رازهای فلوت سحرآمیز موتزارت

پسری به نام شاهزاده تامینو، در حالی که توسط یک اژدها تعقیب می‌شه، در دل جنگلی تیره و تار فرار می‌کنه. درست در لحظه‌ای که اژدها روی دو پا بلند می‌شه و می‌خواد اون رو ببلعه، سه بانوی اسرارآمیز ظاهر می‌شن و با غریوی خشم‌آلود، اژدها رو به قتل می‌رسونن. این شروع اُپرای «دی‌تزائوبرفلووتا» یا «فلوت سحرآمیز» ولفگانگ آمادئوس موتزارته. 
این «فانتزی زینگشپیل»، که یه جور اُپرای فولکلور با همراهی موسیقی و دیالوگه، نخستین بار در سال ۱۷۹۱ در وین به روی صحنه رفت. گرچه ممکنه اون شبیه به یک داستان پریان کودکانه به نظر برسه، اما این اپرای پیچیده، مملو از نمادهای خرابکارانه است، و حالا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اپراها در تاریخ شناخته می‌شه. 
ماجرای فرار تامینو از دست اژدها تازه شروع سفر اونه. اون سه زن، پیشوای خودشون یعنی ملکه‌ی شب رو فرامی‌خونن و اون هم در عوض تامینو رو برای نجات دخترش پامینا از دست جادوگر شریری به اسم زاراسترو، راهی یک ماجراجویی می‌کنه.