درباره ناحیه امن؛ ما تواناتر از آن چیزی هستیم که میپنداریم
You-are-More-Resilient-Than-You-Think
مطلبی که در ادامه میآید توسط دکتر اندی مولینسکی نوشته شده است. او در این مطلب با دلیل به ما ثابت میکند که ما انعطافپذیرتر، شجاعتر و توانمندتر از آن چیزی هستیم که فکر میکنیم.
4.66
میلاد شکیب
6832
درباره ناحیه امن؛ ما تواناتر از آن چیزی هستیم که میپنداریم
Vidoal
مطلبی که در ادامه میآید توسط دکتر اندی مولینسکی نوشته شده است. او در این مطلب با دلیل به ما ثابت میکند که ما انعطافپذیرتر، شجاعتر و توانمندتر از آن چیزی هستیم که فکر میکنیم.
من استاد دانشگاهام و ترمهای پائیز واحدی را تدریس میکنم در مورد فعالیت و عملگرایی در خارج از ناحیه امن یا محدوده آسایش (comfort zone) انسان. هر دانشجو در کلاس یک رفتار یا عمل را خارج از ناحیه امن خود انتخاب میکند و در طول ترم روی آن کار میکند. برای برخی خروج از ناحیه امن یعنی سخنرانی در جمع و برای برخی دیگر این مسئله به معنی معاشرت با دیگران، گفتوگو با غریبهها و یا داشتن اعتماد به نفس است. دانشجوها باید در طول ترم سعی کنند با غریبهها گفتوگو کنند یا در مقابل جمع به سخنرانی بپردازند. در واقع هر دانشجو با شناسایی یک فعالیت که به نظر او خارج از ناحیه امن اوست، آن را انجام میدهد و خود را به چالش میکشد. پس از انجام این کارها، آنها یادداشتهای روزانه خود را درباره تجربیاتشان در این زمینه جمعآوری میکنند و در کلاس در مورد آنها گفتوگو میکنیم.
همانطور که ممکن است تصور کنید، برای بسیاری از این افراد چنین تجربههایی ترسناک است. یکی از دانشجوهای من که یک دانشجوی هندی بود و از گفتوگو با غریبهها هراس داشت، تجربه خود را اینگونه توضیح میدهد: «پیش از شروع برنامهای که قرار بود در آن با افرادی که نمیشناختم صحبت کنم، استرس، ضربان تند قلب و حملات عصبی به سراغم آمد. انگار کسی از من میخواست روی بند راه بروم». این فرد تنها نیست. برای بسیاری از دانشجوهای من خروج از ناحیه امن کار بسیار دشوار و استرسآوری بود و خب اگر بیشتر دقت کنیم متوجه میشویم که چنین حالتی کاملا طبیعی است. ما هم مانند این دانشجوها وقتی از ناحیه امن خود خارج میشویم چنین احساساتی به سراغمان میآید و به همین دلیل تا آنجا که ممکن است سعی میکنیم در چنین موقعیتهایی قرار نگیریم.
اما یک نکته در این میان وجود دارد: پس از سالها تدریس این واحد، فهمیدم که انسانها انعطافپذیرتر از آن چیزیاند که خودشان فکر میکنند. دانشجوهای من، مانند بسیاری از ما، انعطافپذیری و توانایی خود در شرایط چالشبرانگیز را دست کم میگیرند. ترس آنها از با اعتماد به نفس رفتار کردن، صحبت در جمع و معاشرات با افراد غریبه اصلا با عملکرد آنها در موقعیتهای چالشبرانگیز که خارج از ناحیه امن آنهاست تناسبی ندارد. مشاهدات من نشان میدهد که ما به چهار روش انعطافپذیری و توانایی خود را در این شرایط دست کم میگیریم:
۱- ما انعطافپذیرتر از آن چیزی هستیم که خودمان فکر میکنیم. همه ما در طول زندگی یاد گرفتهایم که رفتار و اعمال خود را براساس موقعیتی که در آن قرار داریم انطباق دهیم. به تمام آدمهایی فکر کنید که هماکنون با آنها به نوعی تعامل دارید. آیا شما همان طوری که با رئیس خود صحبت میکنید با همکارانتان حرف میزنید؟ آیا شما با خویشاوندان مانند دوستان خود صحبت میکنید؟ پاسخ من به این پرسشها منفی است. در حقیقت، من دریافتهام که یادآوری همین موضوع کوچک به افراد کمک میکند تا اعتماد به نفس بیشتری در مواجهه با موقعیتهای ناآشنا و چالشبرانگیز داشته باشند. شما پیش از ورود به یک موقعیت، رفتار و اعمال خود را متناسب با آن تنظیم میکنید. پس دوباره هم این کار را میتوانید انجام دهید.
