتابانیم. هر روز عوامل بیرونی ما را متقاعد میکنند که چیزهایی بخریم که به آنها نیازی نداریم و پول خود را صرف خرید محصولات بیاهمیتی کنیم که در طول چند هفته ارزش خود را از دست میدهند. نسل وای بزرگترین و اثرگذارترین گروه موجود در جامعه است و ما توانایی یگانهای در کنترل سرنوشت کیفهای پول و سرمایههای خود در زندگی داریم.
چرا پول خود را صرف خرید آخرین موبایل موجود در بازار کنیم، در حالی که با همین پول میتوانیم بلیت سفر به جایی را که تاکنون ندیدهایم، بخریم؟ افرادی که همواره اهداف، سرمایهگذاریها و شادیهای آینده خود را در زندگی در سر میپرورانند، نسبت به مصرفکنندگانی که دائما پول خود را صرف محصولات بیاهمیت میکنند، زندگی بسیار شادیتری دارند. زمان آن رسیده که دست از کارتکشیدنهای مداوم برداریم و شروع کنیم به فکر کردن به خاطراتی که میتوانند با کمی ذخیره کردن پول و داشتن برنامه سفر در ذهن و زندگی ما نقش ببندند.
برچسبها:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
0
نرجس قادری
شنبه، 14 بهمن 1396
ترویج اسراف و مصرف کردن بی حد اندازه
تو ایران که اصلا جواب نمیده خخخخ
-2
Mh
دوشنبه، 08 خرداد 1396
البته در مورد سفر اگه اینها زحمت بکشن و تو اینترنت هم یه سرچی بکنن میتونن با اینترنت هم به همه جا سفر کنن .و همون طور که میدونید با نقشه ی گوگل میتوتید بیشتر کشور های توسعه یافته رو به صورت تصویری ببینید از جمله محله ها و خیابوناشون و مردمش . ولی قبول دارم که رفتن حضوری و دیدن از نزدیک یه چیز دیگه است !
0
پوريا اميرآبادي
جمعه، 03 آذر 1396
(پاسخ)
تفاوتش مثل کسیه که روی سالن نمایش نقش یک پادشاهو بازی میکنه و کسی که واقعا پادشاهه
0
بهناز متولی
یکشنبه، 22 مرداد 1396
به نظرم عنوان مطلب بیشتر به مصرف گرایی و رابطه پول با شادی می خورد تا دسته بندی افرادی که زندگی شادتری دارن
0
طهماسب صادقی
شنبه، 17 تیر 1396
خیلی خیلی مفید است ومارادرپیشبرد اهدافمان کمک می کند
-1
ahmad mmv
دوشنبه، 15 خرداد 1396
حالا پول از کجا بیاریم بریم تجربه جدید کسب کنیم؟
0
ازاده
یکشنبه، 14 خرداد 1396
عالي بود، منم همين طور فكر و زندگي ميكنم
0
پيمان
چهارشنبه، 10 خرداد 1396
كاملا درسته ، خيلى ممنون از مطالب مفيد و آموزنده تون
1
زینا کرمی
سه شنبه، 09 خرداد 1396
وای که چقد برام الهام بخش بود٬ممنونم خیلی به این حرفا نیاز داشتم تو این برهه از زندگیم
0
رضا
سه شنبه، 09 خرداد 1396
کاملا موافقم
من یه موبایل خریدم که لوکس بود در حالی که نیازی به اون نداشتم.تا یه هفته اعصابم خرد بود که چرا خربدمش.با اون مول میتونستم کارهای بهتری بکنم
مترجم
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.