۲- ما شجاعتر از آن چیزی هستیم که خودمان فکر میکنیم. تمام موقعیتهایی را در زندگی خود در نظر بگیرید که برای قرار گرفتن در آنها نیاز به شجاعت زیادی داشتید. چنین موقعیتی برای بعضی از ما رفتن به شهری دیگر برای ادامه تحصیل و تجربه تنهایی زندگی کردن است. برای برخی دیگر تغییر شغل یا ازدواج کردن است. یکی از دانشجوهای خارجی من از معاشرت با افراد در آمریکا ترس داشت چراکه خود را بیدستوپا و سطحی میدید. او برای حل این موضوع از تجربه حضور خود در ارتش برای اثبات توانایی و شجاعتاش استفاده میکرد. در مقایسه با قرار گرفتن در دسته نظامیها و جنگ در شرایط بسیار سخت، چنین موقعیتی در آمریکا دیگر برایش تهدیدآمیز و دشوار نبود. البته همه ما تجربه حضور جدی در ارتش را نداریم اما به هر حال در موقعیتهایی قرار میگیریم که نیاز به شجاعت زیادی دارد و خب تجربیات قبلی میتواند به ما در این زمینه کمک کند.
۳- موقعیتی که ما از قرار گرفتن در آن هراس داریم آنقدرها که فکر میکنیم هراسانگیز نیست. ما معمولا به بدترین نتیجه و سناریو فکر میکنیم. مثلا خود را در حالی روی سن مشغول سخنرانی در جمع تصور میکنیم که مردم از دست ما عصبانیاند و در حال مسخره کردن ما هستند. گرچه همیشه شانس بسیار اندکی برای روی دادن بدترین سناریو وجود دارد اما واقعیت این است که در اکثر موارد شرایط خیلی بهتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم. ممکن است سخنرانی در جمع به شما استرس بدهد اما نتایج مطالعات دانشمندان نشان میدهد که مقدار مشخصی استرس در عملکرد ما تاثیر مثبت میگذارد. علاوه بر این، گرچه ممکن است روی سن با گفتن یک واژه اشتباه، سراسیمه شوید اما قطعا عملکرد شما بسیار بهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
۴- شما منابع بیشتری از آنچه فکر میکنید در اختیار دارید. وقتی در یک موقعیت سخت و دشوار قرار میگیرد، احتمالا احساس آسیبپذیری و ناامیدی میکنید. اما در چنین شرایطی تنها نیستید. شما معمولا منابع زیادی برای کمک گرفتن در اختیار دارید مانند مربیان، همکلاسیها و دوستان که میتوانند به شما کمک زیادی کنند. شما حتی میتوانید خود را با آن موقعیت سخت تطبیق دهید تا بتوانید آن را بهتر مدیریت کنید. برای مثال یکی از دانشجوهای من از گفتوگو و برقراری ارتباط در فضاهای جمعی هراس داشت و برای حل این موضوع همیشه با خود یک چوب سلفی همراه میآورد. این چوب به او در مکالمه و برقراری ارتباط کمک میکرد چراکه وقتی با فردی عکس سلفی میگرفت بهراحتی میتوانست با ارسال عکس شماره تلفن خود با شماره تلفن طرف را مبادله کند و در نتیجه در آینده میتوانست با او ارتباط بیشتری برقرار کند. البته این فقط یک مثال بود. هر موقعیتی شرایط خاص خود را دارد و در هر وضعیتی شما میتوانید از منابع مختلفی برای کمک به خود استفاده کنید.
در موقعیتهای خارج از ناحیه امن ما، احساس ضعف و ناتوانی میکنیم. اما میتوانیم از تواناییهای خود برای مدیریت بهتر این موقعیتهای ناآشنا استفاده کنیم. انعطافپذیری، شجاعت و تواناییهای خود را دست کم نگیرید.
من استاد دانشگاهام و ترمهای پائیز واحدی را تدریس میکنم در مورد فعالیت و عملگرایی در خارج از ناحیه امن یا محدوده آسایش (comfort zone) انسان. هر دانشجو در کلاس یک رفتار یا عمل را خارج از ناحیه امن خود انتخاب میکند و در طول ترم روی آن کار میکند. برای برخی خروج از ناحیه امن یعنی سخنرانی در جمع و برای برخی دیگر این مسئله به معنی معاشرت با دیگران، گفتوگو با غریبهها و یا داشتن اعتماد به نفس است. دانشجوها باید در طول ترم سعی کنند با غریبهها گفتوگو کنند یا در مقابل جمع به سخنرانی بپردازند. در واقع هر دانشجو با شناسایی یک فعالیت که به نظر او خارج از ناحیه امن اوست، آن را انجام میدهد و خود را به چالش میکشد. پس از انجام این کارها، آنها یادداشتهای روزانه خود را درباره تجربیاتشان در این زمینه جمعآوری میکنند و در کلاس در مورد آنها گفتوگو میکنیم.
همانطور که ممکن است تصور کنید، برای بسیاری از این افراد چنین تجربههایی ترسناک است. یکی از دانشجوهای من که یک دانشجوی هندی بود و از گفتوگو با غریبهها هراس داشت، تجربه خود را اینگونه توضیح میدهد: «پیش از شروع برنامهای که قرار بود در آن با افرادی که نمیشناختم صحبت کنم، استرس، ضربان تند قلب و حملات عصبی به سراغم آمد. انگار کسی از من میخواست روی بند راه بروم». این فرد تنها نیست. برای بسیاری از دانشجوهای من خروج از ناحیه امن کار بسیار دشوار و استرسآوری بود و خب اگر بیشتر دقت کنیم متوجه میشویم که چنین حالتی کاملا طبیعی است. ما هم مانند این دانشجوها وقتی از ناحیه امن خود خارج میشویم چنین احساساتی به سراغمان میآید و به همین دلیل تا آنجا که ممکن است سعی میکنیم در چنین موقعیتهایی قرار نگیریم.
اما یک نکته در این میان وجود دارد: پس از سالها تدریس این واحد، فهمیدم که انسانها انعطافپذیرتر از آن چیزیاند که خودشان فکر میکنند. دانشجوهای من، مانند بسیاری از ما، انعطافپذیری و توانایی خود در شرایط چالشبرانگیز را دست کم میگیرند. ترس آنها از با اعتماد به نفس رفتار کردن، صحبت در جمع و معاشرات با افراد غریبه اصلا با عملکرد آنها در موقعیتهای چالشبرانگیز که خارج از ناحیه امن آنهاست تناسبی ندارد. مشاهدات من نشان میدهد که ما به چهار روش انعطافپذیری و توانایی خود را در این شرایط دست کم میگیریم:
۱- ما انعطافپذیرتر از آن چیزی هستیم که خودمان فکر میکنیم. همه ما در طول زندگی یاد گرفتهایم که رفتار و اعمال خود را براساس موقعیتی که در آن قرار داریم انطباق دهیم. به تمام آدمهایی فکر کنید که هماکنون با آنها به نوعی تعامل دارید. آیا شما همان طوری که با رئیس خود صحبت میکنید با همکارانتان حرف میزنید؟ آیا شما با خویشاوندان مانند دوستان خود صحبت میکنید؟ پاسخ من به این پرسشها منفی است. در حقیقت، من دریافتهام که یادآوری همین موضوع کوچک به افراد کمک میکند تا اعتماد به نفس بیشتری در مواجهه با موقعیتهای ناآشنا و چالشبرانگیز داشته باشند. شما پیش از ورود به یک موقعیت، رفتار و اعمال خود را متناسب با آن تنظیم میکنید. پس دوباره هم این کار را میتوانید انجام دهید.
۲- ما شجاعتر از آن چیزی هستیم که خودمان فکر میکنیم. تمام موقعیتهایی را در زندگی خود در نظر بگیرید که برای قرار گرفتن در آنها نیاز به شجاعت زیادی داشتید. چنین موقعیتی برای بعضی از ما رفتن به شهری دیگر برای ادامه تحصیل و تجربه تنهایی زندگی کردن است. برای برخی دیگر تغییر شغل یا ازدواج کردن است. یکی از دانشجوهای خارجی من از معاشرت با افراد در آمریکا ترس داشت چراکه خود را بیدستوپا و سطحی میدید. او برای حل این موضوع از تجربه حضور خود در ارتش برای اثبات توانایی و شجاعتاش استفاده میکرد. در مقایسه با قرار گرفتن در دسته نظامیها و جنگ در شرایط بسیار سخت، چنین موقعیتی در آمریکا دیگر برایش تهدیدآمیز و دشوار نبود. البته همه ما تجربه حضور جدی در ارتش را نداریم اما به هر حال در موقعیتهایی قرار میگیریم که نیاز به شجاعت زیادی دارد و خب تجربیات قبلی میتواند به ما در این زمینه کمک کند.
۳- موقعیتی که ما از قرار گرفتن در آن هراس داریم آنقدرها که فکر میکنیم هراسانگیز نیست. ما معمولا به بدترین نتیجه و سناریو فکر میکنیم. مثلا خود را در حالی روی سن مشغول سخنرانی در جمع تصور میکنیم که مردم از دست ما عصبانیاند و در حال مسخره کردن ما هستند. گرچه همیشه شانس بسیار اندکی برای روی دادن بدترین سناریو وجود دارد اما واقعیت این است که در اکثر موارد شرایط خیلی بهتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم. ممکن است سخنرانی در جمع به شما استرس بدهد اما نتایج مطالعات دانشمندان نشان میدهد که مقدار مشخصی استرس در عملکرد ما تاثیر مثبت میگذارد. علاوه بر این، گرچه ممکن است روی سن با گفتن یک واژه اشتباه، سراسیمه شوید اما قطعا عملکرد شما بسیار بهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
۴- شما منابع بیشتری از آنچه فکر میکنید در اختیار دارید. وقتی در یک موقعیت سخت و دشوار قرار میگیرد، احتمالا احساس آسیبپذیری و ناامیدی میکنید. اما در چنین شرایطی تنها نیستید. شما معمولا منابع زیادی برای کمک گرفتن در اختیار دارید مانند مربیان، همکلاسیها و دوستان که میتوانند به شما کمک زیادی کنند. شما حتی میتوانید خود را با آن موقعیت سخت تطبیق دهید تا بتوانید آن را بهتر مدیریت کنید. برای مثال یکی از دانشجوهای من از گفتوگو و برقراری ارتباط در فضاهای جمعی هراس داشت و برای حل این موضوع همیشه با خود یک چوب سلفی همراه میآورد. این چوب به او در مکالمه و برقراری ارتباط کمک میکرد چراکه وقتی با فردی عکس سلفی میگرفت بهراحتی میتوانست با ارسال عکس شماره تلفن خود با شماره تلفن طرف را مبادله کند و در نتیجه در آینده میتوانست با او ارتباط بیشتری برقرار کند. البته این فقط یک مثال بود. هر موقعیتی شرایط خاص خود را دارد و در هر وضعیتی شما میتوانید از منابع مختلفی برای کمک به خود استفاده کنید.
در موقعیتهای خارج از ناحیه امن ما، احساس ضعف و ناتوانی میکنیم. اما میتوانیم از تواناییهای خود برای مدیریت بهتر این موقعیتهای ناآشنا استفاده کنیم. انعطافپذیری، شجاعت و تواناییهای خود را دست کم نگیرید.
برچسبها:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
سوالات و نظرات کاربران
1
دانیل آلاردایس
دوشنبه، 11 اردیبهشت 1396
من همیشه از نه گفتن به دیگران ترس دارم و هنوز نتونستم اینو تو خودم حل کنم.
1
منصور استادقادری
دوشنبه، 16 اسفند 1395
من خودم به شخصه از تلفن کردن به افرادتاحدودی هراس دارم حین تلفن زدن مدام باخودم تکرارمیکنم که چی بگم چی نگم.
0
ملک مولایی
پنج شنبه، 19 اسفند 1395
(پاسخ)
ولی اگه چند بار انجامش بدی هر بار از دفعه قبلش راحت تر میشه
1
محمد عباسی
دوشنبه، 07 فروردین 1396
(پاسخ)
اتفاقن چون قبلن تجربه ش کرده، هراس داره.
پیشنهاد من اینه که قبلش راجع به چند موضوع که میتونی تو اون مکالمه حرفشو بزنی فکر و باخودت مرور کنی
1
نگار شرف الدین
جمعه، 18 فروردین 1396
بسیار مفید بود اما شجاعت به خرج دادن و غلبه به ترس ها خیلی خیلی سخته. اونقدری که من با خوندن این مقاله باز هم حس میکنم شجاعت لازم رو به دست نیوردم.
0
thinker .
دوشنبه، 07 فروردین 1396
ممنون از مطلب مفیدتون لطفا قابلیت لایک کردن نظرات روی سایتتون بذارید
0
محبوبه توکلی
یکشنبه، 06 فروردین 1396
بسیار مطلب مفیدی بود به خصوص برای افرادی مثل من که مدام ناحیه امن خود را کوچکتر می کنند. با سپاس
0
نقی تسلی زاده
سه شنبه، 24 اسفند 1395
خوب بود
0
مرتضی درخشانی
جمعه، 20 اسفند 1395
یکی از مشکلات بزرگ ما انسانها همینه که یه حصار دور خودمون میکشیم و میگیم حالا که اوضاع خوبه پس چرا تغییرش بدم
یا سرمونو میکنیم توبرف عین کبک
دامن زدن به ترسا و خروج از ناحیه امن بزرگترین لطفیه که هربا کس ب خودش مبتونه بکنه
0
امیرحسین راستگو
پنج شنبه، 19 اسفند 1395
خارج شدن از ناحیه امن یکی از سود هایی که داره اینه که به انسان احساس قدرت بیشتری میده و همینطور اعتماد به نفس رو افزایش میده
0
محمدرضا
پنج شنبه، 19 اسفند 1395
ای بابا؛
ما همین که فعالیت کنیم خارج از ناحیه امن ماست!!!
0
بنیامین عزیزطولی
چهارشنبه، 18 اسفند 1395
عالی بود! ؛ من قلبا باور دارم که انسانها توانایی های فوق العاده ای دارن؛ فقط باید خودشون رو باور کنن! من در مورد خودم مطمئنم که میتونم به هرچیزی که میخوام دست پیدا کنم؛ حتی با وجود اینکه محدودیتی دارم. البته اگه هذیان بزرگ منشی در نظر گرفته نشه، خودم رو یه کم تواناتر از اطرافیانم میدونم! 😉😁
0
امیر
چهارشنبه، 18 اسفند 1395
سلام و درود خدمت شما دست اندر کاران ویدوال واقعا ازتون سپاسگزارم چون که دارید علم رو به صورت رایگان در بین مردم نشر میدید
من خودم خیلی چیزها از مطالبتون یاد گرفتم و فقط میتونم بگم ازتون ممنونم🌷
0
علیرضا احمدی
سه شنبه، 17 اسفند 1395
دیوار امن همون ترسی هست که مثل یه دیوار نامری دور خودمون کشیدم
تا ترسمون رو کنار نزاریم موفقیتی حاصل نمیشه
0
ابراهیم رضایی
سه شنبه، 17 اسفند 1395
یه جمله هست ک میگه پست دیوار ترس موفقیت هست
البته خراب کردن چنین دیوار کارساده ایی نیس چرا؟چون متاسفانه در محیطی بزرگ شده اییم اکثرا ک بهمون گفتن کم بخور گرد بخواب قانع باشن قافل از اینکه دنیارو ادمای ناراضی میسازن
0
محبوبه قلی پور
سه شنبه، 17 اسفند 1395
مقاله فوق العاده ای بود.اکثرآدما ترسهای زیادی خارج از ناحیه امن دارن ولی اینکه بشناسن این ترسها رووتوانایی خودشونو کشف کنن خیلی مهمه.همیشه گفتن از چیزی که میترسی شیرجه بزن به طرفش.
0
محمدامین تاجیک
سه شنبه، 17 اسفند 1395
بعضی از ترسها مادر زاد با انسان وجود داره و بعضی در شرایط مختلفی که انسان در اون قرار میگیره به وجود میاد
0
سید محمد حسینی
سه شنبه، 17 اسفند 1395
دقیقادرسته هرجایی که خودموباورکردم و مطمئن بودم موفق بودم ولی رسیدن به این خودباوری سخته وبایستی تلاش کردوهمیشه نمی شود بامطالعه وکلاس وغیره دریک موضوع حدود100درصد شد واونجاست که اعتمادبه نفس کم میشه اگردر مطالب بعدی راه های تمرین و رسیدن رو هم بامثال های بیشتر روشن فرماییدبیشترممنونتون میشم
0
محمد جواد محمدی
دوشنبه، 16 اسفند 1395
تمام این خصوصیات،داشتن یا نداشتنشون بیشتر به خوده فرد بستگی داره
مترجم
میلاد شکیب
تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.